نسخه چاپی

انقلابی علیه قد و ابرو و خال و زلف

عکس خبري -انقلابي عليه قد و ابرو و خال و زلف

یوسفعلی میرشكاك گفت: ما در گذشته شعرهایی داشتیم كه بیشتر به ستایش قد و ابرو و خال و زلف اختصاص داشت. اما انقلاب موجب شد شاعران تازه‌ای ظهور كنند و در این عرصه نگاه اینها یك نگاه حماسی باشد و از زوایای مختلف به خاندان پاك وحی نگاه كنند و جلوه‌های مختلف شخصیتی این بزرگان در آثارشان متجلی شود و دعاهایی كه از این بزرگان هست وارد شعر آئینی ما شد و این شعر جنبه متكامل‌تر و اندیش‌ورانه‌تری پیدا كرد.


به گزارش نما به نقل از فارس، کامران شرفشاهی از روزنامه‌نگارشدنش برایمان صحبت کرده تا شاعری‌اش. از روزگاری که با حضور احمد عزیزی در کیهان فرهنگی جلسات شعر برگزار می شد و با تعداد بیشتری از شاعران در حوزه هنری گرد می‌آمدند هم سخن رانده است. از دوستی‌اش با یوسفعلی میرشکاک و علی معلم و محمدرضا آغاسی و قیصر امین‌پور و ... برای علاقمندان به ادبیات انقلاب اسلامی سخن گفته است. شرفشاهی می‌گوید شاعران تاجیکستانی پس از فروپاشی شوروی سابق که به ایران آمده بودند، سراغ احمد عزیزی را می‌گرفتند و این نشان می‌دهد که سال‌های سال است شعرهای عزیزی بیرون از مرزها مشتری دارد.


بخشی از این گپ‌وگفت صمیمانه و ادبی با شرفشاهی را بخوانید.

نام چند شاعر را می‌گویم اگر مایل بودید در رابطه با اینها کوتاه یا مفصل به انتخاب خودتان صحبت بفرمایید.

یوسف همیشه شخصیتی جذاب داشته است. هر چند بعضی‌ها عناوینی را به او نسبت می‌دهند و بنده دلم نمی‌خواهد این مسائل را اینجا بیان کنم ولی ایشان دارای شخصیت شگفتی است. به نظر من دو نفر هستند که شخصیت‌های شگفتی دارند: یکی احمد عزیزی است و دیگری میرشکاک، که هر دوی آنها فعالیت خود را از روزنامه‌ی جمهوری اسلامی شروع کردند.

به قول آقای میرشکاک هر دوی آنها مدرک تحصیلی آبرومندی نداشتند. ولی میزان سواد و مطالعه آنها از مدرکشان بسیار فراتر بود و کسانی که پای صحبت آنها نشسته‌اند و از نزدیک با آنها آشنا هستند می‌دانند که این دو مطالعات وسیعی دارند.

بنده 4 یا 5 سال پیش در یکی از کلاس‌های درس آقای میرشکاک شرکت کرده بودم و در آن کلاس ایشان درباره‌ فردوسی صحبت کردند و گفتند که کتابی را به سفارش سید‌مرتضی آوینی درباره‌ فردوسی نوشته است؛ چرا که شهید آوینی به او توصیه کرده بود تا این کتاب را بنویسد. در آن کتاب میرشکاک پدرکشی، پسر‌کشی و این فضاها را تفسیر می‌کند و واقعا ایشان در فضای علمی یلی برای خود هستند و میرشکاک را هم باید قدرتش را بیشتر از این که هست بدانیم و بدانند.

فرد بعدی مدنظر من آقای «حمید کریمی» است که شما با ذوق و شوق و با یک شیفتگی دلپذیر و ستودنی از ایشان یاد می‌کنید.

حمید کرمی در تاریخ 9 / 1 / 1390 به رحمت خدا رفت. ایشان از شاعران خوب و از بچه‌های حوزه هنری بود که رابطه‌ بسیار دوستانه‌ با من و جمع داشت. ایشان در دهه‌ 70 و سالهای میانی دهه‌ 70 دبیر سرویس ادب و هنر روزنامه‌ کیهان بودند و نخستین مجموعه‌ شعرش در سالهای پایانی دهه‌ی 60 با عنوان «بر شانه‌های کوهستان» توسط حوزه‌ هنری چاپ شد. حمید کرمی به نوعی مورد بی‌مهری حوزه هنری قرار گرفت و علی‌رقم اینکه چند تا از مجموعه‌های ایشان آماده بود و مجموعه کارهایی را به حوزه تحویل داده بود و حتی این کارها تصویب شده بود و حق‌التالیف آنها را نیز دریافت کرده بود، این مجموعه‌ها تا پس از مرگ او چاپ نشد و هنوز هم به چاپ نرسیده است.

