نسخه چاپی

انبارلویی هشدار داد:

فریب جدید آمریكا

عکس خبري -فريب جديد آمريکا

مردم كوچه و بازار می‌گویند نباید به محض مشاهده یك پیشنهاد شیرین، 50 سال ظلم و ستم آمریكایی‌ها به ملت ایران و ملت‌های منطقه و جهان را فراموش كنیم و زود با آنها "پسرخاله" شویم. مواظب فریب جدید آمریكایی‌ها باشیم.

به گزارش نما ،يك سال از آغاز زنگ مذاكرات ايران و 1+5 مي‌گذرد. خوشبيني به نتيجه‌گيري از مذاكرات از تلفن روحاني به اوباما در جريان سفر سال گذشته رئيس‌جمهور به نيويورك شروع شد. محصول اين خوش‌بيني توافق ژنو براي حل مناقشات به اصطلاح هسته‌‌اي بود. توافقي كه به زعم منتقدين دلسوز، دادن امتيازات "نقد" به حريف و دريافت وعده‌هاي "نسيه" بود.
ايران به توافق عمل كرد، اما طرف غربي به سركردگي آمريكا بنا را بر گردن كلفتي و سركشي گذاشت و نه تنها تحريم‌ها را لغو نكرد بلكه بر آن افزود.
اطلاع‌رساني از محتواي مذاكرات اين بود كه طرفين پس از هر دور گفتگو بيايند و بگويند "مذاكرات مثبت و سازنده بود"، "هنوز اختلافات زيادي است كه حل نشده"، "طرفين بر حل اختلافات از طريق گفتگو تاكيد دارند" و بالاخره طرف ايراني بگويد "1+5 بايد تصميمات سختي بگيرد" و طرف مقابل هم بگويد "ايران بايد تصميم سخت بگيرد". منظور از تصميم "سخت" هم اين بود كه بايد از مواضع خود كوتاه بيايند.
پس از گذشت يك سال هيچ يك از طرفين از مواضع خود كوتاه نيامده اند. در ايران پس از اينكه آمريكايي‌ها با قلدري جلوي به ثمر نشستن مذاكرات را گرفتند، خطوط قرمز اعلام و قرار شد طرف ايراني از آن تخطي نكند، بخشي از محتواي مذاكرات بدون آنكه اعلام شود، علني شد و مفهوم اين علني شدن اين بود كه طرف غربي مي‌خواهد بساط دانش هسته‌اي در ايران را برچيند و براي اين موضوع هدف‌گذاري كرده است و از گزينه نظامي روي ميز به عنوان نمك مذاكرات ياد مي‌كند.
امروز اين نمك پراكني‌ها رنگ باخته و از قد و قواره رجزخواني افتاده است. آنها از تهديدات به اصطلاح پشيمان‌كننده، پشيمان شده‌اند.
مترسك تحريم هم كارايي خود را از دست داده، چرا كه برخي از همين جماعتي كه آن سوي ميز نشسته‌اند تحريم‌ها را دور زدند و يا در مناقشات جديد مثل بحران اوكراين مشغول "دوئل تحريم" عليه يكديگرند.
اگر سلاح تحريم، كارايي داشت، در اين 11 سال جواب مي‌داد و اصولا تحريم ايران با داشتن 15 همسايه از سوي تحريم‌كنندگان نياز به يك آكروبات بازي داشت كه جز خنده براي ناظران جهاني حاصلي ديگر نداشت.
در آستانه رفتن رئيس‌جمهور به نيويورك براي شركت در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل و در حال و هواي مذاكرات هسته‌اي كه اكنون در نيويورك در حال برگزاري است، خبرگزاري‌ها خبر از "پيشنهاد جديد هسته‌اي آمريكا به ايران" داده‌اند.
اين پيشنهاد ناظر به مناقشه مربوط به تعداد سانتريفيوژ‌هاست . برخي پيشنهادها هم در مورد ديگر مباحث اختلافي مطرح شده كه به ظاهر ناظر به حفظ خطوط قرمز ايران است.
اين پيشنهاد يا پيشنهادها يك فريب تازه است كه مورد مخالفت تيم مذاكره‌كننده قرار گرفته است. در صورت صحت هم نمي‌توان اعتمادي به آنها كرد. چرا كه آنها به راحتي زير تعهدات خود در توافق ژنو زده‌اند، لذا چه اعتمادي مي‌توان به صداقت آنها در طرح اين‌گونه پيشنهادها كرد؟
