نسخه چاپی

تنها راه باقیمانده غرب در مذاكرات

حنیف غفاری

همگان سفر سال گذشته حجت الاسلام دکتر روحاني براي نخستين بار پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري سال 1392 به مقر سازمان ملل را به ياد دارند. برگزاري نخستين ديدار وزراي امور خارجه ايران و ايالات متحده آمريکا پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تماس تلفني اوباما با رئيس جمهور کشورمان از جمله رخدادهايي بود که جنس سفر سال گذشته نيويورک را نسبت به سفرهاي قبلي متمايز مي کرد.

برخي تحليلگران بر اين باور بودند که رخدادهاي سفر سال گذشته نيويورک مقدمه اي براي وقوع توافقي بزرگ ميان ايران و اعضاي 1+5 ، مخصوصا تهران و واشنگتن بر سر موضوعات هسته اي و حتي برخي موضوعات منطقه اي و بين المللي خواهد بود. چينش تيم مذاکره کننده جديد هسته اي و انتقال مسئوليت مذاکرات
هسته اي از شوراي عالي امنيت ملي به وزارت امور خارجه نيز نشانه اي دال بر برگزاري جدي و متفاوت مذاکرات با طرف مقابل بود.برگزاري سه دور مذاکرات هسته اي در ژنو ( که در آذرماه سال گذشته منجر به امضاي توافقنامه ژنو شد)، 6 دور مذاکرات در وين ، چندين دور مذاکرات کارشناسي ،دوجانبه و ... جملگي نشان از تلاش واقعي جمهوري اسلامي ايران در راستاي حل مسالمت آميز پرونده هسته اي بوده است.

در اين ميان جمهوري اسلامي ايران نسبت به بند بند توافقنامه ژنو پايبند ماند و حتي برخي مقامات آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز که به انتشار گزارشهاي مغرضانه عليه ايران شهرت دارند، نتوانستند کمترين نشانه اي دال بر عدول کشورمان از اين توافقنامه پيدا کنند.

با اين وجود رفتار طرف مقابل خود گوياي نوعي پيمان شکني آشکار بود! کارشکني ايالات متحده آمريکا در مذاکرات هسته اي دقيقا از ساعتي پس از امضاي توافقنامه ژنو آغاز شد. جايي که جان کري غني سازي اورانيوم را حق ايران ندانست و بر سر اين موضوع مناقشه اي ساختگي راه انداخت. در ادامه مسير مذاکرات نيز وزير امور خارجه و ديگر اعضاي دولت آمريکا بارها از "روي ميز بودن همه گزينه ها" سخن گفتند و به تهديد ايران پرداختند.

ماجرا به اين نقطه نيز ختم نشد! مقامات وزارت خزانه داري آمريکا با قرار دادن نام شرکتها،بانکها و افراد مختلف ايراني در ليست تحريمهاي جديد،عملا توافق ژنو را نقض کردند. نکته مهم اينکه مقامات آمريکايي با توجيه اينکه "تحريم هاي اعمال شده در راستاي تحريمهاي قبلي و اضافه شدن مصاديق جديد به آنها بوده است"، سعي کردند نسبت به رفتار مغرضانه خود رنگ و لعابي حقوقي ببخشند.اين در حالي‌است که توجيهات وزارت خزانه داري آمريکا براي خود دولت اوباما نيز قابل پذيرش نيست!

هم اکنون ماه سپتابر سال 2014 فرار سيده است.وضعيت نظام بين الملل نسبت به سال گذشته تاحدود زيادي تغيير کرده است. درسپتامبر سال گذشته سخني از برگزاري" نشست پاريس"و"ژنو 2" و " نشستهاي فوق العاده ناتو" و" مذاکرات صلح ميان روسيه و اوکراين" و ...نبود! همان گونه که مشاهده مي شود، ايالات متحده آمريکا و برخي کشورهاي اروپايي از جمله انگليس و فرانسه نسبت به سال قبل راديکال تر و ميزان دخالت آنها در منطقه و جهان بيشتر شده است.

