نسخه چاپی

«ويتوريا» از اين همه آرامش حيرت كرد

گفت‌وگویی ویژه و معنوی با مجید مجیدی

عکس خبري -گفت‌وگويي معنوي از عشق به امام رضا با مجيد مجيدي

در حرم آقا امام رضا (ع) كفشداری مرتبه خاص و آداب خیلی زیبایی دارد. برخی مردم تصور می كنند كفشداران، كارمندان آستان قدس رضوی هستند، ولی وقتی با این عزیزان آشنا شدم، دریافتم كه ...

به گزارش نمانیوز روزنامه خراسان در ویژه نامه خود گفتگویی متفاوت با کارگردان مطرح سینما کشور مجید مجیدی انجام داده است که به قسمتهایی از آن اشاره میکنیم.
در آغاز گفت و گو مجيدي از پيگيري هايم ابراز شرمندگي مي کند و مي گويد: در شهرستان کرمان مشغول فيلم برداري فيلم «محمد (ص)» هستم و امروز روز استراحتم و زمان خوبي براي مصاحبه است. 2 سال تلاش و پي گيري شما براي گرفتن اين مصاحبه ستودني است.

من نيز از او تشکر ويژه مي کنم و طبق قولي که داده بودم سوالات درباره امام رضا (ع) را مطرح مي کنم، البته با زيرکي سوالاتي درباره کارنامه سينمايي اش مي پرسم که پاسخي نمي دهد چرا که معتقد است: اين حال و حس معنوي که در فضا وجود دارد را فداي داستان دنيايي اش نکنيم و سوالاتم درباره فيلم «محمد (ص)» هم بي پاسخ مي ماند، چون مي گويد اگر پاسخ گوي سوالاتم درباره اين فيلم باشد مطبوعات ديگر متوقع مي شوند! به هر حال حاصل تلاش 2 ساله من براي گرفتن گفت و گو با اين کارگردان بزرگ کشور اين شد که مي خوانيد، گفت و گويي که تا به حال در هيچ نشريه اي نخوانده ايد و پر از نکات جالب، خواندني و سرشار از معنويت است.

اولين باري که به حرم مطهر آقا امام رضا (ع) مشرف شديد چه سالي بود و چند سال داشتيد؟

ابتدا اجازه بدهيد از راه دور سلامي خدمت اين امام مهربان عرض کنم. (السلام عليک يا علي ابن موسي الرضا (ع)). يکي از توفيقات بزرگ ما اين است که امامي را به عنوان گنجينه اي گران بها در کشورمان داريم و بايد شکرگزار خداوند باشيم. درباره سوالي که فرموديد بايد بگويم حضور ذهن ندارم، البته نخستين باري که به حرم آقا مشرف شدم همان دوران نوجواني بود. از آن به بعد اين توفيق را دارم که سالي چند مرتبه به پابوس امام رضا (ع) بيايم و از محضر اين بزرگوار توشه اي براي خودم ببرم. در دوران نوجواني به همراه مادرم به حرم آقا مشرف مي شدم، مادري که تا به امروز پشتوانه اي در زندگي و دست لطف و مهرباني‌اش هم چنان بالاي سرم بوده و هست. اگر اجازه بدهيد درباره فيلمم ««رضاي رضوان» که توفيق ساخت آن را در حرم آقا داشتم، صحبت کنم. توفيق بزرگي که توانستم در مدت يک ماه به عنوان زائر امام رضا (ع) در مکان هاي مختلف تجربه کسب کنم و از زاويه هاي مختلف عظمت و زيبايي حضرت را به تصوير بکشم.

«رضاي رضوان» فيلمي بود که درباره خادمان حرم آقا(ع) ساختيد و کمتر ديده شد. بفرماييد چرا کفشداري را انتخاب کرديد؟

در حرم آقا امام رضا (ع) کفشداري مرتبه خاص و آداب خيلي زيبايي دارد. برخي مردم تصور مي کنند کفشداران، کارمندان آستان قدس رضوي هستند، ولي وقتي با اين عزيزان آشنا شدم، دريافتم که هر کدام داراي مشاغل مختلفي هستند. برخي معلم، کشاورز، رئيس بانک، بازاري، حتي تاجراند و ويژگي هاي شخصي خود را دارند.

معتقدم وقتي انسان قصد زيارت دارد از ورودي در حرم با آن ها روبه رو مي شود و پرداختن به اين حوزه و ورود به حريم آن ها لطايف و زيبايي هاي خاصي دارد. با خادمان زيادي که در کفشداري کار مي کردند آشنا شدم و تحقيقاتي درباره زندگي آن ها انجام دادم. در اين ميان با کشاورزي با نام آقاي «مقدم» آشنا شدم و نوع زندگي و معرفت ايشان به حضرت مرا تحت تأثير قرار داد. جالب است بدانيد ايشان به عشق آقا علي ابن موسي الرضا (ع) مسير طولاني تا باغش را درخت توت کاشته تا مردم از سايه اش استفاده کنند و ميوه اين درختان هم وقف مردم است. اين کشاورز هم چنين در بخش زيادي در باغ خود درخت انگور کاشته است. وي مي گفت: اين انگورها را به سبب عشق به آقا علي ابن موسي الرضا (ع) کاشتم، چون آقا امام رضا (ع) ميوه انگور را خيلي دوست داشتند.

