نسخه چاپی

پشت پرده تكرار پیشنهاد رفراندوم

محمد مهدی اسلامی

« قانون اساسی به ما می‌گوید در مسایل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای اینکه قانون در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه مستقیم، به آراء عمومی مردم و همه پرسی گذاشته شود [..] یکبار آن مورد مهم که برای همه ما اهمیت دارد و در زندگی ما تأثیرگذار است، از مردم مستقیم بپرسیم» این فرازی از سخنان اخیر دکتر روحانی نیست؛ این سخنان را او بیش از سه سال قبل، در «کنفرانس اقتصاد ایران - راهکارهای دستیابی به رشد پایدار و اشتغالزا» بیان کرد و خواستار آن شد که همه پرسی برای این برگزار شود که «از سیاست خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم.» (14 دیماه 1393)

این سخنان درست در روزهایی برگزار شد که مذاکرات به تازگی تمدید شده بود و اندکی پیش از این تمدید هم رهبر معظم انقلاب بار تأکید کردند « بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، همچنان‌که و به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودم، با اصل مذاکرات هم مخالفت نکردیم؛ دلیلش را هم برای مردم بیان کردیم [...] حالا مذاکرات را تمدید کردند، همه بدانند - هم آن کسانی که طرف مذاکره‌اند، هم این کسانی که در داخل نگران این مسئله‌اند و نگاهشان به این مذاکرات است - که اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، آن که بیش از همه ضرر میکند ما نیستیم، آمریکایی‌ها هستند.» ( 6 آذرماه 1393) اشاره ایشان به نکته ای بود که یک سال قبل تبیین کرده بودند «میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذن‌الله ضرری نمیکنیم. یک تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد ...» (12 آبانماه 1392)

همین دو فراز و فرازهای متعدد دیگر (از جمله تأکیدهای مکرر بر حمایت از مذاکره کنندگان) نشان می دهد نه تنها مانعی جدی فراروی راهکار مد نظر روحانی در میان نبود؛ بلکه همه زمینه ها برای بروز یک نرمش قهرمانانه پیش پای دولت گذاشته شد تا اثبات شود امید به «کدخدا» بی ثمرترین راهکار برای حل مشکلات است.

اینکه چرا روحانی؛ در چنین فضایی پیشنهاد رفراندوم را مطرح کرد؛ از سوی برخی مفسران در آن مقطع چنین ارزیابی شد که او گمان می کرد با زیاده خواهی های طرف غربی، رهبری اجازه امضای برجام را نخواهند داد. اما زمان اثبات کرد که ایستادگی ایران تا آخرین لحظات ممکن، نه تنها موجب از دست رفتن فرصت مذاکره نشد؛ بلکه برخی امتیازها را نیز فراهم ساخت.

البته روحانی یک همه پرسی غیررسمی نیز برگزار کرد که نتایج آن کاملا برخلاف انتظار وی و همراهانش بود. او برای حذف داوطلبانه یارانه دهک های بالاتر تبلیغات گسترده ای بپا کرد و امید داشت بتواند بخشی از اصلاح پرداخت یارانه ها را از این راه طی کند؛ اما بعدها آشکار شد حتی برخی رده های ارشد دولت نیز از یارانه خود صرف نظر نکرده بودند.

اما اینک در حالی روحانی شعار رفراندوم سر می داهد که مطلوب قبلی او بدون برگزاری همه پرسی، مهیا شده است و نه تنها «همه تحریم ها» با برجام برداشته نشد؛ که نقض آن از دوره اوباما و سپس ترامپ راهی را طی کرده است که برخی مقامات حاصل آن را «تقریبا هیچ» ارزیابی کنند و برخی دیگر سعی کنند برجام را «راه حل نظام» جلوه دهند تا خود را مبرا نمایند. مشکلات اقتصاد ایران در رکود و تورم پسابرجامی هم تا جایی افزون شد که تنها چند هفته پیش از موضع اخیر وی، شعارهایی درباره «رفراندوم» اما با مقصودی متفاوت از سوی هنجارشکنان بهره جو از اعتراضات معیشتی «مردم نا امید از برجام» در رسانه های معارض منعکس و بزرگنمایی شده بود.

با چنین پیشینه ای و در فضای نسبتا آرام سیاسی کشور، او برای کدام اختلاف اساسی میان جناح ها پیشنهاد همه پرسی را مطرح کرده است؟ آیا مطلوب او آغاز مذاکرات موشکی و حقوق بشری با غرب – همان که خبرهایی از توافق آمریکا و اروپا بر سرش می رسد – می باشد؟ آیا هدف کسانی که قیمت ارز را بدون منطق بالا برده و کسانی که در مقابل آن مماشات می کنند، ایجاد فشار بر مردم برای خسته شدن آنها و مقبولیت یافتن نظریه «ضرورت تداوم مذاکره با غرب» است؟

نکته قابل تأمل دیگر این است که آیا براستی روحانی خواهان برگزاری همه پرسی است و یا دنبال مشغول سازی افکار عمومی به موضوعی فرعی برای غافل سازی آن از امری دیگر است؟ متن اصل ۵۹ قانون اساسی که مورد استناد رئیس جمهور محترم قرار گرفته است، می گوید : «درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» قطعا یک تحصیل کرده حقوق قبل از استناد به بخشی از قانون اساسی، جوانب آن را بررسی می کند. براستی اگر دو سوم نمایندگان مجلس با تفکرات روحانی همسو بودند، کار او به جایی می رسید که از عدم همراهی نمایندگان در پشت تریبون های عمومی گله کند؟

۱۳۹۶/۱۲/۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...