یک مقدمه‌ای از ایشان در کتاب بر مدار عشق بر اشعار آغاسی دیدم. آیا ایشان با آغاسی دوستی داشتند؟

در خصوص مرحوم کرمی باید بگویم که 2 تا از مجموعه شعرهای ایشان توسط انتشارات تجلی مهر بعد از درگذشت او منتشر شد که یک مجموعه شعر او با عنوان «شگفت مثل تماشا» در مورد دفاع مقدس بود و مجموعه شعر دیگر او با عنوان «در رکاب آفتاب» از مجموعه‌های عاشورایی ایشان بود. مرحوم کرمی آثار بسیار زیادی را تألیف کرده و تحقیقات جالبی را در زمینه بیدل شناسی و زمینه‌های دیگر دارد و شعرهای بسیار فراوانی از ایشان به یادگار مانده است.

عزیز‌الله زیادی؟

عزیز‌الله زیادی از شخصیت‌های بسیار ارزشمند و دل سوخته هستند.

اولین مجموعه شعر شما را هم ایشان چاپ کردند؟

بله، بله و این کار او نشانگر دغدغه این شاعر بود و او نقش بسیار مفید و موثری در انتشار مجموعه ادبیات معاصر که تبدیل شد به یک منبع در خصوص شعر انقلاب داشتند. عزیز‌آلله زیادی با یک جدیت و تعهده ستودنی بدون نگاه غرض ورزانه و نگاه باند بازی سراغ تمام دوستان رفتند و امکان پیدایش و تولد این مجموعه را فراهم کردند.

رضا اسماعیلی؟

رضا اسماعیلی دارای شخصیتی ناب و زلال است و اسماعیلی همینی که می‌بینید هست، او اهل دروغ، ریا، حاشیه‌سازی و حاشیه بازی نیست.

محمدرضا سهرابی‌نژاد؟

سهرابی‌نژاد از پیشگامان شعر انقلاب اسلامی خصوصا در عرصه‌ رباعی هست و متأسفانه شأن ایشان نیز علی‌رغم تلاش فراوان و آثار بسیار و دانش ادبی بالا، آن طور که باید و شاید شناخته نشده است و در جایگاهی که می‌بایست باشد نیست.

سیدحسن حسینی؟

سیدحسن حسینی از شاعران بسیار خوب، تأثیرگذار و در عین حال دارای صراحت که صراحت ایشان موجب می‌شد تا برخی‌ها این صراحت را برنتابند، او به هیچ وجه اهل مسامحه و پرده‌پوشی نبود و مسئله‌ای که به ذهن‌اش می‌رسید با صراحت تمام بیان می‌کرد و گاهی اوقات این صراحت حالت گزنده‌ای داشت که به مذاق بعضی‌ها خوش نمی‌آمد.

آیا خاطره‌ای از سیدحسن حسینی دارید؟

کنگره شعر دفاع مقدس سال 1374 خرم‌آباد سیدحسن حسینی نیز حضور پیدا کرده بود سیدحسن حسینی کاریزما و شخصیت جذابی داشت و مورد توجه و علاقه دوستان شاعر قرار می‌گرفت و دوستان سعی می‌کردند از این حضور سیدحسن حسینی در کنگره بهره کافی ببرند و حضور او در این کنگره بسیار مغتنم بود. در گفت‌وگوهای شاعرانه باز همان صراحت سید و حالت گزند‌گی او وجود داشت که به مذاق بعضی‌ها خوش نمی‌آمد ولی آنهایی که سید را می‌شناختند می‌دانستند که او انسان بی‌غرضی است و صراحت و لحن گزنده و بیان ایشان برای دوستان دلپذیر بود.

