نسخه چاپی

روایت مرحوم حاج احمد قدیریان از نحوه شهادت شهید كچویی

عکس خبري -روايت مرحوم حاج احمد قديريان از نحوه شهادت شهيد کچويي

از دستگیری به همراه شهید لاجوردی به كمیته مسترك ضد خرابكاری انتقال یافت . این همراهی پس از انقلاب نیز ادامه پیدا كرد و این دو مبارز در زندان اوین كنار یكدیگر به خاموشی فتنه منافقین مشغول شدند وسرانجام هر دو شهید ترور شدند.

به گزارش نما و نقل از نويد شاهد، محمد كچويي فرزند رمضان به سال 1329 در حاجي آباد قم به دنيا آمد. او تحصيلات خود را تا ششم ابتدايي ادامه داد اما به دليل شرايط بد اقتصادي خانواده به كار در بازار روي آورد و در كارگاه صحافي با محمد بخارائي كه از مبارزين گروه مؤتلفه اسلامي بود، آشنا شد و جذب اين گروه شد.
او بعد ها با شركت در محافل و جلسات مذهبي و حضوردر محافلي نظير جلسات و درس آيت الله خامنه اي ، شهيد مظلوم دكتر بهشتي و استاد آيت الله مطهري در هيئت انصارالحسين و شركت در كلاسهاي درس عربي هيئت مكتب القرآن، با عناصر مذهبي و مبارز همچون عزت شاهي آشنا شد و به فعاليت هاي سياسي و مبارزاتي روي آورد.
در 24 تير 1351 به خاطر اعترافات حسين جوانبخت دستگير شد. ساواك در اقدامي ناموفق كوشيد تا از طريق وي ردي از عزت شاهي كه شاگرد مغازه اش بود بيابد. كچويي در دادگاه به يك سال حبس تأديبي محكوم شد. او پس از آزادي، ارتباط خود را با گروههاي فعال و مبارز حفظ كرد و در آذر 1353 به دليل همين ارتباطات و پشتيباني ها و نيز نقل و انتقال پيغام هاي عزت شاهي دوباره دستگير شد، او اين بار در دادگاه به دليل تكرار جرم به حبس ابد محكوم گرديد، اما با تغيير شرايط سياسي سال 1356 و فشار كميسيون حقوق بشر، در 28 خرداد 1356 مورد عفو قرار گرفت و آزاد شد.
او با پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل كميته استقبال از امام خميني در مدرسه رفاه مسئوليت انتظامات را بر عهده گرفت و پس از تخليه مدرسه، مسئوليت زندان اوين را پذيرفت. او ازآغاز جنگ تحميلي، مدتها در جبهه بي تاب شهادت بود، اما خواست پروردگار دراين بود كه شاهين شهادت در پشت جبهه ها و به دست منافقين برسرش بنشيند. و او كه همواره در پي اصلاح خطاكاران بود در تاريخ هشتم تير ماه سال 1360 در حاليكه از فراق بهشتي و يارانش مي سوخت به شهادت رسيد.
حاج احمد قديريان يكي ازراويان ترور كچويي است كه در اين خصوص مي گويد:
بعد از واقعه هفت تير يكي ديگر از اهداف منافقين، حمله به دادسراي انقلاب بود. سعادتي يكي از اعضاي سازمان كه به دليل برقراري ارتباط با سفارت شوروي مدتي در زندان اوين به سر مي برد با يكي از زندانيان به نام كاظم افجه اي ارتباط برقرار كرد. كاظم كه خود يك منافق به تمام معنا بود، بعد از زندان اظهار توبه و ندامت كرد و با اين اعمال توانست روي مسوئلين زندان اثر بگذارد و به منظور كمك به زندانيان در آن جا مشغول به كار شود.
حاج احمد روز حادثه را چنين به ياد دارد:
روز هشتم تير جلسه اي يا حضور 24 تن از حكام شرع، آقاي لاجوردي، آيت الله قدوسي، آيت الله گيلاني و چندين نفر ديگر از جمله خودم در دادسرا تشكيل شد. كاظم افجه اي كه متوجه قضيه شده بود با هماهنگي سعادتي با سلاح كلاشينكف كه آن را روي رگبار گذاشته بود پشت در جلسه قرار گرفت. آقاي محمد مير آبي مسئول دفتر آقاي گيلاني متوجه او شد و از او پرسيد : «اين جا چه مي كني؟» افجه اي در جواب گفت يك سوال شرعي دارم و مي خواهم از آقاي گيلاني بپرسم در واقع او براي قتل عام اعضاي آن جلسه آمده بود؛ آقاي مير آبي و آقاي غفار پور معاون قضايي، او را از آن جا بيرون كرده و با تندي به آقاي كچويي گفتند كه براي چه او به اين آمده است، اين آدم خطرناكي است. منتها آقاي كچويي به خاطر اينكه ايشان توبه كرده و بسيار انسان دل رحم و دلسوزي بود نمي پذيرفت، ولي دستور داد كه اسلحه را از او بگيرند. در همان حال، افجه اي با موتور از اوين بيرون رفت و يك قبضه اسلحه كمري رولور تهيه كرده، برگشت. بعد از اتمام جلسه، حكام شرع و ديگران در ضلع شرقي اوين زير درختان نشسته بودند و پاسخگوي توضيحات و مسائل شرعي زندانيان بودند؛ در همين حال، افجه اي به آن ها نزديك شد و اسلحه را به سمت آن ها كشيد، آقاي لاجوردي متوجه قضيه شده، پشت درخت پنهان شد، آقاي كچويي اسلحه خود را بيرون آورد، اما قبل از آن، افجه اي تيري به سر او زد.
پس از مجروحيت محمد كچويي را به بيمارستان شهداي تجريش انتقال مي دهند:
كچويي را به بيمارستان تجريش بردند كه در حين عمل جراحي، به شهادت رسيد. چند نفر ديگر از حكام شرع، مجروح شدند و محافظين آقاي لاجوردي او را دستگير كرده، به پشت بام دادسرا بردند. هنگامي كه آقاي لاجوردي او بازجويي كرد كه براي چه اين كار را كردي؟ اسلحه را از كجا آوردي و غيره؟ ايشان اظهار داشت كه من تشنه ام و در خواست يك ليوان آب كرد. بعد از اينكه آب را خورد، خود را از پشت بام به پايين پرت كرد؛ او را به بيمارستان رساندند بعد از يكي دو ساعت به هلاكت رسيد.
ضميمه
متن سندي از انتقال شهيد محمد كچويي به كميته مشترك ضد خرابكاري
از : كميته مشترك ضد خرابكاري
به : تيمسار رياست اداره زندانها
تاريخ : 6/2/3535
شماره : 979/ك
درباره : زندانيان مشروحه زير
خواهشمند است دستور فرماييد زندانيان مشروحه زير را جهت انجام پاره اي تحقيقات با مراقبت كامل به اين كميته اعزام و تحويل نمايند .
رئيس كميته مشترك ضد خرابكاري سرتيپ سجده اي
1
-مهدي عراقي محكوم به حبس ابد
2-سيد اسدالله لاجوردي
3-مرتضي تجريشي فرزند حسين
5-محمد محمدي فرزند محمدهادي
6-محمد كچويي فرزند رمضان
7-قدرت الله عليخاني
8-هادي هاشمي فرزند سعيد
9-وحيد لاهوتي اشكوري فرزند حسين
10-صادق اماني محكوم به حبس ابد
11-اسدالله بادامچي محكوم به حبس ابد
12-حسين پورقاضي
13-احمدشالچي
14- محمد طالبيان فرزند حسينعلي
15-فتح الله خامنه
رونوشت به ندامتگاه مركزي فرستاده ميشود دستور دهيد پانزده نفر زندانيان ياد شده بالا را برابر مقررات و با حفاظت كامل به كميته مشترك ضد خرابكاري اعزام و تحويل داده نتيجه را به دواير اطلاعات و اجراي احكام اعلام نمايند .
رئيس اداره زندانها
سرتيپ كريمي

۱۳۹۱/۴/۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...