حمايت ابتدايي واشنگتن و متحدانش از تشکيل داعش پس از مدتي به نگراني آنها نسبت به رشد سريع و نامتوازن اين گروه عليه مواضع غرب منجر شد. همچنين الحاق کريمه به روسيه و ادامه نبرد در شرق اوکراين ميان دولت کي يف و نيروهاي استقلال طلب، منجر به تقابل دوباره کاخ سفيد و کاخ کرملين با بازيگري ناتو و اتحاديه اروپا شد.

مذاکرات هسته اي ايران و اعضاي 1+5 در تاريخ 27 شهريور ماه در نيويورک برگزار مي شود. اين مذاکرات در حالي برگزار مي شود که پازلهاي امنيتي و حتي ژئو استراتژيک طي يکسال اخير جا به جا شده است. در چنين شرايطي مسلما
نمي توان مذاکرات هسته اي را به متغيري مستقل از حوادث و رخدادهاي موجود در نظام بين الملل تشبيه کرد، آن هم زماني که در مقابل ما بازيگراني رئاليست و نئورئاليست با انگيزه هايي خطرناک حضور داشته باشند.

واقعيت امر اين است که غرب پس از يکسال مذاکره و ديدار و گفتگو، به نقطه صفر و بلکه قبل تر بازگشته است. مقامات آمريکايي در طي يکسال اخير فرصتهاي اعتمادسازي را از دست داده و به ادامه تقابل خود با نظام و ملت ايران پرداختند. مذاکرات هسته اي ايران و اعضاي 1+5 در ابعاد فني و کارشناسي مدتهاست به پايان رسيده است. همگان به ياد دارند که در جريان مذاکرات وين 4، که نقطه اوج کارشکني هسته اي آمريکا محسوب مي شد، چگونه با طرح مطالباتي غير منطقي و غير واقع بينانه مانع از آغاز و تدوين پيش نويس توافقنامه نهايي ميان ايران و اعضاي 1+5 شد. در اين ميان سه کشور اروپايي يعني انگليس،آلمان و فرانسه نيز به طور کامل در زمين واشنگتن بازي کرده و در نهايت تسليم اوامر جان کري و همراهانش در مذاکرات وين شدند. البته در اينجا نگارنده نمي تواند نقش منفعلانه چين و روسيه را نيز ناديده انگارد. اگرچه مسکو و پکن در مواردي به انتقاد از رويکرد واشنگتن و تروئيکاي اروپايي پرداختند، اما در عمل ( يعني صحنه مذاکرات) هزينه زيادي براي تغيير رفتار سياسي و غير حقوقي غرب ندادند.به نظر مي رسد روسيه و چين در "پروسه مهار آمريکا" و زياده خواهي هاي واشنگتن و برخي کشورهاي اروپايي در صحنه مذاکرات واکنش قاطعانه اي اتخاذ نکرده اند. در هر حال بارها اعلام شده است که ناتواني 1+5 در رسيدن به توافق هسته اي با ايران، صرفا ناتواني آمريکا محسوب
نمي شود و ديگر کشورهاي عضو 1+5 ، از تروئيکاي اروپايي تا چين و روسيه نيز در آن دخيل هستند.

در جريان مذاکرات وين 6 نيز ايالات متحده آمريکا به همراه فرانسه بار ديگر با شانتاژ تبليغاتي خود عليه فعاليتهاي هسته اي
کشورمان، به طرح صدباره نگراني هاي ساختگي خود پرداختند تا در نهايت " تمديد مذاکرات" جايگزين " امضاي توافقنامه نهايي" شود.

