نسخه چاپی

محمدمهدی زاهدی:

واگذاری آموزش‌و‌پرورش به نفع كشور نیست/ تبلیغات ماركسیستی در قالب نشریات دانشجویی!

عکس خبري -واگذاري آموزش‌و‌پرورش به نفع كشور نيست/ تبليغات ماركسيستي در قالب نشريات دانشجويي!

محمدمهدی زاهدی در گفتگویی تفصیلی جزئیاتی از نظام رتبه‌بندی معلمان را مطرح كرد و به تبیین انتظارات رهبر معظم انقلاب از دانشگاه فرهنگیان پرداخت.

به گزارش نما، محمدمهدی زاهدی یک روز پس از دیدار فرهنگیان با رهبر معظم انقلاب، بعنوان رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق علوم، مهمان سایت نماینده شد و به تشریح بخشی از دغدغه های نمایندگان مجلس و رهبر معظم انقلاب در حوزه آموزش و پرورش کشور پرداخت. وی بعنوان سکاندار وزارت علوم در دولت نهم انتقاداتی نیز به روند وضعیت فرهنگی در وزارت علوم دولت یازدهم داشت که جزئیات آن را در ادامه می خوانید. در بخش دیگری از این گفتگو نیز به تبیین علت تأکید رهبر انقلاب بر نقش دانشگاه فرهنگیان پرداخت و از ایفای نقش مجلس در کمک به این دانشگاه خبر داد.

 - نقش مجلس در برآورده کردن دغدغه‌های فرهنگیان چقدر است؟ برای تأمین معیشت معلمان که خواسته رهبری است، کاری انجام شده است؟

در شرایطی که در مجلس برای جابجایی یک میلیارد تومان بحث می‌کنیم ۵۰۰۰ میلیارد تومان خلق درآمد کردن، قابل‌توجه است.
زاهدی: مجموعاً در سال ۹۴ مازاد بر بودجه‌ای که دولت در لایحه‌اش برای وزارت آموزش‌ و پرورش پیش‌بینی کرده بود حدود ۵ هزار میلیارد تومان نیز مجلس خلق درآمد کرده است. در شرایطی که کشور مشکلات و معضلات زیادی دارد و گاهی اوقات در مجلس برای جابجایی یک میلیارد تومان بحث و نقد می‌کنیم ۵ هزار میلیارد تومان مازاد خلق درآمد کردن، مقدار بسیار بالا و قابل‌توجهی است. بنابراین کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با درک کامل موضوع و با یک محاسبه سرانگشتی به این نتیجه رسید که اگر این عدد به بودجه امسال اضافه شود بسیار گره‌گشایی خواهد کرد.

 

- این بودجه برای برطرف کردن دغدغه‌های فرهنگیان کافی است؟

زاهدی: موضوع معیشت معلّمان چند بخش دارد. قسمتی مربوط به بازنشستگان است که چندین درخواست دارند، مانند پاداش پایان خدمت، خرید مرخصی‌های پایان خدمت و بحث بیمه این عزیزان. قسمتی هم مربوط به حقوق پایین فرهنگیان در مقایسه با دستگاه‌های مشابه است که واقعاً به این قشر فرهیخته ـ که مقام معظم رهبری در سخنانشان تعابیر بسیار قشنگی داشتند ـ ظلم شده است.

اینکه آموزش‌وپرورش درآمد اختصاصی ندارد، موجب شده بین فرهنگیان و کارکنان دیگر ارگان‌ها تبعیض جدی ایجاد شود.
اگر حقوق و مزایای فرهنگیان را با بعضی از دستگاه‌های مشابه مقایسه کنیم، خواهیم دید که بر اساس قانون خدمات کشوری به برخی دستگاه‌ها اجازه داده شده بود تا ۵۰ درصد از منابع اختصاصی‌شان را برای افزایش حقوق کارکنان استفاده کنند. اما آموزش‌وپرورش چون درآمد اختصاصی ندارد، همین امر موجب شده است بین فرهنگیان و کارکنان دیگر ارگان‌ها تبعیض جدی ایجاد شود.

