نسخه چاپی

اثر وضعی غفلت از فراخوان رهبری

محمد مهدی اسلامی

این روزها اسم تاریخ شفاهی (Oral History) را زیاد می شنویم. چه از داخل کشور و چه از خارج از کشور؛ روشی در پژوهش در تاریخی که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه ها، شنیده ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می پردازد و به لحاظ ساختار و واژگان و حتی گاه خطاهای دستور زبانی، خصلتی گفتاری دارد. تاریخ شفاهی اغلب زمانی جذاب تر است که به آشکار شدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوباره آن می پردازد. نورافکنی بر نادانسته ها می افتد و دلیل بسیاری از رخدادهای گذشته در معرض افکار عمومی قرار می گیرد؛ این ناگفته ها و ناشنیده ها از سوی بسیاری از مخاطبین رسانه ها مورد اقبال جدی قرار می گیرد و همین سبب می گردد که کفه تقاضا سنگینی کرده و منجر به تلاش برای عرضه شود. عرصه هایی که گاه چندان استانداردهای لازم را دارا نیست .

در مقابل نیز افشا کنندگان این خاطرات اهداف خاصی دارند که یکی از جدی ترین آنها ساخت‌و‌ساز آینده بر اساس گذشته است؛ انگیزه ای که اگرچه گاه موجب وارنه خوانی تاریخ و نگاه به آن از نقطه حال می گردد که لاجرم نتیجه ای جز انتشار گزینشی و حتی گاه تحریف شده نخواهد داشت، اما همین انگیزه سبب می شود که مگوها در زمره حرف های همگانی قرار گیرد و به مرور این قطعات، پازلی را شکل دهد که اندک اندک به تصویر واقعی نزدیک تر شود.

نقل است که ما در تاریخ شفاهی رتبه دوم آسیا را داریم؛ در بسیاری از اجزاء آن همچون ضبط مصاحبه نیز شاید پیشرو در جهان باشیم، اما در فرآوری نهایی یک خلأ جدی مشهود است: فراگیرسازی این اطلاعات در قالب های مورد علاقه افکار عمومی.

به نظر می رسد برای فراگیرسازی، دو اصل باید مورد توجه قرار گیرد، نخست تکرار رخداد و دیگری تنوع قالب تا از یک سو دامنه مخاطب گسترده یابد و از فراموشی آن پیشگیری شود و از دیگر سو، خسته کننده و تکراری ننماید.

در این مسیر، اولویت نخست به موثرترین فرد در شکل گیری تاریخ معاصر باز می گردد. از این رو سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیست و هشتمین سالگرد امام خمینی (ره) سخنی شایسته دقت بیشتر فعالان عرصه تاریخ شفاهی و نیز نقش آفرینان انقلاب اسلامی و به تعبیر دیگر حاملان تاریخ است: «آنچه در باب امام و انقلاب [...] گفته شده است، همه­‌ی مسائل مربوط به امام و انقلاب نیست؛ ناگفته­‌هایی وجود دارد که باید به مرور در ذهنیّت جامعه قرار بگیرد. ثانیاً آنچه در باب انقلاب و در باب امام گفته­‌اند و گفته­‌ایم و تکرار کرده­‌ایم، باید مرور بشود و باید مجدّداً تکرار بشود؛ چون اگر یک حقیقتی بارها تکرار نشود و با جزئیّات و خصوصیّات ذکر نشود، گمان تحریف این حقیقت به مرور وجود دارد.»

نکته اساسی در ثبت و نشر تاریخ شفاهی، ارزش سرمایه انسانی در آن است. حاملان تاریخ امام در معرض دو بحران قریب الوقوع قرار دارند؛ نخست بقای حیات است که با گذشت زمان، هر روز با تهدیدی جدی تر مواجه می شود و نسل راوی بدون واسطه از تاریخ امام خمینی (ره) و تاریخ سازی این شخصیت بزرگ ، رو به کاهش می گذارد و از سوی دیگر، نسل حاضر نیز بر اثر غبار زمان بر حافظه ، دچار ضعف گشته و هرچه به پیش می رویم، از شمار روایت های صحیح باقیمانده در گنجینه خاطرات آنها کاسته خواهد شد.

این نگرانی اگرچه منحصر به ثبت تاریخ امام (ره) نیست؛ اما به دلیل عظمت روحی آن بزرگ مرد و وجود یک وفاق ملی بر جایگاه او و نیز مشارکت بخش عمده ای از هم عصران وی در کنش های شکل گرفته در نهضت ایشان ، نیاز به ثبت و ضبط تاریخ شفاهی ایشان کمتر احساس شده است. به جز انگشت شمار تلاشهای موجود، ثبت تاریخ شفاهی امام خمینی (ره) منحصر به یکی دو نهاد مشخص – که متاسفانه چندان کارآمد ظاهر نگشته اند- شده است و اگر بر همین منوال ادامه یابد؛ بیم آن می رود که پژوهش در «تاریخ شفاهی امام خمینی (ره)» ناگزیر به محصولات موسساتی گردد که هدف مشخص شان سفید سازی تصویر دوران ستمشاهی و کریه نمایی دوران انقلاب اسلامی باشد. رخدادی که در صورت وقوع، قطعات پازل با رنگی غیرواقعی کنار هم خواهد نشست و کوشش در این باب، مترادف تحریف ناخواسته سیمای امام خمینی (ره) خواهد شد

۱۳۹۶/۳/۲۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...