مذاکرات ايران و اعضاي 1+5 در نيويورک از اهميت خاصي برخوردار است. اين اهميت خاص بيش از آنکه مربوط به ماهيت حقوقي و سياسي مذاکرات اخير داشته باشد، به زمان برگزاري مربوط مي شود. مي توان به صورت قاطعانه اظهار کرد که در صورت "بازدارنده " و " ساکن" ماندن مذاکرات در نيويورک و باقي ماندن اختلافات در سطح کنوني، عملا رسيدن به توافق هسته اي تا 3 آذر ماه( زمان تعيين شده در ضرب الاجل دوم توافق ژنو) تا حدود زيادي دور از دسترس خواهد بود . با اين حال در صورتي که مذاکرات
"پيش برنده" و " پويا" باشد و در آن از طريق ارائه راه حل هاي
جايگزين يا روشهاي ديگر بخشي از پرانتزهاي متن توافقنامه نهايي برداشته شود، مي توان نسبت به امضاي توافق نهايي تا تاريخ تعيين شده اميدوار بود.از اين رو " بازدارنده" يا
" پيش برنده" بودن مذاکرات نيويورک از اهميت خاص خود برخوردار است. ، اختلافات عمده بر سر نحوه محاسبه و تعيين " نيازهاي اساسي ايران" و موضوعات مترتب بر آن مانند ظرفيت غني سازي اورانيوم و تعداد سانتريفيوژها و موضوعات تبعي ديگر مانند نحوه بهره برداري از فردو و نيروگاه اراک( مخصوصا در مورد آب سنگين اراک) و تحقيقات هسته اي،همکاريها با آژانس و ....به قوت خود باقي مانده است.البته در برخي از اين موارد سطح اختلافات زياد و در برخي ديگر کمتر است. اصلي ترين اختلاف موجود ميان ايران و اعضاي 1+5 بر سر ظرفيت غني سازي اورانيوم باز مي گردد. "ظرفيت غني سازي اورانيوم" و نحوه تعيين و محاسبه آن، اصلي ترين موضوع اختلاف ميان ايران و اعضاي 1+5 است. اين اختلاف از حالت فني و حقوقي خارج شده و ماهيتي سياسي پيدا کرده است.

مذاکرات هسته اي ايران و اعضاي 1+5 در حالي در نيويورک آغاز مي شود که به جرات مي توان اعلام کرد غرب در آزمون اعتمادسازي با پايين ترين نمره ممکن مردود شده است. در چنين شرايطي اظهارت مقام معظم رهبري مبني بر بي اعتمادي نسبت به آمريکا جلوه بيشتري پيدا مي کند. چنانچه اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان اعلام کرده اند، اختلافات عمده در مسير رسيدن به توافق نهايي کماکان به قوت خود باقي‌است و برگزاري مذاکرات دوجانبه اخير ميان ايران و طرفهاي آمريکايي و اروپايي نيز نتوانسته است منجر به کاهش اين اختلافات شود. حتي کاترين اشتون مسئول تيم مذاکره کننده اروپا نيز تاکيد کرده است که اختلافات و شکافها ميان طرفين در خصوص حل پرونده هسته اي و رسيدن به توافق نهايي زياد است!آنچه مسلم است اينکه غرب به دنبال " توافقي خوب براي خودو توافقي بد براي ايران" است . در چنين شرايطي تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان در مقابل خواسته هاي وقيحانه و
زياده خواهانه مقامات غربي مقاومت کرده و بر روي پايبندي به خطوط قرمز مذاکره اصرار ورزيده است. بديهي است که اين روند بايد در مذاکرات نيويورک و مذاکراتي که تا
3 آذرماه امسال در پيش است ادامه پيدا کند. در اين ميان غرب فرصت بسيار اندکي جهات اتخاذ تصميم بزرگ خود( مبني بر پذيرش حقوق مسلم هسته اي ايران ) دارد. آمريکا و تروئيکاي اروپايي در جريان مذاکرات هسته اي وين 6 تصور مي کردند که در آخرين مراحل مذاکرات( روزهاي پاياني ضرب الاجل نخست توافقنامه ژنو ) ايران حاضر است در قبال امضاي توافق نهايي امتيازاتي به طرف مقابل دهد اما در عمل اين گونه نشد و محاسبات آمريکا و تروئيکاي اروپايي بر هم ريخت. در حال حاضر نيز به سود کشورهاي غربي است که از مذاکرات وين 6 درس عبرت گرفته و جهت انداختن سلاح خود بر روي زمين ، در انتظار واهي تغيير رفتار ايران در دقيقه 90 مذاکرات باقي نمانند.اين تنها ترين راه باقيمانده براي غرب جهت رسيدن به توافق هسته اي با ايران محسوب مي شود.

۱۳۹۳/۶/۲۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...