نسخه چاپی

مسكن ها مضر در چاره جویی مفاسد

سید مصطفی میرسلیم

آمار رسمي قوة قضائيه حكايت از اين مي كند كه در ايران ساليانه بيش از ده ميليون پرونده تشكيل مي شود. اين گستردگي تشكيل پرونده ها ، نه افتخاري براي دستگاه قضائي و نه نشان دهندة سلامت اجتماعي در كشور است و فقط موجب افزایش نگراني مي شود . بسياري از اين پرونده ها به جرائم و تخلفات برمي گردد؛ البته برخورد انتظامي صحيح مي تواند به كاهش این آمار كمك كند ولي چارة اصلي در پيشگيري است و براي پيشگيري نيز بايد به ريشة جرائم و تخلفات پرداخت كه به برخي از آنها در اين يادداشت اشاره مي شود:

1- امور فرهنگي: از تجربيات مهمي كه بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، به استناد تحقيقات رسمي ، بدان دست يافته ايم اين كه در ماه مبارك رمضان شاهد كاهش جرائم و تخلفاتيم. ماه رمضان ، ماه تقواست و بهترين عمل در این ماه خودداري از ارتكاب محرمات است. پس يكي از ريشه هاي اصلي تخلفات و جرائم ضعف حاكميت معنويات است و ما هرچه در شناخت اشكالات فرهنگي خود كوشش كنيم و با آموزش عمومي انزجار از زشتيهاي اخلاقي را بهتر در دل مردم تثبيت كنيم، در مهار كردن ناهنجاريها موفق­تر مي شويم. تمام ابزارهاي فرهنگي ما بويژه برنامه هاي هنري بايد در خدمت اين آموزش عمومي قرارگيرد و منظما طراحي درست و كارآيي و اثربخشي آنها ارزيابي شود و با یاری و مشارکت خود مردم بهبود يابد. ويژگي مهمي كه در اين زمينه نبايد از آن غفلت شود استمرار آن اقدامات است: متأسفانه آثار مثبت فرهنگي از نسلي به نسل ديگر چندان با ارث منتقل نمي شود؛ اين روحيه را براي هر نسلي بايد ايجاد و تقويت نمود؛ هر نسلي مسئول شناخت وضع خود ، چاره جويي براي نواقص اخلاقي و تمرين عملي اصلاح ناهنجاريهاي خود و هموار كردن راه كمال است ؛ از اين رو جايگاه مقامات و عناصر مرجع و ارائة الگوها ،كه بويژه توجه نسل جوان در هر دوراني بدانها معطوف است، بسيار مهم مي شود. وضع هنرمندان و ورزشكاران ، چه خودي و چه بيگانه، كه دو گروه مرجع اصلي اند تقريبا سطح فرهنگي جامعه و نوع تمايلات و آرزوها و سركوفتها و سپس بسياري از ناهنجاريها را مشخص مي كند.

2- امور فني و خدماتي: زندگي روزمره در جوامع شهري مرهون بكارگيري فناوريها و ارائة خدمات سازمان يافته است والا بدون آنها هيچ جامعه اي از پس امور جاري و نیازهای مستمرّ خود برنمي ­آيد و در فقدان امكانات فني و خدماتي مناسب به طور طبيعي افراد به سمت بكارگيري راه حلهاي انفرادي و خودخواهانه ، يعني با اولويت متمايل به تأمين منافع خود ، مي روند و اين نقطة شروع برخورد منافع و تجاوز و اجحاف مي شود. خدمات شهري شامل تأمين و توزيع درست و اصولي و بهداشتي مايحتاج مردم در زمينه هاي مختلف با اطلاع رساني بموقع و كافي، و فراهم آوردن امكانات جابجايي براي دسترسي به مكانهاي خريد و فروش و تحصيل و كار و تفريح و درمان است. كمبود و نارسايي آن امكانات نه فقط به نارضايتي عمومي كه به تلاش غير سازمان يافتة افراد و گروههاي مختلف، به ابتكار خودشان براي رفع نيازشان ولو به قيمت تجاوز عمد يا ناخواسته به حقوق ديگران و بسياري انحرافهاي ديگر ، مي انجامد.