البته به عقیده من موضوع بالاتر از این است. موضوع جایگاه و منزلت اجتماعی معلّمان است. معلّمی که به تعبیر مقام معظم رهبری، منابع انسانی را برای آینده این کشور خلق می‌کند و آینده‌ساز کشور است یا آموزش‌وپرورشی که باید به دید بنگاه سرمایه‌گذاری و تولید منابع انسانی مؤمن، متعهد، وفادار به نظام و انقلاب، کارآفرین و خلاق نگاه کنیم. اگر با این دید به این موضوع نگاه کنیم خواهیم فهمید درست است که مزایای معلمی یک بحث جدی است اما فراتر از آن جایگاه و منزلت اجتماعی معلمی است.

در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش نیز یکی از مطالبات اساسی پیاده‌سازی این نظام است که متأسفانه سهل‌انگاری بسیار جدی شده است.

متأسفانه دولت افزایش حقوق را به‌عنوان رتبه‌بندی اعلام کرد. درحالیکه بر اساس قانون خدمات کشوری و مانند سایر دستگاه‌ها بود.
قبل از عید دولت مصوبه‌ای را گذراند که قرار شد از اول مهر سال جاری حقوق و مزایای فرهنگیان مقداری افرایش پیدا کند. ادعای دولت این بود که بر اساس سنوات خدمت بین ۱۶۰ تا ۵۰۰ هزار تومان اضافه شود. متأسفانه دولت این را به‌عنوان نظام رتبه‌بندی اعلام کرد. درحالی‌که این بر اساس همان قانون خدمات کشوری بود که سایر دستگاه‌ها اضافه کرده بودند.

مقام معظم رهبری نیز تأکید داشتند که سند تحول باید همه اجزایش با هم اجرایی شود، نه اینکه قسمتی اجرا شود و قسمتی مسکوت باقی بماند. طرح رتبه‌بندی انگیزه اصلی و موتور محرکه‌ای است که می‌تواند شور و شعف و نشاط را در معلم ایجاد کند؛ تا بتواند به رسالت خود ـ که همان تربیت منابع انسانی است ـ بپردازد. اینکه ۱۶۰ هزار تومان به حقوق معلم اضافه کنیم و به عنوان نظام رتبه‌بندی آن را مطرح کنیم جفای به معلم و آموزش‌وپرورش و حتی به کشور است. در نظام رتبه‌بندی ما باید معلم را به عنوان محوری‌ترین و مهم‌ترین عنصر در نظام تعلیم و تربیت کشور بدانیم.

 

-  فرهنگیان انتقاداتی به طرح رتبه‌بندی دارند و آن را چیزی شبیه طرحی می‌دانند که برای اعضای هیئت‌علمی انجام شد و خیلی ثمری نداشت. این انتقادات را وارد می دانید؟

به صراحت اعلام می‌کنم هیچگونه ارتباطی بین اضافه‌حقوقی که قبل از عید دولت مصوب کرد با نظام رتبه‌بندی وجود ندارد.
زاهدی: یک ضرب‌المثل معروف هست که می‌گوید اگر می‌خواهید یک موضوع را بد جا بیندازید و یا می‌خواهید یک جریانی را بد معرفی کنید از آن بد دفاع کنید. کاری که متأسفانه قبل از عید انجام شد و اعلام اینکه اضافه‌حقوق به معنی نظام رتبه‌بندی است دقیقاً مصداق این ضرب‌المثل است. نظام رتبه‌بندی اصلاً این نیست و من به صراحت اعلام می‌کنم هیچ‌گونه ارتباطی بین اضافه‌حقوقی که قبل از عید دولت مصوب کرد با نظام رتبه‌بندی وجود ندارد.

نظام رتبه‌بندی که ما در مجلس و به‌خصوص در کمیسیون آموزش و تحقیقات به دنبال آن هستیم شبیه به نظام حاکم بر دانشگاه‌ها و به‌نوعی بر نیروهای مسلح است.