سلمان هراتی؟ شما سلمان هراتی را دیده بودید؟

من متأسفانه سلمان هراتی را ندیدم ولی وقتی سلمان تصادف کرد من خیلی ناراحت شدم چرا که او آموزگار بود و در مدارس شمال ایران تدریس می‌کرد و در آنجا کسی نمی‌دانست این معلمی که تدریس می‌کند شاعری است به نام سلمان هراتی. خاطرم هست یک روز مجله جوانان را ورق می‌زدم که مشاهده کردم خبر مرگ سلمان را به همراه یک عکسی از مینی‌بوسی که تصادف کرده و یک جسد در حاشیه جاده‌ درج کرده است که برایم خیلی دردناک بود. ولی همیشه یک احساس خوبی نسبت به سلمان داشتم آن هم به خاطر صمیمیت، زلالی، تعهد و بی‌نیازی که در وجود او بود و یک مجموعه از خوبی‌ها با سلمان بود و به اعتقاد من اگر سلمان باقی می‌ماند یکی از امیدهای بزرگ شعر فارسی بود کمااینکه به این نکته شاعران دیگری مانند محمدعلی سپانلو اشاره کرده‌اند و سلمان را تحسین کرده است. به هر حال سلمان گلی بود که خیلی زود پرپر شد.

قصیر امین‌پور؟

قیصر شخصیت‌اش مانند شخصیت سیدحسن حسینی بود. قیصر در نگاهش محبت موج می‌زد و دارای شخصیتی جذاب بود و هر کسی در اولین برخورد با ایشان مجذوب شخصیت، ادب، تواضع و افتادگی ایشان می‌شد و قیصر محبت خاصی در نگاه و حرکاتش موج می‌زد و رفتاری بسیار صمیمانه و مؤدبانه داشتند.

اگر خاطره‌ای از قیصر دارید بیان کنید.

قیصر در کنگره شعر دفاع مقدس اصفهان به همراه خانواده‌اش آمده بود که آن زمان دخترش هنوز کوچک بود حضور قیصر در اصفهان و جلسات با شاعران و شعرخوانی او بسیار دلنشین، شیرین و دلپذیر بود.

شعر قیصر را چگونه می‌بینید؟

شعر قیصر مانند زندگی قیصر است یعنی زلالی، صفا و دردمندی در شعر قیصر موج می‌زند. قیصر چیزی برای خودش نمی‌خواست و شاعر زراندوز و به دنبال شأن پدرخواندگی و اینجور مسائل نبود او کاملاً به دنبال این بود که خلوتی داشته باشد و در عین حال یک استاد تمام عیار زبان و ادبیات فارسی و یک شاعر خوب هم بود. یعنی ما شاعرانی داریم که اگر بخواهیم به آنها نمره‌ای بدهیم ممکن است نمره متوسطی بگیرند ولی اخلاق آنها نمره خوبی نمی‌آورد اما قیصر هم شعرش نمره بالایی می‌آورد و هم اخلاقش یعنی هم شاعرانه زندگی می‌کرد و هم شعر و نثر تأثیرگذاری داشت و در حوزه نقد و پژوهش هم بسیار قوی بود و نظراتش را هم به گونه‌ای بیان می‌کرد که موجب کدورت و تخطئه کسی نشود. شعر قیصر در حوزه کودک و نوجوان بسیار تأثیرگذار و حرکت آفرین بود و آثار او در زمینه تربیت شاعران جوان و نسل بعد بسیار پررنگ بود.

استاد شما خودتان را از لحاظ فکری، اندیشه‌ای و مشی به کدامیک از شاعران بعد از انقلاب نزدیکتر می‌بینید؟

پاسخ به این سؤال کمی مشکل است. من بین تمامی این شاعران خودم را به قیصر امین‌پور و احمد عزیزی نزدیکتر می‌دانم.

یکی از دغدغه‌هایی که در بیشتر کتابهای شما دیده می‌شود دغدغه شعر آئینی است و خیلی از کارهایی که شما چاپ کرده‌اید و گردآوری و گزیده‌های اشعار شما که به زیور طبع آراسته شده است بیشترشان آئینی است و در عین حال که آئینی است یک مقدمه علمی هم به آن کتاب‌ها نوشته شده است این توجه حضرتعالی به شعر آئینی از کجا سرچشمه می‌گیرد و شعر آئینی پس از انقلاب را چگونه می‌بینید؟

فکر می‌کنم که ریشه‌ این شعرهای آئینی در دوران کودکی من است مخصوصاً زمانی که ساکن محله امامزاده حسن بودیم چرا که تعزیه‌خوانی، پرده‌خوانی، شمایل‌گردانی و عزاداری حضرت اباعبدالله و مراسم‌های مختلفی در امامزاده حسن برگزار می‌شد.

شعر آئینی بعداز انقلاب را چگونه می‌بینید.

