نسخه چاپی

نگاهی به پدیده "بچه پولدارهای پایتخت" از دیدگاه عملیات روانی

مترفین و لزوم شدت عمل مدعی العموم!

عکس خبري -مترفين و لزوم شدت عمل مدعي العموم!

خوی كاخ نشینی مضر است. "خودش" مضر نیست، "خوی اش" مضر است!» و این احساس خطر از جانب مترفین به علت كاركردی است كه این طبقه نوكیسه بی آئین برای هر جامعه ای دارد.

داود مرادیان-به گزارش نما ،کلمه "مترفین" با هر صیغه ای که در قرآن کریم به کار رفته، باری جز ملامت بر خود حمل نمی کند. ملامتی ازلی و ابدی همراه با نفرت حضرت حق. اما چرا متفرین تا این حد منفور حضرت "رحمانند"؟
مترف بودن با سرمایه دار بودن تفاوت دارد و این تفاوت دقیقا وجه اختلاف اسلام است با مارکسیزم. سرمایه دار کسی است که در شرایط خوب یا بد اقتصادی و از مسیر صحیح یا غلط امکان جمع آوری نقدینگی و سرمایه گذاری آن برای بیشتر شدنش را دارد و نیروهای قضایی و نظارتی موظفند مسیر نیل به سرمایه را پالایش نموده و رانت ها را کور کنند اما مترف روی دیگر داستان است. خداوند و رسول مکرم در سرآغاز و اکنون نیز امام و رهبر معظم انقلاب از همین نقطه نگران پیشبرد اسلامند.
مترفین پیرو "آئین اشرافیت" زندگی می کنند و امام عزیز از نگرانی های عمده شان مساله مترفین بود: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزدائیم. اگر می خواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام آنطوری که خدای تبارک و تعالی می خواهد در جامعه ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن "خوی کاخ نشینی" به پائین "بکشید!" (به فعل کشیدن و تصویر ذهنی ای که ایجاد می کند دقت کنید. امام تعمداً این فعل را استفاده کردند.)
 آن خوی کاخ نشینی مضر است. "خودش" مضر نیست، "خوی اش" مضر است!» و این احساس خطر از جانب مترفین به علت کارکردی است که این طبقه نوکیسه بی آئین برای هر جامعه ای دارد.