هیچ‌گاه دانشگاه‌ها یا نیروهای مسلح زیر چتر قانون خدمات کشوری نیستند، اما با آموزش‌وپرورش رفتاری شبیه به سایر وزارتخانه‌ها صورت می‌گیرد و اینجاست که به دلیل محدودیت در مباحث مالی و درآمدهای اختصاصی در حق آموزش‌وپرورش اجحاف می‌شود.

یک استاد دانشگاه ـ جدای از اینکه وابستگی به جریان سیاسی، تقیدات دینی و ملّی دارد یا نه ـ بسته به مراتب علمی در جامعه منزلت اجتماعی خاصی دارد؛ اما یک معلم از روز اولی که استخدام می‌شود، بسته به مقطع تحصیلی در حکمش دبیر یا آموزگار می‌نویسند و مادام‌العمر همان باقی می‌ماند؛ اما در دانشگاه فرد سیر ارتقاء را طی می‌کند و خود این رتبه‌ها یک منزلت اجتماعی ویژه‌ای ـ چه در سطح دانشگاه‌ها و محافل علمی و چه در منظر عمومی مردم ـ ایجاد می‌کند.

یک معلم از روز اول استخدام، در حکمش دبیر یا آموزگار می‌نویسند و مادام‌العمر همان باقی می‌ماند؛
اما یک دبیر با هر مقدار سابقه کار، تا آخر عمر همان دبیر و یا آموزگار باقی می‌ماند. البته همه معلمان عزیز قابل‌احترام هستند، اما اشکال این است بعد از سی سال خدمت همان دبیری است که روز اول خود را معرفی می‌کند.

قطعاً وقتی ما به معنی واقعی نظام رتبه‌بندی را پیاده کنیم جایگاه واقعی معلم که بالاتر از استاد دانشگاه است ارتقاء بخشیده می‌شود و بحث معیشت فرهنگیان نیز بهبود پیدا می‌کند.

برای مثال در دانشگاه کسی که استاد تمام است قطعاً حقوق و مزایایش دو برابر کسی است که مربی است.

در دانشگاه وقتی هیئت‌علمی را مطرح می‌کنیم، سطح‌های مختلفی برایش قائل هستیم؛ که این سطح از مربی شروع می‌شود. پس در نظام رتبه‌بندی نیز رتبه و جایگاه حداقلی دارد و برای بالاتر رفتن این رتبه و جایگاه باید تلاش کنند.

- رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با فرهنگیان در مورد دانشگاه فرهنگیان تأکیدات خیلی ویژه‌ای داشتند. کمیسیون آموزش هم اخیراً در این مورد اقداماتی کرد. چرا این‌قدر دانشگاه فرهنگیان اهمیت دارد؟

زاهدی: دغدغه‌ها در زمینه دانشگاه فرهنگیان متفاوت است. مهم‌ترین آن این است که وزارت آموزش‌وپرورش بداند باید در این دانشگاه افرادی را پذیرش کند که قرار است مربی و معلّم و راهنمای آینده‌سازان کشور باشند. پس حتماً این‌ها باید در فضای آموزشی ویژه‌ای قرار بگیرند؛ اما به نظر می‌آید که فضای فعلی آموزش‌وپرورش یا این را باور ندارد و یا تسامح و تساهل به خرج می‌دهد.

آموزش‌وپرورش باید در دانشگاه فرهنگیان افرادی را پذیرش کند که قرار است راهنمای آینده‌سازان کشور باشند؛ اما آموزش‌وپرورش یا این را باور ندارد و یا تسامح و تساهل به خرج می‌دهد.
نکته دوم بحث حمایت از دانشجویانی است که در این دانشگاه در حال حاضر مشغول به تحصیل هستند. برای مثال در استان کرمان دختر دانشجویی در حال تحصیل است، اما برای کار تعدادی از آنها را به لرستان و بیرجند و سیستان بلوچستان فرستاده‌ایم. حتی برخی از این دختران ازدواج کرده‌اند و بچه دارند. خانواده‌هایشان در کرمان هستند این دختر چگونه باید در لرستان خدمت کند؟

