نسخه چاپی

عصر خودباختگی/6 -بررسی زمینه‌ های فكری جریان دوم خرداد در گفتگوی دكتر فیروز اصلانی با نما:

وجه تشابه جریان دوم خرداد و سازمان منافقین/التقاط و سازمان فكری و تشكیلاتی اصلاحات/ نزدیك انتخابات دم از امام ، رهبری و انقلاب می‌زنند

عکس خبري -وجه تشابه جريان دوم خرداد و سازمان منافقين/التقاط و سازمان فکري و تشکيلاتي اصلاحات/ نزديک انتخابات دم از امام ، رهبري و انقلاب مي‌زنند

استاد دانشگاه علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: جریان دوم خرداد عملا قصد پالایش طیف خود را ندارد.

فیروز اصلانی استاد حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار نما در خصوص زمینه‌ های فکری جریان دوم خرداد گفت: دوم خردادی که مطرح شد، شامل طیف وسیعی از افراد بود که از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی را در بر می‌گرفت و در نگاهی وسیع ‌تر شامل عناصر ضد انقلاب خارج ‌نشین تا کسانی که با نظام اسلامی مراوده دارند، می‌ شود.
وی مهم‌ ترین اشکال وارده به دوم خرداد را  فقدان مرزبندی مشخص با جریانات برانداز و معاند عنوان کرد و افزود: هرکسی و با هر تفکری خود را در مجموعه دوم خرداد تعریف کرد و عدم تعریف صحیح و منجز اصلاحات و مرزبندی نکردن سردمداران موسوم به اصلاح‌ طلب با افکار و افراد معاند و ضد انقلاب سبب شد، آنان جریان دوم خرداد را به نفع خود مصادره کنند.

هرجایی که نیروهای اسلامی بدون مرزبندی دقیق و بدون پرچم و تابلوی مشخص حرکت کردند ضربه خوردند
اصلانی با بیان اینکه افراد و جریانهائی که تحت پرچم و تابلوی مشخص اندیشه صحیح اسلامی حرکت نکنند در دام التقاط فکری و سازمانی میافتند و دیگران محصول شان را مصادره میکنند. در تاریخ سیاسی ایران، هرجایی که نیروهای اسلامی بدون مرزبندی دقیق و بدون پرچم و تابلوی مشخص حرکت کردند ضربه خوردند، تاکید کرد: اگر در مشروطه مرزبندی صحیح با جریانات ناسالم، فاسدالعقیده و مادی‌ گرا صورت می‌ گرفت، این جریان شکست نمی ‌خورد که این اتفاق در زمان ملی شدن صنعت نفت نیز مجددا تکرار شد که منجر به شکست آن حرکت هم شد.

وی در تایید گفته ‌های خود به جریان منافقین نیز اشاره کرد و افزود: اگر گروهک منافقین با تجهیز خود به تفکر اسلامی، با اندیشه‌ های مارکسیستی مرزبندی مشخصی داشت دچار استحاله و تغییر مواضع ایدئولوژیک توسط عناصر مارکسیستی نمی شد.
این استاد دانشگاه در خصوص زمینه های فکری دوم خرداد تصریح کرد: کسانی که تفکر اسلامی را از منبع و سرچشمه سالم نمی گیرند بی شک دچار مشکل می‌شوند و این موضوع درباره جریان دوم خرداد نیز صدق می کند.
امام صادق (ع) در ذیل آیه شریفه «فلینظر الانسان الی طعامه»، توجه به اصالت و سلامت منابع و سرچشمه های فکری را ضروری دانسته می فرمایند: «به علم و افکارتان نگاه کنید که مأخذ و سرچشمه آن کجاست» یعنی افراد و سازمانهای اسلامی باید توجه کنند که منبع تفکرات شان کدام مکتب و اندیشمند و ابشخور فکری است، اسلام یا مکاتب بیگانه از اسلام ؟ عالم اسلام شناس حوزوی در نجف و قم است یا اندیشمند غربی و شرقی بیگانه از اسلام .

