حمیدرضا حیدری- میل به دیده شدن سابقهای طولانی دارد. این موضوع منحصر به نژاد ایرانیان نبوده، بلکه در همه جوامع میل به دیده شدن سبب اتفاقات بزرگ و گاهی عجیب میشده است؛ برای مثال شاید کشورگشاییهایی ناپلئون، جنگ افروزیهای هیتلر و بسیاری از خیانتها در طول تاریخ که منجر به رفتن حکومتی و آمدن حکومتی دیگر میشده، ریشه در میل به دیده شدن از سوی این افراد داشته است.به اعتقاد برخی، فضای مجازی دلیل ایجاد چنین میلی در میان انسانهاست و یک تفاوت عمده میان این روزها با گذشته وجود دارد و آن این است که پیشرفت فناوری و به تبع آن گسترش رسانهها در سالهای اخیر سبب شده که این تمایل بیش از پیش بروز پیدا کند.
قطعاً میل به دیده شدن اگر در حد و اندازه معقول و منطقی باشد میتوان آن را نیروی محرک کار و تلاش انسانها دانست که اتفاقاً در جای صحیح خود بسیار کارساز و خوب خواهد بود؛ اما زمانی که این میل از حدش فراتر برود، دیگر نمیتوان آن را اینگونه نامگذاری کرد. تا جاییکه برخی آن را شهوت دیده شدن مینامند. که قشرهای مختلفی را به خود مبتلا کرده است؛ از وزیر و وکیل گرفته تا هنرمند و ورزشکار و خلاصه افرادی که به اصطلاح سلبریتی نامیده میشوند.
در اینجا قصد داریم به چند مورد مصداقی در این باره اشاره کنیم که بسیاری از فعالیتهایشان در فضای مجازی مربوط به همین میلی است که از آن نام برده شد.
دسته اول
علی کریمیها هستند. علی کریمی، ستاره سابق فوتبال ایران است که تمایل زیادی برای دیده شدن دارد. درگیری مقطعی او با مدیران سازمان لیگ که مدتی بسیار سروصدا به پا کرده بود، یکی از نمونههایی که است کریمی آن را دستمایهای قرار داد تا به واسطه آن نام خود را پس از سالها بار دیگر بر سر زبانها بیندازد. نکته جالب توجه این است که مشکلات هنوز به قوت خود پابرجا هستند؛ اما دیگر خبری از آن داد و بیدادها نیست. این را اضافه کنید به اظهار نظرهای شاذ وی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام که گاهی او را به سوژه 1 رسانههای زرد تبدیل میکند.
دسته دوم
محمود صادقیها هستند. محمود صادقی هم یکی از کسانی است که دیده شدن برایش از هر چیزی مهمتر است. او برای نیل به این هدف همواره سعی کرده نهادهای حاکمیتی مختلف را متهم کند؛ از قوه قضائیه و شورای نگهبان گرفته تا اظهار نظر درباره رأی محکومیت شهردار سابق تهران که متهم به قتل همسرش بود. یک روز هم البته سوژهاش برای دیده شدن تحقیر برند دربهای توالت یکی از اماکن متبرکه است. محمود صادقی بیش از آنکه به دنبال استیفای حق ملت در خانه ملت باشد به دنبال آن است که به قول معروف خودی نشان بدهد.
دسته سوم
تتلوها هستند. امیرحسین مقصودلو معروف به امیر تتلو نیز یکی از کسانی است که شهوت دیده شدن دارد؛ تا جایی که از هیچگونه کار خلاف عرف و منافی عفتی فروگذار نمیکند. به کار بردن حرفهای رکیک روی استیج و نقاشیهای عجیب و غریب روی سر و صورتش، نشان از شهوت بیش از حد او برای دیده شدن است. حتی او روزی پا به توپ میشود و از تیمهای بزرگ فوتبال کشور میخواهد تا او را به عنوان بازیکن استخدام کنند، یا مثلاً ادبیات توهینآمیز او درباره زنان جامعه ایران، سبب میشود بر سر زبانها بیفتد؛ اما تتلو در این وادی تنها نیست و طیفی از کاربران چنین رویهای را به کار میبندند و حتی برای دیده شدن حاضرند منفور مردم باشند.
دسته چهارم
صدرالساداتیها هستند که داعیه مبارزه با فسادشان بیش از آنکه به معنای واقعی کلمه مبارزه با فساد و عدالتخواهی باشد، از همین جنسی است که گفته شد. اینکه عدهای در کشور علم عدالتخواهی را به دست بگیرند و با فساد مبارزه کنند امری مطلوب است؛ اما اینکه چنین امر خطیری را با حواشی و موضوعات فرعی مخلوط کنیم خواهیم دید از عدالتخواهی واقعی چیزی جز نام باقی نگذاشتهایم. کسی که واقعاً به فکر عدالتخواهی به نفع ملت و نظام اسلامی باشد، سعی نمیکند برای آن هزینه کند. از همه اتفاقات پیرامونی این خانواده هم اگر بگذریم از این داستان اخیری که با ناپدید شدنشان در کشور ایجاد کردند نمیتوان گذشت که به نظر میرسد همه اینها ناشی از همان بیماری دیده شدن است که گریبانگیرشان شده است.
شاید از خود بپرسید در میان نمونههای گوناگونی که در کشور وجود دارد و هر روز با آنها روبهرو میشویم، چرا این افراد را به عنوان شاهد مثال مطرح کردیم. یک دلیل عمده این است که هر یک از این سلبریتیهایی، که نامشان برده شد، نماینده بخشی از جامعه سلبریتیهای موجود هستند. در واقع اینها در قشر خودشان بیشترین دنبالکننده را دارند و این یعنی تفکر و نوع رفتارشان مورد پسند قشری از جامعه امروز است. علی کریمی کسی است که اظهاراتش برای جامعه فوتبالی و فوتبالدوستان اهمیت دارد. محمود صادقی نمایاننده قشری است که خود را روشنفکر میدانند، صدرالساداتیها جامعه عدالتطلب و مذهبی را نمایندگی میکنند و تتلو که رفتارهای عجیب و غریبش شهره خاص و عام است. جالب است بدانیم تتلو که شاید حضورش در میانه این نوشتار قدری غریب باشد، مردم را دعوت میکند تا با گذاشتن کامنت در صفحه شخصیاش رکورد اینستاگرام را بشکنند که در نتیجه با استقبال عجیب کاربران، رکورد 16 میلیونی برای او ثبت میشود. میخواهیم بگوییم فردی با این همه انحراف اخلاقی هنوز هم دنبال کنندههای پر و پا قرصی دارد.
اما نکتهای که باید بدان توجه کرد این است که بیش از آنکه دنبالکنندگان دانسته وارد این موضوعات شوند، به دام سلبریتیها میافتند و این بدین معناست که سلبریتیها از دنبالکنندگان خود برای رسیدن به هدف خود که چیزی جز دیده شدن نیست سوءاستفاده میکنند.