نسخه چاپی

هیئت مدیره سرخابی‌ها یا محله بروبیا؟

سعید احمدیان

استقلال و پرسپولیس که وزارت ورزش عزمش را جزم کرده امسال آن‌ها را به بخش خصوصی واگذار کند، کم چالش و دردسر نداشته‌اند و کمتر زمانی را هواداران دو تیم به یاد دارند که این باشگاه‌ها چالش نداشته باشند. یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، مدیریت سرخابی‌هاست که ثبات در آن معنایی ندارد و کمتر پیش می‌آید که مدیرعامل یا عضو هیئت مدیره‌ای که از وزیر ورزش حکم می‌گیرد تا پایان حکمی که برای‌شان زده شده، بمانند و پیش آمده که چند ماه یا حتی چند هفته بعد از گرفتن حکم، جای‌شان را به مدیر دیگری داده‌اند تا بار دیگر پست مدیرعاملی یا هیئت مدیره دچار تغییر شود.

آخرین نمونه این تغییرات به استقلال برمی‌گردد که مسعود سلطانی‌فر آخر وقت اداری چهارشنبه گذشته دو عضو جدید هیئت مدیره استقلال را معرفی کرد تا ترکیب مدیریتی این تیم که چند ماه بود با استعفا و کناره‌گیری برخی اعضا ناقص شده بود، کامل شود. پرسپولیس هم دست‌کمی از استقلال ندارد و قهر و ناراضی بودن برخی اعضای هیئت مدیره سبب شده تیم مدیریتی این باشگاه هم سروسامان چندانی نداشته باشد و احتمال تغییرات دوباره در این مجموعه هم بیشتر شود. در پست مدیرعاملی هم دو باشگاه استقلال و پرسپولیس کم تغییر نداشته‌اند و در همین دو سال اخیر این پست در دو باشگاه بار‌ها دچار تغییر شده است و مدیران مختلفی روی کار آمده‌اند که برخی از آن‌ها حضورشان به چند ماه و برخی نیز به چند هفته هم نکشیده است. نمونه آن محمدحسن انصاریفرد در پرسپولیس و علی فتح الله‌زاده در استقلال بودند که اولی سال گذشته تنها بعد از شش ماه و دومی نیز پس از سه هفته استعفا کردند و جای‌شان را به مدیران دیگری دادند.

در چنین شرایطی تغییرات مکرر و زیاد هیئت مدیره و مدیران عامل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های این تیم‌هاست، چالشی که ریشه آن را باید در انتخاب‌های غیرکارشناسی و بدون آینده‌نگری وزارت ورزش جست‌وجو کرد. در حالی که در فوتبال حرفه‌ای دنیا برای تعیین مدیران یک باشگاه ملاک‌ها و فاکتور‌های مختلفی در نظر گرفته می‌شود در کشورمان و به خصوص در وزارت ورزش، فاکتور‌های مدیریتی، سابقه و تجربه‌ای که افراد برای حل مشکلات باشگاه باید داشته باشند، کمترین اهمیت را دارد و در نقطه مقابل مناسبات و روابط خارج از حوزه ورزش حرف اول را می‌زند. چنین روندی سبب می‌شود امروز کارمندان وزارت ورزش یا دندانپزشک شخصی وزیر ورزش هم این شانس را داشته باشند که به‌رغم نداشتن فاکتور‌های مدیریتی به هیئت مدیره سرخابی‌ها اضافه شوند یا حکم مدیرعاملی‌شان امضا شود.

وقتی انتخاب‌ها بر اساس روابط و نه بر اساس ضابطه باشد، نتیجه‌اش می‌شود حضور مدیرانی ناشناخته در ترکیب مدیریتی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، مدیرانی که در راستای منافع شخصی‌شان که کسب شهرت یا رانت‌هایی است که از کنار فوتبال به آن‌ها می‌رسد، وارد هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس می‌شوند و به جای اینکه باشگاه از کنار آن‌ها به درآمدی برسد یا گرهی از مشکلاتش باز شود، حضور این افراد در هیئت مدیره‌ها منافع شخصی‌شان را تأمین می‌کند و پس از چند ماه که ناکارآمدی‌شان آشکار شد، نامه استعفا می‌نویسند یا کنار گذاشته می‌شوند.

هر چقدر این مدیران ناشناخته و تازه به دوران رسیده با حضور در استقلال و پرسپولیس نام‌شان را سر زبان‌ها می‌اندازند، همان اندازه هم باشگاه‌ها از حضور چنین افرادی دچار ضرر و زیان می‌شوند. پروسه انتخاب بدون ضابطه و خارج از دایره، ملاک‌هایی که یک مدیر فوتبالی و اقتصادی باید داشته باشد، سبب شده استقلال و پرسپولیس ضربه‌هایی که از چنین مدیرانی در سال‌های اخیر خورده‌اند، بیشتر از مصائبی باشد که در بخش فنی متحمل شده‌اند.

تبدیل استقلال و پرسپولیس به محله بروبیای مدیریتی زمینه‌ای را فراهم کرده که آثار این تغییرات زیاد با توجه به اینکه هر یک از این مدیران برای خودشان سیستم مدیریتی متفاوتی نسبت به قبلی دارند، این دو باشگاه هرچند وقت یک‌بار با توجه به تغییرات صورت گرفته، دچار هرج و مرج مدیریتی شوند و عواقب این مسئله در بین بازیکنان و کادر فنی و نتایجی که در زمین بازی ثبت می‌شود هم به چشم آید.

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد استقلال و پرسپولیس تا زمانی که به ثبات مدیریتی نرسند و انتخاب اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل بر اساس ظرفیت‌های مدیریتی برای پیشبرد اهداف فنی و اقتصادی باشگاه نباشد، چالش تغییرات گریبانگیر دو تیم خواهد بود و نمی‌گذارند این دو تیم روی آرامش را ببینند.

۱۳۹۹/۴/۱۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...