na600.jpg


*مترفین روحیه تسلیم را تقویت می کنند

در تاکتیک های عملیات روانی یکی از بهترین روش های شکست دشمن گرفتن انگیزه های "اصلی" اوست. برای این منظور ابتدا "اصول" آن جامعه مورد مطالعه قرار گرفته و حربه لازم برای از بین بردن آن انگیزه توسط "منافقین" داخلی از دل همان جامعه مورد استفاده قرار می گیرد. در داستان مسلم بن عقیل این حربه "لشگر توهمی شام همراه با منجنیق ها و دیگ های پر از مار و عقرب بود"؛ تکنیکی که دقیقا سال گذشته توسط بوق بی بی سی و با چهره "کسری ناجی" برای مردم ایران "عیناً" تکرار شد. خبرنگاری مثلا ایرانی و فارسی زبان روی ناو هواپیمابر آمریکایی به سوی مردم خود نشانه رفته و آنان را از هیمنه سپاه دشمن می هراساند که اگر این غول های آتش به دهان بر شما نازل شوند چه خواهد شد! به وضوح دیدیم گزینه های روی میز جناب اوباما در سال 63 تا 67 کاملا تست شده و سرشکسته این شاخ به شاخ دریایی نیز به روایت آمار مشخص است.
لذا نگارنده معتقد است از سال 67 نگاه دشمن به ما تغییر کرد و "اصل صدور انقلاب" که قرار بود با حملات نظامی مهار شود اصلی فرعی تشخصی داده شده و "اصل عدالتخواهی جهانی" به عنوان رکن رکین انقلاب اسلامی در میانه هدف قرار گرفت. گسترش تحریم ها نیز برای شکستن همین باور در دستور کار قرار گرفت. حالا بهترین تاکتیک برای شکستن مردم ایران چیست؟ ویژگی خاص انقلاب اسلامی چیست؟
مردم ایران برای "شکم" انقلاب نکردند بلکه برای "عدالت اسلامی" برخواستند. به همین علت بیش از 25 سال است در محاصره کامل قرار گرفته اند. البته بدیهی است محاصره فساد آور است و رانت هایی نیز برای دستیابی به سرمایه حرام ایجاد می کند. اما با کمی هوشمندی خواهیم دید بهترین تاکتیک برای فرو ریختن جامعه در محاصره، تخریب "دیوار بلند امید و انگیزه" است. این کار را نه "پوتین سرباز آمریکایی" که "مازاراتی مترفین" برای دشمن انجام می دهد! اتفاقی که حتی در داستانهای آئینی ما نیز به آن اشاره جدی شده است. در داستان کربلا روایت است کسی خدمت حضرت امام سجاد (ع) رسیده و عرض می کند: من در کربلا بودم اما نه سنگ زدم، نه نیزه، نه تیر و نه حتی هلهله. امام فرمودند: در عقبه سپاه که بودی؟ سیاهی سپاه که شدی! دل کودکان ما را که لرزاندی!
امروز "مازارتی ها، بنزها، لباس های مارک، دخترکان ترکه ای عمل کرده، مُدهای فیسبوکی، قرارهای متفرعانه و صفحات بچه پولدارهای شهرها" قرار است برای جامعه ما همین نقش را بازی کند و دل کودکانمان را بلرزاند! در سالی که "پراید" این قاتل سفید کم ارزش به رقم 20 میلیون تومان رسماً بسیار بالاتر از سطح مالی ملت در محاصره است، عده ای در میانه شهر ما سوار بر ماشین های چند صد میلیونی و چند میلیاردی رجز می خوانند و اگر به کسی بزنند "پولش را می دهند!"
امروز به تلخی آگهی می کنند: «دولت، طبقه چهارم برج، مصالح ایتالیایی.... فقط به خانواده مذهبی!»
مترفین قرار است در جامعه اینطور القا کنند که شعار "اقتصاد مقاومتی" (العیاذ بالله) لافی است برای فریب عموم مردم و اگر شعارهای رهبری یک انقلاب را نه با قشون کشی خیابانی (اشتباه تاریخی مترفین در محاسبات خود که از سر شکم سیری گمان می کرد می تواند به صرف وجود پول در کیسه های حرام اندودش نظامی برخاسته از آرای مستضعفین را تحقیر و حکومت را مصادره کند) که با تصویر کردن "نفاق اقتصادی" و اختلاف طبقاتی فاحش در نظر مردم آن جامعه از سکه بیاندازی کار به پایان خود نزدیک خواهد شد.

ma1.jpg


*مترفین مسئولین را فاسد می کنند!

ذات مترفین به تفاخر گره خورده است و برای تفاخر ابزار لازم است، مجوز این ابزار در دست مسئولینی است که خود می توانند به سادگی به "فرهنگ اشرافی گری" آلوده شده و حسرت بخورند. این هشداری است که رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام نسبت به تحق آن هشدار دادند: «...من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم. مثل خانه اشراف خانه درست کنیم. مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم؟ اشراف مگر چه بودند؟ چون آنها ریششان را تراشیده بودند و ما ریشمان را گذاشته ایم همین کافی است؟ نه! ما هم مترفین می شویم. ولله در جامعه اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید. فسق هم دنبال خودش دارد.»
این فسق می دانید چیست؟ تاثیر روانی افشا شدن "اختلاس یک مدیر فاسد میانی" آنقدر بزرگ است که برکت خون چند شهید همچون "نور علی شوشتری" نیز به سختی می تواند آنرا از اذهان مردم پاک نماید! دشمن در برنامه ریزی عملیات روانی خود به این نکته دقت دارد و به همین علت این اختلاسها و اتفاق ها را عمیق پوشش می دهد!

۱۳۹۳/۷/۲۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...