عدم مرزبندی با افکار و افراد ناسالم و معاند و همه را خودی دانستن دچار خودباختگی شد
وی مفهوم التقاط را «تأویل ظاهر دیانت به باطن الحاد و مادیت» تعریف کرد و در خصوص اصلاحات اضافه کرد: التقاط ابتدا در سازمان فکری و سپس در سازمان تشکیلاتی رخ میدهد. سازمان فکری با نفوذ افکار ناسالم و مسموم و التقاطی و سازمان تشکیلاتی با نفوذ افراد ناسالم و ناهمگون آسیب می خورد. سازمان فکری و تشکیلاتی جریان دوم خرداد هم، به علت فقدان پشتوانه قوی و صحیح از اندیشه اسلامی و و عدم مرزبندی با افکار و افراد ناسالم و معاند و همه را خودی دانستن دچار خودباختگی و انفعال در برابر اندیشه های غیر اسلامی یا «استصباع» به تعبیر مرحوم طالقانی شد و از التقاط ضربه خورد؛ لذا ورود تدریجی اندیشه های ناصحیح در سازمان فکری و نفوذ افراد ناهمگون با اندیشه اسلامی در سازمان تشکیلاتی کم کم  زمینه ساز انحراف آنان شد و آسیب های جبران ناپذیر به این جریان زد.
رفتار های انسان ناشی از اعتقادات او است و به تعبیر مرحوم آیت الله فاکر «هر کس سیستم فکری اش فاسد باشد، مفسد خواهد شد». به همین علت افکار التقاطی در بزنگاه های خاص و در عرصه عمل خود را نشان می دهد. سازمان منافقین نمونه خوبی برای نشان دادن التقاط فکری و سازمانی است. تفکر التقاطی سازمان و اعضای آن سبب انقلاب یا کودتای ایدئولوژیک سال 54 در درون سازمان منافقین خلق شد، به نحوی که سازمان اعضای مخالف خود مثل شهید شریف واقفی و صمدیه لباف را که جلو ورود اندیشه های التقاطی و مارکسیستی ایستادند، به وضع فجیعی به شهادت رساند که گوشه ای از این مسایل عبرت انگیز در خاطرات آقایان «احمد احمد» و «عزت شاهی» منعکس شده است.
اصلانی با بیان اینکه جریان التقاط حرکت نفاق آمیز و با چراغ خاموش است، خاطر نشان کرد: نگاهی به تاریخ روشنفکری بیمار در ایران نشان میدهد که این جریان از اول با چراغ خاموش حرکت کرد زیرا هدفش فریب توده های مردم بود و چون نمی توانستند علنا و صریح مواضع خود را آشکار کنند بر ماهیت خود پوسته و لعابی از اسلام را می کشیدند تا کسی به کنه ماهیت و باطن انحرافی آنان پی نبرد.
استاد حقوق دانشگاه تهران تصریح کرد: عناصر ناسالم و روشنفکران بیمار همیشه از مردم واهمه داشته و دارند و همین موضوع سبب شده همیشه مثل «پیچک» به قدرت سیاسی آویزان شوند و هم حرف ها و مواضع فکری شان را در لفافه بزنند و از این به بعد هم در لفافه خواهند زد.

معاندین تشکیلاتی دوم خردادی ها را بستر مناسبی برای رسیدن به اهدافشان دیدند
اصلانی رخنه اندیشه های ناصحیح در دوم خرداد را از طرف دو طیف «نفوذی های فرصت طلب» و «فرصت طلبان نفوذی» یا «پیچک های سیاسی» دانست و افزود: برخی نفوذی هائی که به دنبال فرصت یافتن برای ضربه زدن وارد سازمان تشکیلاتی شدند و برخی فرصت طلبانی که بقصد منافع دنیاطلبانه در صدد نفوذ در جریانات سیاسی بودند از عدم مرزبندی فکری و تشکیلاتی دوم خردادی ها استفاده کردند و این جریان را بستر مناسبی برای رسیدن به اهدافشان دیدند.
وی با اشاره به نمونه هایی از اقدامات این دو طیف اضافه کرد: در زمان حضرت امام و موقعی که بحث بازنگری اصول قانون اساسی درباره ولایت فقیه مطرح بود برخی از افراد شاخص گروههای موسوم به دوم خرداد از طرفداران پرو پا قرص نظریه ولایت مطلقه فقیه بودند ولی متأسفانه پس از رحلت امام راحل (ره) هم عملا با این تفکر زاویه پیدا کردند و هم علنا پرده از افکار خود برداشتند و اعلام کردند ما با امام رودربایستی داشتیم وگرنه اعتقادی به ولایت مطلقه فقیه نداریم.  و این افکار ثمره های عملی خودش را نیز در رفتار های ضد امام و نظام این جریان در سالهای پس از رحلت امام راحل نشان داد. بگونه ای که منجر به جدائی عملی و روشنگری فکری چهره های صادقی همچون حجج اسلام آقای رحیمیان و اقای سید حمید روحانی علیه این جریان شد.