پس باید این مدیریت به گونه‌ای اعمال شود که دانشجویان دچار مشکل و استیصال نشوند. ضمن اینکه کمک‌هزینه‌ای که به دانشجویان فرهنگی پرداخت می‌شد، مدتی درست پرداخت نمی‌شد که گویا اخیراً درست شده است. همچنین امکانات دانشگاه فرهنگیان بسیار ضعیف است و دولت و هم مجلس باید کمک کند.

زمزمه‌هایی شنیده شده بود که وقتی تعداد بسیاری فارغ‌التحصیل دانشگاهی بیکار در کشور هست، وجود این دانشگاه ضرورتی ندارد. همین نگرش است که دانشگاه فرهنگیان را جایی هزینه‌بر می‌داند. امسال در لایحه بودجه دولت نسبت به دانشگاه فرهنگیان کم‌لطفی کرده بود و یکی از کارهای صورت گرفته توسط مجلس اضافه کردن ۵۳ میلیارد تومان به بودجه این دانشگاه بود. هرچند که این مقدار عدد خوبی است اما واقعیت این است که ۱۵۰ میلیارد تومان دیگر هم برای انجام کامل وظایف خود نیاز دارد.

بنابراین من هم از دولت و هم از وزارت آموزش‌وپرورش درخواست می‌کنیم با توجه به تأکیداتی که در دو سال گذشته مقام معظم رهبری نسبت به این دانشگاه داشتند نگاهشان را به این دانشگاه تغییر دهند.

آموزش‌وپرورش یک نهاد حاکمیتی است و نظام، دولت و مجلس موظف به فراهم کردن تمامی تسهیلات و امکانات هستند تا بتواند وظایف خود را به‌خوبی ایفا کند.

 

-  بین سخنان اخیر رئیس‌جمهور در مورد خصوصی کردن آموزش‌وپرورش و بودجه‌ریزی ضعیفی که دولت در لایحه بودجه ۹۴ برای این حوزه انجام داده بود رابطه‌ای وجود دارد؟

اینکه ما آموزش‌و‌پرورش را جهت کم شدن هزینه‌ها به بخش خصوصی واگذار کنیم به نفع نظام آینده کشورمان نیست.
زاهدی: هنگامی‌که مقام معظم رهبری می‌فرمایند که نقش معلمی بی‌بدیل است پس نباید نگاه ما به آموزش‌وپرورش به‌عنوان یک بنگاه اقتصادی هزینه‌بر باشد. وقتی میگویند که آموزش‌وپرورش را باید خصوصی کرد دلیل این حرف را می‌توان هزینه کمتر بودجه دانست. مطمئناً در نتیجه آن، سرانه دانش‌آموزی پایین‌تری را می‌دهیم. در سال گذشته با واگذاری بخشی از مدرسه‌های دولتی به بخش خصوصی، مجلس موضع‌گیری کرد و در قانون بودجه آورده شد که آموزش‌وپرورش تا پایان برنامه پنجم حق واگذاری هیچ مدرسه دولتی به بخش خصوصی را ندارد.

قوی‌ترین استدلال این است که در ازای هر دانش‌آموز حدود ۷۰۰ هزار تومان هزینه شده است؛ اما بررسی نکرده‌ایم که آیا توانسته‌ایم هدفی که از آموزش و پرورش انتظار داریم ـ بنگاهی که منابع انسانی موردنیاز کشور با آن ویژگی‌هایی که مقام معظم رهبری نیز فرمودند ـ تربیت کنیم. کدامیک از این‌ها مهم‌تر است؟ کم کردن هزینه‌ها به قیمت رها کردن تربیت کودکان؟ این‌ها عوارض جدی بر این خصوصی‌سازی است. ما باور داریم که باید اصل ۴۴ پیاده شود اما چند درصد؟ چگونه و در کجا؟ ما از مدارس غیردولتی حمایت می‌کنیم و طرح آن در صحن مجلس خواهد آمد اما همه این‌ها حساب‌وکتاب دارد.