3- امور اجتماعي: تضاد يا حتى شكاف بين قول و عمل بويژه در نزد مسئولان و مديران عامل رواج نفاق و دورويى در جامعه و استهزاء ارزشها مى شود. وقتى فقط نقش تبليغات بر در و ديوارهای شهر زيبا و حكمت آميز است ولى در عمل حقوق شهروندى در شكلهاى مختلف آن تضييع مى شود و به تحقير مردم مى انجامد ، بايد به جاى رشد صداقت و مهربانی و همدردى و نوع دوستى شاهد تسرّی و تعميم و حتى نهادينه شدن دروغ و تهمت و تزوير و چاپلوسى و رشوه و ظهور شكلهاى مختلف ويژه خوارى ، و زد و بند ايادى قدرت سياسى و اقتصادى و خروج از ضابطه مندی در اثر توصيه ها و رفيق بازى­ها و گسترش مهارنشدۀ مصيبت فساد باشيم.

4- امور زيربنايي : قابليتهاي زيستي هر منطقه­اي بي نهايت نيست و ، به طور طبيعي با توجه به شرائط اقليمي ، محدوديت دارد و هرگونه طرح شهرسازي و ترابري ومديريت شهري بايد با مراعات آن محدوديتهاي واقعي انجام گيرد. عدم توجه بدان ظرفيت زيستى به پديدار شدن كمبودها و درنتيجه تنازع بين آحاد و گروههاى مردم و تجاوز به حقوق يكديگر منجر مى شود. مثلاً ظرفيتهاى زيستى در تهران كه از شمال و شرق با رشته كوههايى محصور شده است امكان زندگى توأم با رفاه و آسايش را براى جمعيت محدود و مشخصى (در حدود چهار ميليون نفر) فراهم مى كند؛ براى جمعيت بيش از آن بتدريج مشكلات متعدد ظاهر مى شود : كمبود آب و دفع فاضل آب ، آلودگى هوا، نارساييهاى حمل و نقل عمومى، ازدحام بيش از حد جمعيت در برخى ساعات و بعضى مناطق و مزاحمتهاى مختلف ناشى از آن بويژه وقتى با راه بندان خودروها و خلافهاى موتورسواران تركيب مى شود... . براى برخى از اين مشكلات البته راه حلهاى فنى محدودى وجود دارد اما در هر حال استقرار آن راه حلها نيز بدون هزينه نيست و در مجموع زندگى در كلانشهری همچون تهران را گرانتر و ناخشنودي شهروندان را بيشتر مى كند. ناگزير بايد محدوديتهايى را در گسترش تهران و ساير كلانشهرها و سطح برخوردارى مردم از امكانات در چنان شهرهایی مراعات كنيم: افزايش تراكم و بلند مرتبه سازى بدون توجه به معيارهاى شهرسازى، تجاوز به منابع طبيعى و تغيير كاربری فضاى سبز و دخل و تصرف در كوهپايه و عدم ساماندهی آن ، افزايش بزرگراهها و پلها و زيرگذرها كه فلسفه وجودى همۀ آنها خدشه وارد آوردن به اصالت كرامت انسان است در مقابل ارج و قرب نهادن به خودروهاى شخصى، اعم از چهار چرخ و دوچرخ، بتدريج مصيبتهايى را براى مردم ايجاد مى كند كه بازتاب خود را در افزايش ناهنجاريهاى اجتماعى و نابسامانيهاى محله­اى و تشديد تباهيهاى فردى و گروهى بارز مى كند. چگونه بايد از مردم توقع رفتار شايسته داشته باشيم وقتى آنها را در فشارهاى مختلف جسمى و روحى به استيصال مى كشانيم؟ آن فشارها و مضايق به صور مختلف در بداخلاقيها و تخلفها و تعدّيها سر باز مى­كند و باعث فروپاشى تدريجى نظام ارزشى حاكم بر جامعه مى شود : بى اعتنايى به ملاكهاى شرعى، بى احترامى به سنتهاى قويم اجتماعى و زيرپا گذاشتن قوانين و مقررات نمونه­هايى از آثار تخريبى مزمن بى توجهى به ظرفيتهاى كالبدى و زيستى است.

بدون توجه به ريشه­ های جرائم و تخلفات و مفاسد ، هرگونه طراحى اقدام حتى در صورتى كه در بدو امر موفق نمايان شود ، همچون تسكين دهنده اى موقتى است كه چاره جوييهاى اصلى را به عقب مى اندازد و مشكلات را پيچيده تر مى كند.

۱۳۹۳/۴/۲۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...