نسخه چاپی

گفتاری به بهانه غُر زدن در حاشیه بازی های آسیایی

ما خوبیم! ما خیلی خوبیم ...

گزارشگران و خبرنگاران اعزامی كشورمان به كره جنوبی لابه لای ارسال اطلاعات و آمار در خصوص چند و چون بازی ها انگار وظیفه دارند هر از چند گاهی لگد به سبك و سیاق برگزاری بازی ها بزنند و مدام ایراد بگیرند...

به گزارش نما به نقل از عصرایران بازی های آسیایی اینچئون دارد به روزهای داغ خود نزدیک می شود. داغ برای ما که تشنه مدال و افتخار هستیم.

گزارشگران و خبرنگاران اعزامی کشورمان به کره جنوبی اما لابه لای ارسال اطلاعات و آمار در خصوص چند و چون بازی ها انگار وظیفه دارند هر از چند گاهی لگد به سبک و سیاق برگزاری بازی ها بزنند. یک روز گله می کنند که اینترنت خوب در دسترس نیست، روز دوم از فاصله بین سالن های برگزاری مسابقات شکوه می کنند، روز سوم از اینکه راهنماها خیلی انگلیسی نمی دانند، روز چهارم از این که مسئولان برگزاری بازی ها به اتوبوس ها یاد نداده اند سر ساعت حرکت کنند و ...

گاهی چنان در این پوستین فرو می روند که یادشان می رود تنها ورزشگاه استاندارد به معنای واقعی در کشور ما ساخت 1353 است، یعنی عمر آن از برخی گزارشگران اعزامی هم بیشتر است!

جوری فیگور سوییسی می گیرند که انگار این ما نیستیم که چند دهه است گرفتار ساخت و تکمیل ورزشگاه نقش جهان شده ایم و معلوم نیست کی تمام می شود! به شکلی حرف می زنند که انگار ما هر چهار سال یک بار یکی از گزینه های قطعی برگزاری بازی های المپیک هستیم و هر بار با کارشکنی دشمنان حذف می شویم!

نکته جالب این که بعد از این انتقادات طعنه آلود در مورد کج بودن زمین و «چرا درِ دیزی بازه، چرا دُم خر درازه» در کره جنوبی، وقتی با ورزشکاران شکست خورده وطنی حرف می زنند آنها جملگی از کمبود امکانات در وطن می نالند. چند شب پیش بانوی تیراندازی می گفت ما قبل از اعزام به مسابقات، فشنگ برای تمرین نداشتیم! مضحک اما درد آور است. یعنی در این مدت فقط ژست تیراندازی و نحوه مصاحبه و پوشش بی حاشیه تمرین می کردند؟!

ما خوبیم! ما خیلی خوبیم ...

دوچرخه سوارها همیشه می نالند که پیست دوچرخه سواری ورزشگاه آزادی حتی بعد از ترمیم هنوز پرچاله چوله است و دوچرخه های ما نامناسب! فوتبالیست ها زمین چمن برای بازی و تمرین ندارند، شناگرها از کمبود استخر می نالند، دونده ها و پرنده های ارتفاع ورزشگاه و تشک ندارند و قهرمان پرتاب چکش ایران همیشه شکوه می کرد که او را به ورزشگاه فوتبال راه نمی دهند چون می گویند چمن خراب نمی شود و به کوه و بیابان می رفت و پرتاب می کرد و...

تحریم هستیم، درست! ورزش اولویت بسیاری از سیاست مداران نیست، درست! بخش خصوصی دل و دماغی برای سرمایه گذاری در ورزش ندارد، درست! ... اما برای آرام کردن ذهن مردمی که همه چیز را می فهمند لطفاً از سیاست « همه بَدَند ما خوبیم» دست بکشیم!

باور کنید این رفتارها و گزارش ها بیش از آنکه مُسکن باشد، درد را بیشتر می کند. همان کامران نجف زاده و اسماعیل فلاح که به فرانسه و انگلیس فرستادند و نشان دادند آنجا روستایی متروک با انبوهی از مردم ناراضی و مفلوک و بیکار و منقد است برای همه عمرمان کافی است!

۱۳۹۳/۷/۱

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...