او محصول انگورش را براي زائران حضرت مي آورد و عشق به اين امام بزرگوار در زندگي او عجين و جاري است. اين کشاورز خاطره‌اي برايم تعريف کرد که بنا به دلايل مختلفي در فيلم پخش نشد. او مي گفت همه حاصل و سرمايه زندگي ام يک مشت خاکي است که از کفش هاي زوار در اين چند سالي که در کفشداري بودم جمع آوري کرده ام و به عنوان گنجينه قرار است براي سفر آخرتم همراه کنم و وصيت کرده بود، وقتي از دنيا بار سفر مي بندد همراه کفنش بگذارند. معرفت او خيلي مرا تحت تأثير قرار داد. ما مقطعي زباني ابراز عشق به امام رضا (ع) مي کنيم و زماني نيز هست که اين عشق و محبت در زندگي ما جاري و ساري است و جزو معرفت‌هاي وجودي ما شده است. با معلم عزيزي آشنا شدم و نوع ادب و ارتباطش با زوار و معرفي که از آستان قدس دريافت کرده بود، در تعليم و تربيت دانش آموزان تأثير عجيبي داشت و اخلاق حسنه او نشان دهنده اين است که در جوار اين امام بزرگوار قرار گرفتن چه برکات زيادي در زندگي اش گذاشته و چه قدر مي‌تواند آن جوهره وجودي اش را که نشأت گرفته از وجود حضرت است به نوعي در اجتماع جاري و ساري کند با خود گفتم اگر کاري با زبان الکنم انجام بدهم به طور قطع نمي توانم اين همه عظمت و بزرگي را به تصوير در آورم البته ساخت فيلم «رضاي رضوان» برايم تجربه خوبي بود.

انشاء ا... سال هاي بعد توفيقي حاصل شود تا کارهاي بزرگ تري انجام بدهم. با مسئول بخش کفشداري آشنا شدم و معتقدم هر که در حوزه آستان قدس رضوي خدمت مي کند به قدري از اين فضا تأثير مي‌گيرد که انسان را مجذوب خودش مي کند. آشنايي با اين عزيزان باعث شد ايده اصلي و کليد ساخت فيلم زده شود.

منتهي ايده هاي ديگري مثل تماس تلفني مردم از مکان هاي مختلف دنيا از جمله کشورهاي اروپايي يا آمريکايي با حرم مطهر در ذهنم بود که فيلم کامل تر شد.

وقتي مخاطبان با حرم تماس مي گرفتند و ارتباط برقرار مي شد، آن ها شروع به راز و نياز با آقاي علي ابن موسي الرضا (ع) مي‌کردند. حس و حال و معرفت کساني که تماس مي‌گرفتند خيلي برايم عجيب بود، مثلا آن‌ها تماس مي گرفتند و اپراتور بر مي‌داشت و مي‌گفتند اين جا حرم آقا علي ابن موسي الرضا‌(ع) است و وقتي اپراتور مخاطب را وصل مي کرد، او حس مي‌کرد که اين امام بزرگوار حضور دارد و صدايش را مي شنود. مي‌خواهم بگويم اين درجه از معرفت خيلي زياد است، وقتي ما فيزيکي در حرم حضور داريم با ديدن حس و حال زوار، دعاهايي که خوانده مي شود و قرار گرفتن در فضا تحت تأثير قرار مي گيريم.

حال تصور کنيد مخاطب آن طرف دنيا در منزلش نشسته است و محيط را نمي شناسد ولي همين که گفته مي شود اکنون به حرم وصل شده است بلافاصله منقلب مي شود و با حس و تمنايي با حضرت صحبت مي کند که واقعا انسان را تحت تأثير قرار مي دهد. اين احساس نشان دهنده وجه قدسي اهل بيت(ع) است که چگونه در دل مؤمنان جا دارند و برکتي براي اهل شيعه هستند که بايد قدر اين نعمت را بدانيم.