معلمی که در مدارس خصوصی گرفته می‌شود حتماً باید دارای ویژگی‌های خاصی باشد. هرکسی نمی‌تواند سر کلاس برود و معلم باشد.

پس اینکه ما رها کنیم و به بخش خصوصی واگذار کنیم جهت کم شدن هزینه‌ها موردپسند ما و به نفع نظام آینده کشورمان نیست. یقیناً این با تربیت نسلی که بخواهد حیات طیبه را پس از فارغ‌التحصیلی در خودش احساس کند فاصله دارد.

 

- در خصوص نشریات دانشگاهی دغدغه‌هایی در اعضای کمیسیون آموزش وجود دارد، علت به وجود آمدن این دغدغه چیست؟

زاهدی: بحث ما در این زمینه فراتر از نشریات است. ما به روندی که در حوزه فرهنگی در وزارت علوم در حال دنبال شدن است اعتراض داریم و این روند را به نفع کشور نمی‌دانیم؛ یعنی احساس می‌کنیم هیچ مرزی تعریف نشده است. از طرف دیگر هم ما بر این عقیده هستیم که دانشجو با هر گرایش و سلیقه‌ای باید فعال باشد، نقد و تحلیل کند و این را به نفع کشور می‌دانیم؛ اما متأسفانه مواردی مشاهده شده است که افراد با مجوز دولت علیه امنیت ملی قلم می‌زنند.

مثلاً در بعضی از نشریات دانشجویی تبلیغ افکار فمینیستی، جریان کمونیست و مارکسیست و یا تبلیغ پان‌ترکیسم و پان‌عربیسم و پان‌کردیسم می‌کنند. مارکسیست‌ها یک زمانی به‌صورت مسلّح در مقابل نظام ایستادند، آنها می‌خواستند کشور را چند تکه کنند. فیلم یا تئاتری اجرا می‌شود که در آن مقدسات دینی ما را به سخره گرفته است. اینها بحث سیاسی بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان نیست. اینها مسائلی است که به امنیت، انسجام و وحدت ملی کشور خدشه وارد می‌کند. ما آثار اینها را در بسیاری از نقاط در حوزه فرهنگی وزارت علوم مشاهده می‌کنیم.

بحث ما فراتر از نشریات، به مجموعه عملکردهای این وزارتخانه است و ما آن را مناسب نمی‌دانیم. ما به آزادی‌ها و کرسی‌های آزاداندیشی و اختلاف‌سلیقه‌ها احترام می‌گذاریم.

 

محمدمهدی زاهدی در حاشیه بازدید از سایت «نماینده» نماینده: از ابتدای طرح استانی شدن انتخابات مجلس خیلی اظهارنظرهای متفاوتی از نمایندگان مجلس منتشر شده است، شما حتماً نظرات موافق و مخالف را شنیده‌اید. به‌عنوان رئیس مجمع نمایندگان استان کرمان نظرتان در مورد این طرح چیست؟

زاهدی: استانی شدن انتخابات دارای محاسن و معایبی است. به نظر می‌رسد اگر بتوانیم معایب آن را رفع کنیم در کل به نفع کشور خواهد بود. الآن نماینده‌های شهرستان‌ها تمام همّ و غمّشان بجای وظیفه نمایندگی، رسیدگی به موضوعات شهرستانی است؛ و کاری که به آن کمتر از هر کاری بها می‌دهند کار اصلی نمایندگی یعنی قانون‌گذاری و نظارت است و دلیل آن این است که همه انتظار دارند نماینده مجلس، نقش شهردار، فرماندار، رئیس آموزش پرورش و ... را ایفا کند. در شهرستان‌ها فکر می‌کنند نماینده یعنی حاکم مطلق که همه‌چیز در اختیار آن فرد است. مجلس باید از این مشکلات خلاص شود.

