نسخه چاپی

سیلی سهمگین یمن عاقبت ماجراجویی شاهزاده صدام نما

عکس خبري -سيلي سهمگين يمن عاقبت ماجراجويي شاهزاده صدام نما

میل به كشورگشایی شاهزاده محمد بن سلمان جوان، یادآور اقدامات جاه طلبانه صدام در منطقه خاورمیانه است كه با حمله نظامی چند هدف را در كنار هم پیش می برند.

اختصاصی/به گزارش نما ، شتاب و گستره تصمیماتی که ملک سلمان از زمان نشستن بر کرسی سلطنت گرفته، در تاریخ عربستان کم‌نظیر است. تغییرات اعمال شده در حوزه داخلی و پادشاهی سعودی به وضوح بیانگر انحصاری شدن بیش از پیش قدرت در دست خانواده سلمان و جناح تندرو سدیری هاست. سلمان بن عبدالعزیز با تعیین محمد بن نایف به عنوان ولی عهد و همچنین ارتقای موقعیت پسرش محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولی عهد عملا سنت یک قرن اخیر حاکم بر پادشاهی سعودی مبنی بر جانشینی برادر به جای برادر را از میان برد.
این تصمیمات در عرصه سیاست خارجی و با حمله نظامی به یمن نیز شکل پیچیده تری به خود گرفت. عربستانی که تا پیش از این در مقابل خاورمیانه سیاستی محافظه‌کارانه داشت، یکباره دست به تغییر روش زد؛ به عبارتی این اقدام ضرب شصت پادشاه جدید الورود سعودی به کشورهای منطقه بوده و عملا خود را درگیر جنگی کرد که از اول بازنده آن بود.
در واقع عربستان با حمله به یمن، به دنبال بازسازی حوزه نفوذ از دست رفته خود در این کشور است؛ زیرا نفوذ عربستان در یمن بسیار بالا بوده، اما قیامی که موج دوم بیداری اسلامی با رهبری انصارالله به وجود آورد، عملا این نفوذ را از بین برد؛ از طرفی دیگر از ابتدای تحولات یمن، عربستان به دلیل از دست رفتن حیاط خلوت خود در پی انقلاب مردمی در یمن، نگرانی هایی داشت که سعی کرد با اقدامات و حملات نظامی آن را برطرف کند. کارشناسان دلایل متعددی را برای این حمله نظامی برشمردند؛ اما نباید در علل آغاز این جنگ موقعیت استراتژیک یمن را از یاد برد.
يمن حداقل چهار موقعيت ويژه ژئوپليتيك دارد؛ اشراف يمن بر خليج عدن، اشراف كامل و بي رقيب آن بر مهمترين تنگه استراتژيك جهان (باب المندب)، اشراف كامل بر آبراه حساس درياي سرخ، تسلط يمن بر كوههاي استراتژيك (مران) كه از سواحل عدن آغاز و تا منطقه طائف در جنوب غرب كشيده مي‌‌شود.
عربستان در سال هاي اخير به دقت تحولات داخلي يمن را دنبال می کرد و از مسائل داخلی این کشور آگاه بود. آل سعود از زمان شكل گيري جنبش شيعيان صعده و متحد شدن قبايل شيعه در استان‌هاي صعده و آل عمران با ظرافت بيشتري اين تحولات را پيگيري كرده است. علاوه بر اين، خاك يمن، مأمن مطمئني براي مخالفان سياست های عربستان به شمار مي رود. به اين خاطر از جنگ چهارم الحوثي ها در سال 2004، آل سعود متوجه نفوذ و تاثيرگذاري شيعيان در تحولات داخلي يمن و مناطق مرزي عربستان شد که بسیار برای سران آل سعود نگران کننده بود.
یمنِ قدرتمند معضلات متعددی را برای سعودی به همراه دارد از مسائل مرزی، گرفته تا قدرت گیری شیعیان عربستان و اختلافات ایدئولوژیک و همین مسائل موجب می‌شود که عربستان سعودی حتی به قیمت حضور نظامی در یمن، حاضر به از دست دادن "بهشت شبه جزیره" نیست.