جالب است خاطره اي از «ويتوريا استورورا» فيلم بردار فيلم «محمد (ص)» براي تان تعريف کنم. قرار بود ما ديداري با عزيزان آستان قدس رضوي داشته باشيم و او براي نخستين بار به حرم مطهر آقا علي ابن موسي الرضا (ع) مشرف مي شد، وقتي داخل حرم شديم خيلي به وجد آمد و پرسيد: امروز روز خاصي است؟ پاسخ دادم: خير، روزي معمولي مانند ديگر روزهاست. پرسيد: چه قدر اين جا شلوغ است؟ و پاسخ دادم: اين جا هميشه شلوغ است و در ايام و مناسبت هاي مختلف شلوغ‌تر هم مي شود. او از اين همه آرامشي که در وجود زوار حرم جاري بود حيرت کرد و گفت: احساس مي کنم که انگار همه اين آدم ها با يکديگر خويشاوند هستند، چه قدر با يکديگر مهربانند!

من به آقاي استورورا گفتم: اين جا يک ميهماني است که مهمان دار بزرگ شان آقا علي ابن موسي الرضا (ع) هستند و همه به ميهماني دعوت شده اند و در اين دعوت حس باشکوهي وجود دارد و هيچ کس احساس غربت نمي کند و تنها نيست و همه يک پناهي دارند و انس و الفت زيبايي وجود دارد.

متاسفانه در جامعه امروز ما ارتباط هاي مهرباني و دوستي کم رنگ شده است، اما وقتي انسان ها در اين فضا قرار مي گيرند گويي به وجوه معرفتي و فطري خودشان بر مي گردند و هنوزم گويي عاشق هستند و گمشده اي دارند. حس خيلي عجيبي به انسان دست مي دهد که قابل توصيف نيست، همه عزيزاني که مشرف شده اند مي دانند که وقتي وارد اين حريم و فضا مي شوي چه قدر احساس آرامش مي کني و گويي همه را مي‌شناسي و در اين فضا کسي احساس غربت نمي کند، درست است که خود آقا علي ابن موسي الرضا(ع) به عنوان امام غريب در مشهد است ولي غربت حضرت در آن فضا احساس زيبايي به وجود آورده است که همه مي آيند و در اين مکان معنوي گمشده خود را پيدا مي‌کنند. فضاي انس و الفت عجيبي که بيش از همه چيز من را در مدت ساخت فيلم «رضاي رضوان» متأثر کرد.

حرمي که قبلا ديده بوديد با حرمي که اکنون وجود دارد خيلي تفاوت دارد يا نه؟ (منظورم گستردگي صحن ها و اطراف حرم است)

بنده به عنوان کسي که حرم مطهر را از زواياي مختلف با لطافت و نگاه هنري مي بينم، معتقدم متأسفانه ساخت و سازهاي سال هاي اخير با آن وجه، نوع معماري و مهندسي فضا خيلي بيگانه است؛ يعني آن سنگ فرش ها و رواق‌هاي ورودي که ساخته شده مصنوعي است. هنگامي وارد مسجد گوهر شاد مي‌شوي روح انسان پرواز مي کند اما وقتي از اين مکان خارج مي شوي و با آن فضاي باز، نوع معماري عجيب و غريب و مصنوعي رو به رو مي شوي، حس و حال را منتقل نمي کند و هيچ تناسبي با وجه معماري اسلامي و قدسي ندارد و بدون نگاه کارشناسي و اسلامي ساخته شده است و هر آن چه هست، حس و حال وجود آقا علي ابن موسي الرضا (ع) است. شما ببينيد آن فضاهايي که در حرم قديمي تر هستند مانند ايوان طلا و مسجد گوهرشاد چه روح و معرفتي دارد، از دوران نوجواني ام تاکنون همواره شاهد ادامه اين ساخت و سازها هستم! نمي‌دانم چه زماني اين ساخت و سازها به پايان مي رسد!

ببينيد وقتي به مدينه منوره مشرف مي شويد آن همه عظمت، شکوه و بزرگي ظرف چه مدت زمان کوتاهي ساخته شده و چه قدر مرتب و همه چيز سرجاي خودش است. متأسفانه نوع جنس مواد کار رفته و معماري حرم هم خوب نيست و سنگ فرش هايي که ساخته‌اند در فصل زمستان براي زوار مشکلاتي را به وجود مي آورد. اميدوارم نگاه جدي و کارشناسانه‌تري شود. هميشه به دوستان آستان قدس رضوي به خصوص قائم مقام حرم مطهر پيشنهاد نورپردازي درست در حرم آقا را داده‌ام و آمادگي آن را دارم که با مشارکت گروه کارشناسي، کل حرم مطهر را نورپردازي درستي کنيم. اکنون فضا دلگير است و خيلي جفاست که چند نورافکن و پروژکتور مانند ورزشگاه ورزشي در صحن ها و حياط هاي مختلف گذاشته اند و حتي گنبد مبارک خود حضرت هم اين گونه نورپردازي شده است و آن زيبايي را که بايد در نوع نورپردازي داشته باشد ندارد و تأثير مطلوبي روي زواري که وارد حرم مي شوند نمي گذارد.