نزدیک انتخابات دم از امام ، رهبری و انقلاب می‌زنند
اصلانی با بیان اینکه نقل شده که حجاریان اخیرا بر لزوم مرزبندی اصلاحات و دوم خرداد با جریانات برانداز و ضد انقلاب تاکید کرده، اظهار داشت: اگر سخن منقول از وی هم صحت داشته باشد و هم جدی باشد، آنرا باید به فال نیک گرفت و گام مهمی در پالایش طیف ناهمگون دوم خرداد تلقی کرد. هرچند این آسیب شناسی دوم خرداد و حرکت موسوم به اصلاحات سالها پیش و خیلی زودتر از این باید اتفاق می افتاد، اما باز از باب اینکه گفته اند جلو ضرر را از هرکجا بگیرید منفعت است، به نظر بنده الان هم ضروری است این مرزبندی دقیق و قاطع با جریانات لیبرالیستی و غرب زده و معاند صورت بگیرد و صف معتقدان به اسلام و انقلاب و امام و نظام و رهبری از صف مخالفان و معاندان جدا شود. این کار موجب میشود تا با طرد عملی و نظری منحرفان و معاندان از جبهه موسوم به اصلاحات، یک جریان صحیحی از درون دوم خرداد متولد شود و واقعا یک جناح برای حرکت و رشد انقلاب باشد نه برای ضد انقلاب. البته امیدوارم صحبت های منقول از آقای حجاریان یک استراتژی باشد و نه حرکتی تاکتیکی که صرفا مصرف انتخاباتی داشته باشد. زیرا متأسفانه هر زمان به انتخابات نزدیک می‌شویم اصلاح طلبان مواضع دوپلو می گیرند و  برای کسب حمایتهای مردمی دم از امام و رهبری و انقلاب می‌زنند ولی پس از به قدرت رسیدن سراغ اندیشه های لیبرالیستی که با اسلام سنخیتی ندارد، میروند و با عناصر نامطلوب همسو و هم پیوند میشوند.

در ظاهر برای فریب مردم دم از رهبری می زنند
اصلانی گفت: در حال حاضر نیز نفوذی های موج سواری هستند که در ظاهر برای فریب مردم دم از رهبری می زنند و خود را مطیع رهبری نشان می دهند اما در عمل و رفتار خلاف ایشان گام بر می‌دارند ؛ زیرا برای اینکه توده های مردم مشت آنان را نخوانند و بتوانند بر موج حمایت های عمومی جامعه سوار شوند نه می خواهند و نه می توانند علنا مواضع خلاف رهبری خود را اعلام کنند.
وی ضمن اشاره به نفوذی های ضد انقلاب در درون جبهه دوم خرداد، خاطر نشان کرد: از قدیم گفته اند «السنخیت علت الانضمام» یعنی تا سنخیت و مشابهتی بین افراد و افکار نباشد باهم پیوند نمی خورند. چرا جریان دوم خرداد از افکار و افراد ضد انقلابی که خود را درون این تفکر تعریف می‌کنند اعلام برائت نکرده و نمی‌کند؟ اگر افکار و افراد معاند و مخالف با اسلام و انقلاب و نظام و امام و رهبری را قبول ندارند چرا اعلام نمی کنند و صف خود را جدا نمی کنند؟ چرا علیه همه اتفاقاتی که در دوران حاکمیت شان افتاد و حرف های خلاف مواضع صریح اسلام و امام راحل (ره) که در روزنامه های منسوب به این جریان نوشتند و در خصوص تحرکات و اقدامات ضد اسلامی و ضد انقلابی در جریان فتنه امریکائی-انگلیسی 88 از جمله حمله به امام حسین و عاشورا و ولایت فقیه و اسلامیت نظام جمهوری و دم زدن از حذف ولایت فقیه و جمهوری ایرانی و غیر آن توسط افراد و جریانات همحزبی و همراه خود شان هیچ موضعی نگرفتند و هنوز هم به صراحت نه تنها موضع مخالف نمی گیرند بلکه حمایت هم می کنند؟

جریان دوم خرداد عملا قصد پالایش طیف خود را ندارد
اصلانی اضافه کرد: این عدم مرزیندی و موضعگیری صریح علیه افکار و افراد ضد امام و انقلاب و نظام و رهبری در طیف ناهمگون دوم خرداد آیا نشان دهنده این نیست که متأسفانه هنوز هم جریان دوم خرداد عملا قصد پالایش طیف خود را ندارد و در عمل علیه جریان نفوذی های برانداز و پیچک های سیاسی نیست و همچنان مایل است هر دو طرف را در کنار هم داشته باشد.
وی در پایان ضمن اشاره به زمینه های التقاط فکری در سازمان فکری و تشکیلاتی طیف دوم خرداد تاکید کرد: فقدان پشتوانه عمیق فکری، خودباختگی و انفعال در برابر اندیشه های غیر اسلامی یا «استصباع، دور بودن از موازین صحیح اسلامی، عدم معاشرت با متفکران عمیق اسلامی و معاشرت با افرادی که تفکراتشان را از غرب و شرق می‌گرفتند نه از علمای اصیل اسلامی، زمینه هایی را برای گرفتار شدن دوم خرداد در تارعنکبوت اندیشه های التقاطی فراهم کرد که تاکنون نیز به دلیل مرتفع نشدن علل آن همچنان دامن گیر آنها است.

۱۳۹۴/۳/۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...