نسخه چاپی

به یاد پرورش

اسدالله بادامچیان

مرحوم استاد بزرگوار سید علی اکبر پرورش انسانی چند ضلعی بود.

۱- عرفان عاشورایی: عارفی که با آشنایی با عرفان اسلامی از عرفان‌های عرفی و عرفان‌های تخدیری و انزوایی و عرفان کاذب بدور بود. مخاطبان او در سخنرانی‌ها و در جلسات درسی وی، آنگاه که او عارفانه، سخن می‌گفت در آسمان معنویت پرواز می‌کردند. بیانات او و اشعار عارفانه‌ای که می‌خواند و دعا‌هایش و روضه‌اش آن‌ها را از غبارآلودگی دنیای دودآلوده سیاست و مادیات می‌رهاند و فضای عرفان حسینی را در فضای دل و جان و روح آن‌ها جا می‌داد.

۲- ولایت خالص: ولایت، امامت و ولایت محوری عمیقاً با جان و عقل و فهم پرورش پذیرفته شده و حک شده بود واو با انتخاب آگاهانه و آزاد این را باور کرده بود. قبل از آغاز نهضت امام، این ولایت را در محضر امام زمان جستجو می‌کرد و با شروع و ظهور امام خمینی، ولایت محوری امام را در ولایت‌پذیری از نایب‌الامام یافت و از آن‌ها که چنین نبودند تبری جست. او این محوریت را در رابطه با مرحوم آیت الله خادمی و شهید آیت الله دکتر بهشتی برقرار کرد و الحق که در آن سالهای خون و زندان و شکنجه و جهاد، رابطه را به خوبی حفظ نمود و درعمل به ولایت‌پذیری هیچ یک از کاذبه‌های شأن و حیثیت و موقعیت برای او مطرح نبود. نمونه‌اش در سال ۵۷ بود.

سپهبد ناجی فرماندار نظامی خونریز و مستبد و بی‌پروای اصفهان که از طرف شاه ماموریت سرکوب همه مبارزان در استان مهم اصفهان را داشت او را دستگیر نمود اما نتوانست مدرکی از او به دست آورد. پرورش در زندان شاه مقاوم و استوار بود. شهید آیت الله بهشتی به بنده فرمود به آقای پرورش پیام دهید که هر طوری شده از زندان خود را نجات دهد زیرا محوریت نهضت در اصفهان آسیب می‌بیند و اکنون جایز نیست که وی در زندان بماند. پیام که داده شد. وی لحظه‌ای ملاحظه نکرد و با فریب عوامل شکنجه‌گر و اطرافیان ناجی از زندان بیرون آمد و دوباره محوریت خود را به شدت و با مراقبت لازم در مبارزه ادامه داد. اینکه می‌دانست که برخی عوامل باندهای انحراف از این امر سوء استفاده علیه شخصیت او خواهند داشت و این کار را کردند لکن «ان الله یدافع عن الذین آمنوا».

۳- یاوری امام

پرورش در طول مدت قبل از پیروزی تا رحلت امام، یار امام و یاور امامت بود. در هر کار و هر برنامه، آن را در امتداد امامت و ولایت طراحی و اجرا می‌کرد. دست‌پروردگان او در خط امامت امام خمینی بودند و هستند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز هر جا امام فرمود در یاوری امامت کوتاهی نکرد در مجلس خبرگان قانون اساسی از کوشندگان تصویب اصل ولایت فقیه بود و در مجلس اول، در هیئت رسیدگی به ماجرای بنی صدر و اختلافات او عضویت یافت. و در همه وظایفی که به عهده‌اش نهادند یا به عهده گرفت خالصانه در یاوری امام کوشید و شایسته عنوان پرافتخار «یار امام» به معنای واقعی آن بود.

۴- یاور ولی

او پس از رحلت امام، همچنان یاور ولی امر مسلمین و ولی فقیه عادل زمان – امام خامنه‌ای- باقی ماند. عشق عارفانه او به سید علی استوار بود و هر جا زمینه می‌یافت تجلی می‌نمود. در جریان «وفاق»، در فتنه تفرقه‌اندازنه زمان، پس از استماع رهنمودهای امام خامنه‌ای در آن جلسه بدون هر گونه تأخیر، در دفتر رهبری به یار دیرینه امام و رهبری مرحوم عسکراولادی و دوستان دیگر پیشنهاد داد که جلسه وفاق را در‌‌ همان دفتر برگزار کنیم و این کار انجام شد و برکات خود را داشت.