آقاي «مجيدي» اگر خاطرتان باشد در قديم گوشه اي از حرم فضايي وجود داشت که محل ريختن گندم براي کبوترهاي حرم آقا بود، يعني مردمي که حاجتي داشتند با خريد گندم و ريختن در اين فضا حاجت خود را از آقا طلب مي کردند تا اجابت شود. آيا اتفاق افتاده که حاجتي داشتيد که گندم در اين مکان بريزيد و حاجت بگيريد؟

بله. فراوان. اگر چه ممکن است وجود خود پرنده و فضولاتش مشکلاتي را به لحاظ بهداشتي داشته باشد ولي مي شود فضايي را براي آن ها اختصاص داد. يادم مي آيد عده‌اي با خودشان کبوتر مي آوردند و در حرم آزاد مي کردند و در واقع کبوتر دل خودشان را رها مي کردند تا جان بگيرد و به فضا برود و يادگاري از خودشان و اين فضا باشد. عده‌اي غذا مي آوردند و به عنوان ارتباط حسي به پرندگاني که پناهگاه شان وجود مقدس آقا علي ابن موسي الرضا (ع) بود مي دادند که حس زيبايي بود.

در گذشته فضاي سنتي در حرم بود که متأسفانه اکنون جمع شده است و يا بخش‌هايي در حرم بود که شمع روشن مي کردند و يا آيين‌هاي زيبايي که به دليل نوع زوار آقا که سالانه 20 تا 25 ميليون مشرف مي شوند، برگزار نمي شود. قبول دارم که فراواني زوار مسائل و مشکلاتي را براي مسئولان آستان قدس رضوي فراهم مي کند ولي مي شود تمهيداتي انديشيد تا وجه ارتباط زوار با حضرت که سنتي بود، احيا شود.

بيماراني که احتياج به شفا دارند خودشان را به پنجره فولاد گره مي‌زنند که به طور حتم آن فضا را ديده ايد. با توجه به اين که اين فضا خيلي خاص، معنوي و غير قابل توصيف است، اين لحظات خاص و ويژه مي تواند از نگاه يک فيلم ساز برجسته مثل شما به تصوير کشيده شود، تا حالا به اين فضا فکر کرده ايد؟

بله. فيلمي در اين فضا در دهه 60 با نام «دو چشم بي سو» توسط حوزه هنري ساخته شد که من در آن بازي داشتم، فيلم، هنري نبود ولي توجه وجود داشت. در قديم تعداد زواري که به حرم مشرف مي شدند کم بود اما اکنون جمعيت 2 برابر شده که بايد براي اين جمعيت تسهيلاتي فراهم کنند. متأسفانه نوع پذيرايي از زوار در شب مناسب نيست. بايد امکاناتي براي زوار و بيماران ناتوان فراهم شود تا در شأن آقا علي ابن موسي الرضا (ع) باشد. معتقدم آن حس معرفتي زوار که خودش را به پنجره فولاد گره مي زند خيلي عجيب و غريب است به خصوص با باور و اعتقادات خود را به مهرباني حضرت گره مي زند تا حضرت گره از کارش بگشايد و سلامتي اش را به دست آورد که خيلي حس زيبايي است. در اين فضا برايم اتفاقات زيادي افتاده است. بيماراني جلويم شفا پيدا کردند، يا بيماران سرطاني و لاعلاجي را ديده ام که چگونه خود را به درگاه حضرت وصل کرده اند. خاطرات زيادي از اين مکان و افرادي که اين صحنه ها و نوع ارتباط و شفاها را ديده بودند، وجود دارد و لازم است تا به عنوان فرهنگ اهل بيت (ع) به شکل زيبايي منتشر شود.

معتقدم روي وجوه فرهنگي ساحت مقدس آقا علي ابن موسي الرضا (ع) کم کار مي شود و فعاليت مسئولان بخش فرهنگي نمود بيروني ندارد، مثلا شما فرض کنيد مسافري که از تهران حرکت مي کند از همان جا زيارت آغاز مي شود و بايد داخل قطار به جاي پخش فيلم سينمايي و کارتون، بسته هاي فرهنگي بين آن ها توزيع شود تا زوار با آداب زيارت و حتي زيارت هاي مختلف، بخش هاي مختلف آستان قدس رضوي، حوزه و حتي حضور وقفيات آشنا شوند.

خيلي ها تصور مي کنند حرم مکاني براي زيارت است در حالي که وجوه مختلفي دارد. کلاس هاي مختلفي در حرم برگزار مي شود که چقدر خوب است که به زوار معرفي شود.

بايد خاطرات سفرهاي زائران از زمان هاي مختلف در قالب کتاب، قصه و روايت، ثبت، ضبط و فراهم شود تا فرهنگ امام رضا (ع) در جامعه جاري و ساري شود.