یکی از دغدغه‌های من بعد از انقلاب شعر آئینی بود و در مجموعه‌هایی که در این زمینه کار کردم همیشه سعی‌ام بر این بوده است تلاش‌هایی که در این سه دهه در زمینه آئینی صورت گرفته است را پررنگ‌تر و معرفی کنم به اعتقاد من انقلاب یک نقطه عطف در ادبیات ما خصوصاً در شعر آئینی بود و در گذشته شعر آئینی ما بیشتر جنبه سوگ داشت و شعرهایی که وجود داشتند دارای بینش و نگرش‌های والا نبود.

اتفاقاً همین صحبت‌های شما را در کتاب گزیده اشعار زهرایی شما با همین نگرش دیده‌ام یعنی این دغدغه شما از نظرگاه صفر اندیشه در شعر آئینی به خصوص در مورد حضرت زهرا (س) باعث شده این کتاب را جمع‌آوری کنید؟

دقیقاً همین‌طور است یعنی به هر حال ما در گذشته شعرهایی داشتیم که بیشتر به ستایشی قد و ابرو و خال و زلف اختصاص داشت. اما انقلاب موجب شد شاعران تازه‌ای ظهور کنند و در این عرصه نگاه اینها یک نگاه حماسی باشد و از زوایای مختلف به خاندان پاک وحی نگاه کنند و جلوه‌های مختلف شخصیتی این بزرگان در آثارشان متجلی شود و دعاهایی که از این بزرگان هست وارد شعر آئینی ما شد و این شعر جنبه متکامل‌تر و اندیش‌ورانه‌تری پیدا کرد.

در کتاب‌های شما شاعرانی مانند حسان و ژولیده نیشابوری مطرح شده‌اند و آن نشان‌ دهنده علاقه شما به آنهاست آیا دلیل خاصی دارد که شما این نامها را مطرح کرده‌اید؟

در مجموعه کتابهایم نگاه من این بوده است که اولاً خط‌کشی‌های تنگ‌نظرانه نداشته باشد و معاصرین هم دیده شوند و کتاب صرفاً برای استفاده قشر خاصی نباشد. یک آفتی که در ادبیات روزگار ما دیده می‌شود نوعی روشنفکرزدگی یا روشنفکرنمایی است که موجب شده شاعرانی و کتابهای آنها از دیگر اقشار جامعه فاصله بگیرند که البته نباید اینطور باشد و ما باید سعی کنیم این امکان برای همه وجود داشته باشد که از یک کتاب و یک اثر ادبی همه به فراخور حالشان بهره‌مند شوند.

در کارهای شما مشاهده کردم که شعر کودک و نوجوان وجود دارد و برایم جالب است که در حیطه کودک و نوجوان هم به سمت و سوی آئینی‌ گرایش دارید.

یکی از اتفاق‌های مبارکی که بعد از انقلاب اسلامی رخ داد خیزش و رشد و جهش ما در شعر کودک و نوجوان است. پیش از انقلاب ما چند شاعر کودک و نوجوان بیشتر نداشتیم مانند محمود کیانی، عباس امین‌شریف، پروین دولت‌ابادی و اگر از کسی می‌پرسیدید 5 یا 10 شاعر کودک و نوجوان را نام بر برایش خیلی مشکل بود ولی امروزه ما شاعران خوب و فراوانی در عرصه شعر کودک و نوجوان داریم و خیلی از این شاعران، شاعران متعهد و دارای دغدغه‌های دینی هستند که با بسیاری از فرازونشیب‌های کشور مانند ایام دفاع مقدس و وقایع و اتفاقایی که رخ داده است آشنا هستند.

اگر از شما بپرسند که سه تا از شاعران کودک و نوجوان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که در این عرصه خوب درخشیدند را نام ببرید شما نام چه کسانی را می‌برید؟

آقای جعفر ابراهیمی (شاهد)، آقای مصطفی رحماندوست و آقای حمید هنرجو.