۵- مبارز جامع‌الشرایط

در میدان مبارزات سیاسی، حفظ و استمرار خط خالص مبارزه، بدون دلسردی و دلمردگی و به کژراهه رفتن و دقیق در صراط مستقیم حرکت کردن و ماندن بسیار مهم و سخت است. پرورش در طول نیم قرن نهضت امام خمینی همواره در خط مستقیم و اخلاص و ولایت‌پذیری مجاهدت کرد و شرایط جهاد و ضوابط و معیارهای شرعی را رعایت کرد. با هیچ یک از عناصر و جریانهای انحرافی مانند لیبرال‌ها، بنی صدر، میرحسین موسوی و گروههای دیگر همراهی نداشت و در خط امام در خدمت مطهری، بهشتی و خامنه‌ای‌ها قدم‌های استوار برداشت.

۶- پاکی و ساده‌زیستی

پرورش در موقعیتی بود که می‌توانست انواع و اقسام خواسته‌های دنیوی را از تشریفات، مقامات، ثروت و مکنت بدست آورد اما همواره ساده‌زیست و پاک ماند. از امکانات دولتی برای غیرمسئولیت دولتی استفاده نکرد. هنگامی که در مجلس دوم دار و دسته میرحسین موسوی و خط ۳ اصفهان و التقاطی‌ها نگذاشتند او وزیر آموزش و پرورش بماند. پس از اعلام رأی مجلس، سوار ماشین آموزش و پرورش نشد زیرا دیگر خود را وزیر نمی‌دانست با پیکان دوستان به ساختمان وزارت رفت و لوازم خود را برداشت و به منزل رفت. عبارت او در مجلس هنگام توضیحات به خوبی بیانگر روحیه او است. گفت: «اگر رأی دادید انجام وظیفه می‌کنم، اگر رأی نیاورم در گوشه‌ای دیگر از این سفره گسترده خوان‌الهی به خدمت خواهم پرداخت». او در تهران در خانه اجاره‌ای سکنی داشت. در‌‌ همان موقع که مسئول فرهنگی سازمان اکو بود حقوق او به دلار، در طول یک سال حدود ۷۵ میلیون تومان شد. به مسئول مافوقش گفت که این حقوق بابت کاری که کرده است از حق وی بیشتر است و آن را نمی‌گیرد. وزیر گفت که این برنامه سازمان اکو می‌باشد و حقوق به ارز پرداخت می‌شود و همه کشورهای عضو می‌پردازند و ما نمی‌توانیم آن را نگیریم. پرورش می‌توانست با ۱۰ میلیون تومان آن حقوق خانه‌ای شخصی در تهران بخرد. اما این کار را نکرد. ۲۰ میلیون تومان بدهی‌هایش را پرداخت و مابقی را به مرحوم عسکراولادی برای کمیته امداد امام داد و گفت این حق محرومین است. این فداکاری و عمل به وظیفه زاهدانه، در خور انسانهای چند ضلعی مانند پرورش است والا آن‌ها که شعار ساده‌زیستی می‌دهند و عمل نمی‌کنند چنین توفیقی ندارند.

۷- تواضع و اخلاق

استاد پرورش همواره اخلاق آموز بود. این انسانهای خود ساخته چون بهشتی، امانی، عسکراوالادی و پرورش هستند که اینگونه‌اند. در حزب موتلفه اسلامی مرحوم عسکراولادی دبیر کل و استاد پرورش قائم مقام دبیر کل بود. شبی در جلسه شورای مرکزی روی موضوعی هر دو اصرار داشتند و کار به ناراحتی هر دو رسید و عسکراولادی با تندی با پرورش صحبت کرد. در جلسه بعدی شورای مرکزی مرحوم عسکراولادی پس از پایان جلسه، خطاب به اعضای شورای مرکزی گفت: من در جلسه گذشته، نسبت به مولایم پرورش رعایت ادب را نکردم. می‌خواهم در حضور همه شما از ایشان عذرخواهی کنم و بخواهم مرا ببخشد. پرورش نیز با تواضع گفت شما مولای من هستید. من از شما می‌خواهم مرا ببخشید. در دوران کسالت طولانی مدت پرورش هیچ‌گاه گله‌ای از او شنیده نشد بلکه هر‌گاه احوالش پرسیده می‌شد، گفت خوبست همه از لطف دوست است.

اضلاع انسانهای بزرگ، اضلاع محدودی نیست. زیرا انسان الهی و واقعی بالا‌تر از حدود و محدوده انسان مادی است. در باره استاد پرورش اضلاع فراوانی مانده است که هر خواننده می‌تواند آن‌ها را خود در نظر بیاورد سهم قدر‌شناسی در دوران حیات و ذکر و خیر آن‌ها پس از سفر آن‌ها به آخرت و یادآوری این اضلاع است تا آیندگان تجربه و درس بیاموزند و همه بکوشند بجای انسان تک بعدی، انسانی اسوه و چندبعدی و چندین ضلعی باشند.

رحمه الله علیه

ربنا اغفرلنا و لاخوانناالذین سبقونا بالایمان

۱۳۹۳/۱۰/۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...