مثلا همين بحث وقف و نوع انگيزه افرادي که وقف مي کنند اهميت ويژه اي دارد. شنيده‌ام اولين وقف غذاي حضرتي مربوط به 500 سال پيش است. شما حساب کنيد کسي 500 سال پيش وقف کرده هنوز نامش در اين عالم باقي است. فرهنگ وقف و سنت هاي شيعه در اين مملکت جاري است که متأسفانه اين وجه مغفول مانده است، يعني مفهومش از بين رفته است. فرهنگ وقف و تأثير آن در جامعه بسيار است و مي تواند جامعه را بسازد. از آن سو نام کسي که وقف کرده و خاندانش به عنوان سند جاريه در طول عالم حيات باقي مي ماند. بايد روي فرهنگ وقف به زيبايي کار و تشريح شود. از همه مهم بايد وجوه مقدس آقا علي ابن موسي الرضا (ع) را به زبان هاي خيلي ساده تعريف کنند که وجود اين امام به عنوان هدايت گر چه ابعاد و ويژگي هايي دارد. ديداري با مرجع تقليد عالي قدر آيت ا... العظمي «وحيد خراساني» داشتم و مطلبي را از وجود آقا علي ابن موسي الرضا (ع) مطرح کردند و گفتند: آن چه که خداوند بين همه پيامبران و ائمه قرار داده بود در وجود مقدس آقا علي ابن موسي الرضا (ع) يک جا داده است. زماني که مأمون تلاش مي کرد ريشه شيعه را بزند و اهل بيت(ع) را تخطئه کند از تمام جهان بهترين علماي حوزه‌هاي مختلف را دعوت کرد و مباحثه اي با آقا علي ابن موسي الرضا (ع) گذاشت تا براي هميشه چراغ فروزان اهل بيت(ع) را خاموش کند. وقتي آن ها با امام رضا (ع) مواجه شدند به سبب علمي که خداوند به آقا داده بود، تحت تأثير عظمت حضرت قرار گرفتند و گفتند: چه طور مي شود که يک انسان اين قدر مسلط به همه علوم جهان باشد و همه تسليم حضرت شدند و نقشه فريب کارانه مأمون نقش برآب شد و اهل بيت با وجود مقدس آقا علي ابن موسي الرضا (ع) پا برجا ماند. اين ها وجوه هاي مختلفي از اين امام بزرگوار است که خيلي مغفول مانده است، چون آقا علي ابن موسي الرضا (ع) همه نوع مخاطب و قشري دارد و بخش زيادي از اقشار عامه مردم هستند و بايد براي آن ها هم اين بسته بندي، لطايف و زيبايي با زباني ساده تعريف شود تا وجود مقدس آقا علي ابن موسي الرضا (ع) را به شکل هاي مختلف بشناسند. به خصوص بايد نسل جوان با اين امام بزرگوار که منشأ نعمت و برکت است آشنا شوند.

شما که ارادت خاصي به آقا علي ابن موسي الرضا (ع) داريد و يکي از کارگردانان تراز اول سينما هم هستيد، چرا فيلمي سينمايي درباره شخصيت آقا امام رضا (ع) با همان زبان ساده اي که اشاره کرديد در اين فضا نمي سازيد؟

اکنون شروع کرده ام و مشغول ساخت فيلم درباره جدشان حضرت «محمد (ص)» هستم. انشاء ا... اگر فرصتي فراهم و عمري باقي بماند فيلمي درباره علي ابن موسي الرضا (ع) مي‌سازم که در شأن آقا باشد.

اگر بخواهيد فيلمي درباره امام رضا (ع) بسازيد، کدام بخش از زندگي آقا را دستمايه قرار مي دهيد؟

اکنون براي تصميم گيري خيلي زود است و مشغول ساخت فيلم «محمد (ص)» هستم و ساخت اين فيلم حاصل 3 - 4 سال تحقيقات گسترده بود. انشاء ا... اگر بخواهم درباره زندگي آقا علي ابن موسي الرضا (ع) فيلم بسازم بايد 2 سال درباره ابعاد مختلف زندگي حضرت مطالعاتي انجام بدهم. معتقدم جوهره اسلام محبت و مهرباني است، که در وجود مقدس پيامبر اسلام حضرت محمد (ص) هست. همه پيامبران از يک نور واحد که تجلي در وجود پيامبر بزرگ مان دارد نشأت گرفته است. قطعا در ساخت فيلم درباره امام رضا (ع) وجه معرفت، مهرباني و محبت را دستمايه اصلي ام قرار مي دهم. همان گونه که در خصوص فيلم «محمد (ص)» اين ويژگي را در نظر گرفتم تا ايشان را به عنوان پيامبر عشق به همه عالم و جهان معرفي کنيم.