آینده ادبیات انقلاب اسلامی را چگونه می‌بینید؟

آقای محمدحسین جعفریان در یادداشتی در خصوص آینده انقلاب به آفت ادبیات انقلاب اشاره کردند و بزرگترین آفت درخت ادبیات انقلاب را کرمی دانسته‌اند که از خود این درخت است و به اعتقاد من در داخل جامعه ادبی ما عواملی وجود دارد که موجب به حاشیه راندن سایرین می‌شوند. انحصارطلبی‌ها، ایجاد انسدادها و... آفت‌های بزرگی است که ریشه در تنگ نظری‌ها و جهل‌هایی دارد که نه شایسته شخصیت شاعران است و نه سزوار است که به ادبیات ما تحمیل شود. لازم است که رسانه‌ها نقد کنند و چشم بیداری داشته باشند و اگر در جامعه نقد به مفهوم پویای کلمه و به طور مستمر و جدی و بدون تعارف‌ها منعکس شود جلوی بسیاری از سواستفاده‌ها گرفته خواهد شد مشکل امروز روزگار ما آدم‌های دو چهره و چند چهره هستند که بیشتر دنبال منافع شخصی خودشانند مشکل امروز روزگار ما نفسانیت‌هایی است که موجب می‌شود اشخاص مصالح جامعه را در نظر نگیرند و مصالح شخصی خودشان را مقدم بدانند و منافع جامعه و جمع را فدای منافع خودشان کنند به هر حال لازم است رسانه‌ها با حضور جدی‌تر و آگاهانه جریان‌هایی که مانع رشد و پیشترفت ادبیات هستند را شناسایی و افشا کنند.

آیا شما ادبیات انقلاب اسلامی را روبه‌رشد می‌دانید؟

صد در صد. به هر حال این یک جریان بزرگ هست که نمی‌شود مقابل آن ایستاد و معمولاً حق پیروز است و ماه پشت ابر نمی‌ماند و ادبیات انقلاب هم با توجه به پشتوانه غنی و توجه و استفاده نسل جوان از آن راه خودش را پیدا کرده و به سمت آینده در حرکت است.

شما جزو شاعرانی هستید که محضر مقام معظم رهبری شرفیاب شده‌اید از حال و هوای جلسه‌ای که در محضر آقا تشکیل می‌شود برای ما صحبت کنید.

این جلسات فرصت ارزشمندی است و بیانگر توجه ویژه‌ای است، چرا که ما این توجه ویژه را در خیلی از کشورهای دنیا نمی‌بینیم که شخص اول کشور بیاید و به این شکل زمان خودش را در اختیار شاعران و اُدبا قرار دهد. لذا این امر موجب شده است تا توجه شاعران، مردم و حتی مسئولین نسبت به شعر بیشتر شود و در همچنین در توسعه و گسترش شعر نقش بسیار مؤثری داشته است. فضای جلسات هم معمولاً فضای معنوی و صمیمانه و برای شاعران فضای خاطره‌انگیزی است.

استاد شما به سؤال‌های بنده خیلی پاک، دقیق و رقیق پاسخ دادید. می‌خواهم به این سؤال هم خیلی دقیق و جدی پاسخ دهید. به نظر شما کدامیک از مسئولین کشوری در توجه‌شان به فرهنگ خاصه عرصه شعر مثل مقام معظم رهبری هستند؟

من فکر می‌کنم متأسفانه هیچ کس، تنها کسی که من احساس می‌کنم تا حدودی به شعر توجه دارند و از شخصیت‌های فرهنگی هستند آقای دکتر غلامعلی حدادعادل است.

شما علاوه بر شعر به نشر عاشورایی خصوصاً نشر عاشورایی ادبی گرایش خاص و ویژه‌ای دارید و ما کمتر شاعری را می‌بینیم که به سمت نثر ادبی برود در این مورد برای ما توضیح دهید.

من همیشه احساس خاصی نسبت به عاشورا داشتم و فکر می‌کنم که عاشورا برای تمام شیعیان از سویی یک فراز بزرگ و غم‌انگیز تاریخی و از سوی دیگر بزرگترین فراز حماسه است، عاشورا سرشار از گفتنی‌هاست.

گاه احساسم را نسبت به عاشورا با شعر بیان کردم که مجموعه شعر عاشورایی «راز سرفرازی» بیانگر این مسئله است گاه به صورت داستان بیان کردم که مجموعه داستان «طنین عشق» بیانگر این واقعیت است و گاه به صورت مقالات و یادداشت‌های متعدد و گاه هم به صورت کار پژوهشی که کتاب «حماسه‌ جاویدان» گواه این موضوع است و گاه هم در قالب یک نثر ادبی. من اعتقاد دارم حسی که یک انسان دارد را باید دید که در چه قالبی می‌تواند بهتر بیان کند به همین دلیل هیچ وقت خودم را مجبور نکردم که یک اندیشه را حتماً در قالب شعر یا یک قطعه ادبی بیان کنم و سعی کردم آن اندیشه و الهام قالب خودش را پیدا کند و آن را تثبیت کنم.

و حرف آخر؟

گفتنی‌ها بسیار است اما فرج مولای همه ما.

۱۳۹۱/۴/۱۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...