به همه این عوامل، باید ترس آل سعود از نفوذ ایران شیعی در یمن را اضافه کرد که به عرض اندام، شاهزاده "محمد بن سلمان" وزیر دفاع عربستان و فرمانده نظامی ائتلاف 10 کشور متجاوز به یمن منجر شد. این شاهزاده تازه به دوران رسیده، از هیچ گونه تجربه و تخصصی برخوردار نیست. او هنوز کمتر از 30 سال سن دارد و به نظر می رسد خودشیفتگی کاذب این فرمانده مغرور و جوان، عقلای خاندان سعودی را نیز نگران کرده است.
جاه طلبی و میل کشورگشایی نقش انکارناپذیری در وقوع جنگ ها ایفا می کند. چناچه این موضوع در منطقه خاورمیانه بسیار اتفاق افتاده و بهانه اغلب این جنگ ها موقعیت استراتژیک و ویژه کشوری بوده که مورد تجاوز قرار گرفته است. هنوز کسی قدرت طلبی و میل به کشورگشایی صدام را فراموش نکرده که چگونه با تحريک مستقيم غرب به ويژه آمريکا و حمايت هاي همه جانبه مالي، تسليحاتي، اقتصادي و نظامي اروپايي ها و برخي کشورهاي عربي، فرسايشي ترين جنگ منطقه اي را در 31 شهريور 1359 عليه جمهوري اسلامي ايران به دلیل اختلافات مرزی به راه انداخت. اما کیست که نداند صدام از تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جمعیت 60 درصد شیعیان عراق نگران بوده و مایل بود در برنامه نابودی انقلاب اسلامی ایران و از بین بردن خطر تفکر اسلامی برای استعمارگران در منطقه پیشقدم شود.
میل به کشورگشایی شاهزاده محمد بن سلمان جوان، یادآور اقدامات جاه طلبانه صدام در منطقه خاورمیانه است که با حمله نظامی چند هدف را در کنار هم پیش می برند.
هرچند یمن از جایگاه استراتژیکی در مرز عربستان برخوردار است، اما ادامه مداخله در يمن در درازمدت عربستان را با چالش هایي در داخل و خارج روبه رو خواهد كرد؛ زیرا هزينه های مداخله و افکار عمومی، چيزي نخواهد بود كه عربستان بتواند آنها را نادیده بگیرد؛ از طرفی ارتش کوچک عربستان ترکیبی از نیروهای پاکستانی، افغانی، بنگلادشی، سومالیایی و بعضی از ملیت های دیگر است؛ بنابراین ارتش عربستان یک پلیس محلی است تا یک ارتش منسجم.
 از آن طرف، یمن ارتش قوی و کار آزموده دارد با ترکیبی بیش از 150 هزار نیروی انسانی و در کنار اینها نیروهای انصارالله هستند که تجربه چندین دور جنگیدن با ارتش را دارند و همین طور کمیته های گسترده مردمی که امروزه در هر محله و روستا و شهری فعال هستند و هر کمیته شامل صدها نیرو می شود. انصارالله توانمندی های قابل توجهی در عرصه نظامی دارد. از طرفی، کوه های مران در واقع مشرف به مناطق حجاز از جمله طائف، مکه و مدینه است که این موضوع نشان می دهد انصارالله به راحتی قادر است از کوه های مران، کاخ و عشرت  کده های آل سعود را ویران کند.
 به نظر می رسد عقلای آل سعود باید از ادامه مداخله با هدف شیعه هراسی، کشورگشایی و استفاده از موقعیت ویژه و استراتژیکی یمن خودداری کند تا دود تصمیمات این شاهزاده صدام نما، به چشمشان نرود.

۱۳۹۴/۲/۱۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...