صداوسیما باید برای مردم تبیین کند که کار نماینده پرداختن به این جزئیات نیست. گاهاً وقتی زن و شوهر دعوا کرده‌اند مشکلاتشان را پیش نماینده مجلس می‌برند و انتظار دارند که این اختلاف را به گونه‌ای حل کند. البته ممکن است که نماینده به خاطر ریش‌سفیدی‌اش بتواند مشکل را حل کند اما گاهی این دامنه اختلافات آن‌قدر شدید است که یک نماینده نمی‌تواند کاری کند و بعد گفته می‌شود این نماینده نتوانست کاری کند پس بی‌لیاقت است.


بنابراین استانی شدن انتخابات موجب می‌شود نماینده‌ها نه‌تنها به شهر خودشان بلکه نسبت به استان خود احساس مسئولیت داشته باشند و این موجب تسریع توسعه‌یافتگی استان‌ها می‌شود. بالاخره اگر نماینده نفوذی داشته باشد، از این نفوذ در راستای توسعه کل استان استفاده می‌کند.

 

- راه‌حلی برای حل دغدغه کسانی که می‌گویند ممکن است مشارکت مردم در انتخابات کم شود وجود دارد؟

زاهدی: شاید احساس شود که با استانی شدن، مشارکت در انتخابات کم می‌شود. قانون انتخابات این است که کاندیدا باید در دور اول حداقل ۲۵ درصد رأی بیاورد تا انتخاب شود. در این طرح حداقل رأی را ۱۵ درصد گذاشته‌اند، به عقیده من اگر این عدد به ۲۰ درصد تغییر پیدا کند بهتر است. همچنین عنوان طرح به «استان و شهرستانی شدن» تغییر کند، به این معنی که شهرستان‌ها نیز سهم رأی خود را داشته باشند. طبیعی است شهرستان‌های بزرگی مثل مشهد، اصفهان و یا در شیراز، کاندیدهای مرکز استان، نسبت به شهرستان‌های کوچک استان شناخته‌شده‌تر هستند و از احتمال آوردن رأی بالاتری برخوردار هستند؛ بنابراین هر شهرستان و حوزه انتخابیه نماینده خود را دارد، اما این نماینده شهرستانی نماینده استانی نیز هست. تبیین این برای مردم و بسیاری از مسئولین مهم است که این طرح شهرستانی-استانی است و صرفاً استانی شدن نیست.

در صورت اجرای طرح انتخابات استانی، کسیکه خارج از  لیست جریان‌های سیاسی باشد شانس کمتری برای رأی آوردن دارد
در این روش رقابت بیشتر در بین کاندیدهای شهرستانی است که هم باید رأی شهرستان را داشته باشند و هم جمعاً رأی استان را کسب کنند.

در این صورت انتخابات مانند شهر تهران در قالب لیستی از کاندیداها خواهد بود و مردم به لیست‌ها رأی می‌دهند. در این صورت هماهنگی بین جریان‌های مختلف را نیز بیشتر می‌کند و کسی که خارج از دایره لیست باشد شانس کمتری برای رأی آوردن دارد مگر اینکه چهره‌ای بسیار شاخص و ملی داشته باشد که بتواند رأی بیاورد.

علاوه بر این همه جریان‌ها برای تنظیم لیست کاندیداها سعی می‌کنند افرادی که کارایی و مقبولیت عمومی بالاتری داشته باشد را در لیست قرار گیرند. حتی ارتباطات با مرکز، دولت و نهادهای حاکمیتی بیشتر خواهد شد.

 در کل این طرح به نفع کشور خواهد بود اما ضعف‌هایی نیز دارد، مثل این‌که اگر این طرح خوب تبیین و اجرا نشود ممکن است موجب کم شدن مشارکت شود؛ که این موضوع را با گذاشتن جلسات توجیهی و مناظره و همچنین بیان دقیق قانون و رفع نقایصی که گفته شد می‌توان جبران کرد.
 

۱۳۹۴/۲/۲۹

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...