آخرين باري که به حرم آقا امام رضا (ع) مشرف شديد چه زماني بود؟

قبل از شروع فيلم برداري «محمد (ص)» به پابوس حضرت رفتم و از آقا علي ابن موسي الرضا (ع) براي ساخت فيلمم اجازه گرفتم، البته هر سال به همراه جمعي از سينماگران شب 23 ماه مبارک رمضان به حرم آقا مشرف مي شويم و شب زنده داري مي کنيم.

دوست نداريد بعد از اين که از کارگرداني خسته شديد، خادم حرم آقا علي ابن موسي الرضا (ع) شويد؟

توفيق بزرگي است که خادم آقا شوم. من خودم به دوستان در آستان قدس رضوي سفارش کرده ام که نامم را در فهرست انتظار بگذارند تا توفيق خدمت گزاري به آقا را داشته باشم.

البته خيلي علاقه مندم در کفش داري خدمت کنم، چون در کفش داري معرفت ويژه اي وجود دارد و انشاءا... توفيق آن را داشته باشم تا به عنوان خادمي افتخاري هفته اي يک يا 2 روز به شکل فيزيکي خدمت گزار حضرت باشم. البته دلي و حسي خادم آقا هستم.

يک سؤال درباره کارنامه سينمايي تان داشتم. چرا بعد از فيلم «بچه هاي آسمان» که نامزد بهترين فيلم خارجي در اسکار1997 بود. در اين مدت و با فيلم «جدايي نادر از سيمين» ديگر اين افتخار تکرار نشد؟

اجازه بدهيد حس و حالي که در فضا وجود دارد، فداي داستان دنيايي نشود. انشاء ا... سوالات بخش تخصصي درباره سينما را در مصاحبه اي ديگر با هم انجام مي دهيم. اکنون که درباره وجود نازنين و ملکوتي آقا امام رضا (ع) صحبت مي کنيم اين حال و حس براي مان برکت و بزرگي دارد.

مشاور هنري «مجيد مجيدي». اين نامي است که در تيتراژ مجموعه «شوق پرواز» شاهد بوديم. مشاور هنري يعني چه؟ چه کارهايي براي اين مجموعه انجام داديد؟ و آيا درست است که در ابتدا کارگرداني اين مجموعه را به شما پيشنهاد داده بودند؟

به دليل زمان و کاري که خودم داشتم، توفيق آن را پيدا نکردم گام به گام با اين مجموعه همراه شوم. علاقه مند بودم اداي ديني به وجود شهيد «عباس بابايي» به عنوان يک شخصيت ارزشمند و شهيد بزرگوار که قدر و منزلتش براي ما پابرجاست، کرده باشم. البته جلساتي که با «يدا... صمدي» که يکي از کارگردانان شريف و خوب کشورمان است برگزار کرديم و درباره خود قصه، فيلم نامه و بازيگرگزيني صحبت کرديم و چند مرتبه هم سرصحنه رفتم و دوستان به من لطف کردند و نامم را به عنوان مشاور هنري گذاشتند. من خيلي نقش و دخل و تصرفي در اين مجموعه نداشتم.

حال که در حس و حال معنوي قرار داريد بگوييد نخستين جرقه براي ساخت فيلم «محمد (ص)» کي زده شد؟

در طول اين 2-3 دهه اخير هجمه هايي به اسلام وارد شده است و قرائتي که در دنيا از اسلام مي شود، رحماني و اسلام ناب محمدي نيست، بلکه يک قرائت طالباني و کاملا جنگ ستيزي است که متاسفانه غرب در دنياي بيرون چنين تصويري از اسلام مي سازد و روز به روز دامنه آن گسترده تر مي شود. دشمنان اسلام در سال هاي اخير به خود جسارت دادند که به ساحت مقدس پيامبر عظيم الشان اسلام توهين کنند. آن مرد خبيث «سلمان رشدي»با نگارش کتاب «آيات شيطاني» توهين روشني به اسلام کرد و هجمه و فضايي که درباره اسلام به وجود آورده اند، فضاي دروغي نسبت به اسلام است. هميشه به عنوان يک هنرمند و کسي که ريشه هاي باوري ام از اسلام ناب محمدي گرفته شده است، اين دغدغه در ذهنم بود که بتوانم تصوير درستي از اسلام به دنيا معرفي کنم. بزرگداشتي در دانمارک برايم برگزار کردند و قرار بود در جشنواره‌اي از من تقدير کنند و اين بزرگداشت مصادف با کاريکارتورهايي که از دين اسلام کشيده شده بود و من به عنوان اعتراض در اين جشنواره شرکت نکردم و گفتم چه طور مي توانم وارد کشوري شوم که به باورهاي اعتقادي ام توهين مي کند. باور کنيد اگر در آمريکا هم زندگي مي کردم به خاطر توهين به اعتقاداتم در اين جشنواره شرکت نمي کردم. اعتقادات ديني جداي از انسان نيست و انسان در هر گوشه از دنيا باشد به اعتقاداتش پاي بند است. من توفيق آن را داشتم که در اين مملکت شيعه بزرگ شدم و رشد و نمو کردم و اين ها توفيقات مضاعف است و توهين به اعتقادات ديني مان باعث شد که از خود حضرت رسول اکرم (ص) خواستم تا توفيقي دهد کاري بکنم. آن قدر اين پيامبر بزرگوار هستند که اگر شما قدمي برداري ايشان قدمت هاي زيادي به سمتت بر مي دارند. اصلا در مخيله‌ام نمي گنجيد روزي فيلمي به اين وسعت و عظمت بسازم. انشاء ا... وقتي که فيلم آماده اکران شود، ابعاد و زواياي مختلف شخصيتي رسول اکرم (ص) را براي مخاطبان ايران و جهان اسلام بيان خواهم کرد. معتقدم که به برکت خود حضرت به عنوان يک فيلم بزرگ تاريخ اسلام وجوه اصلي معرفتي حضرت که پيامبر مهرباني و عشق است و قرائت و روح زيبايي راکه در اسلام وجود دارد و مضامين آن محبت و دوست داشتن است به تصوير بکشم و به دنيا معرفي کنم تا تصوير درستي از اسلام به کل دنيا و غرب داشته باشيم.