جمهوري اسلامي ايران شفاف‌ترين برنامه فناوري صلح‌آميز هسته‌اي را دارد و فراتر از مقررات آژانس براي اعتمادسازي، همكاري كرده است، اما هر زمان يك گام به عقب از مواضع خود براي اعتمادسازي برداشته است. آنها 10 گام براي سنگ‌اندازي به جلو آمده‌اند.
حال چرا آمريكايي‌ها به فكر طرح "پيشنهاد جديد" افتاده‌اند. برخي استراتژيست‌هاي آنها گفته‌اند اگر مذاكرات به شكست بينجامد نوعي تضعيف طرفداران غرب در ايران است، لذا بايد به ظاهر هم شده نشان دهيم كه مذاكرات روبه جلو پيش مي‌رود و احتمال توافق زياد شده است.
در اين ميان اظهارات "جوني جوزف" مدير سابق منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي در شوراي امنيت ملي آمريكا و "مارك فيتز پاتريك" مدير بخش منع تكثير و خلع‌سلاح هسته‌اي در موسسه بين‌المللي مطالعات راهبردي آمريكا شنيدني است. همصدايي برخي روزنامه‌ها هم در اين ارتباط ناظر به اين واقعيت است.
اطمينان داريم تيم مذاكره‌كننده در چارچوب منافع و مصالح ملي گام برمي‌دارد و خطوط قرمز را رعايت مي‌كند و نيز اطمينان داريم رئيس‌جمهور محترم، عزت ملت ايران را در مجامع جهاني رعايت مي‌‌كنند. اما برخي اظهارات قدري نگراني‌آور است. تماس تلفني رئيس‌جمهور با اوباما در سال گذشته مورد اعتراض منتقدان دولت بود و اين تماس به حيثيت انقلابي مردم ايران در جهان آسيب رساند. جناب آقاي روحاني امسال گفته‌اند؛ "برنامه‌اي براي ملاقات با اوباما ندارم اما هرچيزي ممكن است!" شرايط اين "اما" چيست؟ با حال و هواي اوضاع سياسي جهان و نوع مذاكرات و زياده‌خواهي‌هاي آمريكا و بي‌حيثيت بودن مقامات آمريكايي و دولت اوباما در جهان، اين "اما" يك سم مهلك براي اعتبار انقلاب اسلامي در جهان و حيثيت ايرانيان در نزد ملت‌هاي جهان است.
از سوي ديگر جناب آقاي دكتر ظريف وزير محترم امورخارجه در گفتگو با شبكه پي‌بي‌اس آمريكا با آنكه تصريح كرده است؛ "مردم ايران به آمريكا اعتماد ندارند." و نيز تاكيد كرده است: "من آماده پذيرش پيشنهادهاي تحميلي نيستم."، اما گفته‌ است؛ "اگر رئيس‌جمهور آمريكا به ما قول انجام كاري را بدهد آن را محترم مي‌شماريم و مي‌پذيريم."
اين "اگر" از كجا پديد آمده است؟ آيا يك سال گفتگو و 11 سال نقض عهد و پيمان در مورد اعتمادسازي كافي نيست؟
سروكله اين اعتماد به اوباما از كجا پيدا شده است؟
مردم كوچه و بازار مي‌گويند نبايد به محض مشاهده يك پيشنهاد شيرين، 50 سال ظلم و ستم آمريكايي‌ها به ملت ايران و ملت‌هاي منطقه و جهان را فراموش كنيم و زود با آنها "پسرخاله" شويم. مواظب فريب جديد آمريكايي‌ها باشيم. از يك سوراخ نبايد ده بار گزيده شويم!
اين سخن رئيس ديپلماسي ايران يعني جناب آقاي دكتر ظريف در گفتگوها، سخن حقي است كه گفت: "مردم ايران از آمريكا نفرت دارند." اين نفرت را نمي‌توان با يك لبخند و پيشنهادي كه معلوم نيست "ته" آن چه مي‌باشد، زدود. لذا "فعل" و "قول" كساني كه مي‌خواهند در نيويورك، مواضع عزتمند ملت را نمايندگي كنند، با اين "نفرت" كه يك امر جهاني است بايد همخواني داشته باشد.

نویسنده:محمدكاظم انبارلويي رییس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی

۱۳۹۳/۶/۳۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...