نسخه چاپی

غزوه تبوك و منافقین امروزی ما

حجت الاسلام محمد ذاكری

غزوه تبوک که آخرین غزوه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آل وسلم بود، در سال نهم هجری به وقوع پیوست. با توجه به تهدید حکومت روم و اخباری که مبنی بر تدارک حمله به سرزمین اسلامی به حجاز رسیده بود، پیامبر اکرم بر آن شدند که دستور تجهیز لشکر و فرمان جهاد را صادر کنند. جنگ تبوک و حواشی آن، در تاریخ اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار است. به خاطر اینکه چهره حقیقی منافقین که در دل اصحاب پنهان شده بودند و با نقاب اسلام، در مرکز حکومت اسلامی، در پی توطئه های سهمگینی علیه اسلام و شخص پیامبر بودند پرده برداشت. لذا مطالعه حوادثی که در اطراف این جنگ رخ داد، می تواند در جامعه و حکومت اسلامی راهگشای ما باشد و اینکه باعث عبرت آموزی ما بشود تا بصیرت لازم و کافی را پیدا کنیم.

جنگ تبوک در ایامی رخ داد که هوا بسیار گرم بود. راه طولانی تبوک هم راهی بود که مسلمانان تا آن زمان هیچ‌گاه چنین مسافتی را برای نبرد با دشمن طی نکرده بودند. از طرفی دیگر، با توجه به اینکه مدینه شهری بود که باغات فراوانی داشت و محصول این باغات به ثمر نشسته بود و زمان آن فرا رسیده بود که مسلمانان باید در سایه سار درخت ها استراحت می کردند و محصولات شان را جمع آوری می کردند، این موضوع باعث شد تا فراخوان عمومی پیامبر برای جهاد، برای برخی ها گران تمام شود. لذا منافقینی که در مدینه بودند و همچنین مسلمانانی که سست ایمان بودند، برای اینکه سختی راه را تحمل نکنند، نزد پیامبر می آمدند و به دروغ به آیات قرآن قسم یاد می کردند که امکان حضور در این جنگ را ندارند و پیامبر هم اجازه می دادند. برخی از آنها علاوه بر این قسم های دروغ و بهانه تراشی ها، اقدام به توطئه کردند و در مدینه جوی را علیه سپاه اسلام و شخص نبی مکرم اسلام ایجاد کردند و دنبال این بودند که مردم را از پیوستن به سپاه اسلام منع کنند. جلسات مختلفی برگزار می کردند؛ حتی در تاریخ آمده که پیامبر اکرم وقتی مطلع شدند که در خانه شخصی یهودی منافقین جمع می شوند و دست به توطئه می زنند و مردم را از پیوستن به سپاه اسلام ناامید می کنند، دستور دادند که این خانه توطئه و فساد، به آتش کشیده شود. لذا عده ای از منافقین اینگونه عمل می کردند و عده ای دیگر هم با نقشه قبلی، با سپاه پیامبر همراه شدند.

وقتی مسلمانان به مرزهای روم رسیدند، جنگی در نگرفت و پیامبر، با مردمان تعدادی از شهرها و قبایلی که در آن نزدیکی بودند، پیمان صلح امضاء کردند، بدون اینکه جنگی رخ دهد. در بازگشت از تبوک، در یک گردنه ای منافقین تصمیم گرفتند که در تاریکی شب به پیامبر حمله کنند و ایشان را به پایین درّه بیفکنند، که خداوند متعال، پیامبرش را آگاه می کند و نقشه آنها نقش بر آب می شود. غزوه تبوک چهره بسیاری از منافقین را برای مسلمانان آشکار کرد. لذا یکی از خطراتی که جامعه اسلامی را تهدید می کند، نفاقی است که در برخی افراد وجود دارد. پیامبر اکرم در حدیثی فرمودند؛ من بر امتم نمی ترسم مگر از منافقین. و منافقین هستند که با چهره به ظاهر اسلامی و به ظاهر خیرخواهانه، توطئه های خطرناکی را علیه اسلام و جامعه اسلامی تدارک می بینند. یکی از برکات غزوه تبوک، نقاب افکنی از چهره منافقینی بود که سالها در میان مسلمانان لانه کرده بودند و با زمزمه های خبیثانه خود، مسلمان ها را ناامید می کردند. این اتفاقات، در دل تاریخ وجود دارد و برای جامعه اسلامی ما هم صدق می کند.

تجربه انقلاب اسلامی نشان داده که منافقین جدید و امروزی، که در آشیانه انقلاب مخفی شده بودند، در مقاطع مختلف به دنبال ضربه زنی به انقلاب بودند و در مقاطع مختلف، رسوا شدند. چه در زمانی که وجود مبارک امام رضوان الله تعالی علیه در قید حیات بودند و چه در دوران زعامت رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله امام خامنه ای، شاهد بودیم که این دیده بانان بصیر انقلاب اسلامی، به خوبی پرده از این خباثت ها برداشتند و نقاب از چهره نفاق آلود بسیاری از این افراد برداشتند. لذا این ایام، ایامی است که ما باید بیشتر به نفوذ دشمن دقت کنیم و توجه داشته باشیم و مراقب نفوذ دشمن و منافقین در دل تجمعات نیروهای انقلاب باشیم. باید مراقب باشیم که اسیر توطئه ها، شایعه افکنی ها و اهدافی که آنها، خلاف مسیر انقلاب دنبال می کنند، نشویم. تنها راه مصون ماندن از این توطئه ها و فتنه ها نیز، تبعیت از ولایت فقیه است. باید در مسیر اصیل انقلاب که ولایت فقیه آن را به ما نشان می دهد قرار بگیریم و پشت سر مقام معظم رهبری، که انسان را از آسیب ها محفوظ نگه می دارد حرکت کنیم.

۱۳۹۵/۲/۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...