ساخت فيلم «محمد (ص)» نياز عمومي بود که توفيقش را پيدا کردم و 5 سال مشغول کار تحقيق، نگارش و اکنون فيلم برداري هستم و کار که به اتمام برسد انشاءا... زواياي مختلف حضرت را بيان خواهم کرد.

در ديدار، رهبر معظم انقلاب با سينماگران ايشان فرمودند: «کليد توسعه کشور در دست سينماگران است». به نظر شما سينماگران چگونه مي توانند به رشد، توسعه و فضاي فرهنگي کشور کمک کنند؟

همين کاري که انجام مي دهم، منظورم ساخت فيلم سينمايي «محمد (ص)» است که خودش بيان گر کليد توسعه کشور است که آقا فرمودند. انشاء ا... فرهنگ ناب محمدي و ساحت مقدس حضرت محمد (ص) را بتوانيم به زيبايي به تصوير بکشيم، خودش بزرگ ترين توفيق براي همه عالم بشريت است و تنها مختص به اين جامعه و کشور نيست. از اين منظر که نگاه کنيم سخنان مقام معظم رهبري کاملا تجسم عيني پيدا مي کند، کليد توسعه کشور و عالم مي تواند در دست هنرمند باشد، منتهي به شرط آن که اين کليد را به خوبي، به جا و به درستي استفاده کند. اين توفيق تاکنون نصيبم شده و انشاء ا... بعد از اين هم ادامه پيدا کند تا بتوانم سهمي در اين ماجرا داشته باشم.

يک مستند بسيار عالي و تأثيرگذار با نام «نجواهاي عاشورايي» داريد که در حسينيه کربلايي ها با حضور (نزار قطري) ساختيد که در 3 سال اخير بارها از تلويزيون پخش شد. چه انگيزه‌اي باعث شد اين مستند را با حضور ايشان بسازيد؟

با توجه به ارادت و عشقي که به ساحت مقدس آقا اباعبدا.. الحسين (ع) داشتم توفيقي حاصل شد و اين مستند را ساختم. يکي از دوستان خوبم در تلويزيون پيشنهادي کرد که خيلي استقبال کردم. ايشان سال قبل تر آن آقاي «نزار قطري» را دعوت کرده بود. منتهي اين گونه کاري در تلويزيون ساخته نشده بود. تصور کردم عزاداري سنتي خودمان را به شکل زيبايي بسازم، به همين منظور حسينيه کربلايي ها را انتخاب و دکوري در آن فضا فراهم کرديم و جالب است بدانيد که مستند«نجواهاي عاشورايي» را با 12 دوربين هم زمان تصويربرداري کردم. در اين مستند خود نيز يک دوربين روي دوشم گذاشتم و هم زمان همه دوربين ها فعال بودند و از پيش تمرين ها انجام شده بود و به همه دوربين ها مي‌گفتم که چه زوايايي را بگيرند. در اين مستند مداحان آقايان «آهنگران»، «کريميان» و «نزار قطري» مديحه سرايي کردند. آقاي کريميان اکنون يکي از مداحان اهل بيت در آستان قدس آقا علي ابن موسي الرضا (ع) است و نخستين تصويري که از ايشان پخش شد در مستند«نجواهاي عاشورايي» بود و ايشان تا آن مقطع با وجود عشق و علاقه اش به اباعبدا... الحسين (ع) خيلي مهجور بودند و بعد از اين مستند کارش گل کرد و شهرتش زبانزد خاص و عام شد که به حق هم بود.

مي خواهم حسن ختام گفت و گوي مان درباره حرم مطهر امام رضا (ع) باشد. سوالم اين است که تمام فضاي حرم ديدني، خاطره انگيز و به يادماندني است، يعني فضايي است که در آن دعا، نيايش و معنويت در حد اعلا وجود دارد اما چند بخشي در حرم وجود دارد که به نظرم خيلي با بقيه مکان ها فرق دارد. نظرتان را درباره «ضريح آقا امام رضا (ع)»، «نقاره خانه»، «مهمان سرا»، «صحن اسماعيل طلا» و «سقاخانه» بفرماييد؟

در خصوص مکان هايي که نام برديد حس و حال خاصي وجود دارد که اگر بخواهم جمله اي درباره هر کدام از اين فضاهاي معنوي بگويم، حيف مي شود. زماني که فيلم «رضاي رضوان» را فيلم برداري مي کرديم در بخش روضه حضرت، حس و حال غريبي وجود داشت که بايد فرهنگ سازي شود. به نظرم نوع رفتن مردم و آن شيوه زيارت در شأن و برازنده شيعه نيست و هميشه اذيت شده ايم.

همه نوع گروه سني از کودک گرفته تا جوان، پير و بيمار به زيارت آقا مي روند که بايد آستان قدس در شيوه درست زيارت کردن تمهيداتي بينديشد و اين شيوه زيارت اصلاح شود.

اساسا زائران بايد خيلي آرام، متين و با وقار وارد حرم شوند. چون وارد مکاني مي شوند که تجسم بهشتي است و بايد آرامش و حضور قلبي داشته باشند. متاسفانه وقتي زائران يکديگر را هل مي دهند و به يکديگر تنه مي زنند آن حس و حال فضا گرفته مي شود.

يکي از گله هايي که هميشه به دوستان آستان قدس رضوي دارم اين است که از در رواق هايي که وارد مي شوي اذن دخول وجود ندارد. خيلي از باب ها هم اذن دخول ندارند، مي شود خدامي را براي خواندن اذن دخول ها بگذارند چون برخي زوار شايد سواد نداشته باشند يا کلمات را نتوانند خوب بيان کنند، يا چشمان شان ضعيف است و نمي توانند کلمات را ببينند و اين ها خيلي ساده است و مي توان در باب ها خادمان يا ضبط و نوارهايي را بگذارند تا زيارت نامه آقا و اذن دخول ها را بخوانند.

من از وجوه اجتماعي به اين مقوله نگاه مي‌کنم و مهمان سراي حضرت را مثال مي زنم. اتفاق زيبايي که در 3 سال اخير به واسطه مديريت مجموعه افتاده افطاري دادن زوار در ماه رمضان در حرم مطهر است. که چه قدر اين صحنه و فرهنگ افطاري دادن در صحن و قرار گرفتن و اطعام در آن فضا زيباست. غذاي حضرت هم بايد در طول سال بين همه زائران که عاشق آستان مقدس آقا امام رضا (ع) هستند، توزيع شود. شما فرض کنيد سالانه چند ميليون زائر به زيارت مي آيند و از اين تعداد چند نفر از غذاي حضرت اطعام مي شوند؟ مسئولان مي توانند غذا خوري هايي خارج از صحن و حرم بسازند تا خيلي از زوار اطعام شوند. اين نگاه در خيلي از زوار حرم وجود دارد و عاشق آن هستند که حتي يک تکه نان از آشپزخانه حضرت به عنوان تبرک بگيرند نکته ديگر اين که در داخل حرم افراد زيادي براي تکدي گري وارد مي شوند و زيبنده نيست که بايد جلوي آن ها گرفته شود.

تکدي گري پديده زشت اجتماعي و در فضاي متبرک در شأن ما نيست. ممکن است عده‌اي از آن ها محتاج باشند اما برخي هم سوء استفاده مي کنند و در آن فضا قرار مي گيرند. خلاصه کلام اين که ما از لحظه ورود، وارد قطعه‌اي از بهشت مي شويم.

انسان که وارد اين فضا مي شود غير از زيبايي و لطف هيچ چيز ديگري نبايد ببيند و بايد همه چيز از منظر او زيبايي و لطف باشد. انشاء ا... پديده زشتي که وجود دارد رانده و پالايش شود و براي پالايش کردن آن تکرار مي کنم که بايد فرهنگ سازي شود.

آقاي مجيدي، از اين که ميزبان خوبي نبودم از شما عذرخواهي مي کنم...

اين همه درباره وجود مقدس آقا علي ابن موسي الرضا صحبت کرديم، چه شيريني و عطر و طعمي از اين بالاتر. من از شما ممنونم.

۱۳۹۱/۱/۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...