نسخه چاپی

جمله های فوق خنده دار

طرف یه پاش لنگ بوده، با کشتی میره سفر...
وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟
میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب..!
.
.
.
با رفیقم چت میکردم میگه: من برم برمیگردم
میگم: کجا داری میری

میگه اگه دختر بودی بهت میگفتم الان تایم ورزشمه ولی چون تویی دارم میرم ببینم اگه نون داشته باشیم یه آبی بهش بزنم با پنیر صبحانه بخورم. :))
.
.
.
دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن
بعدش من لپای دختررو کشیدم گفتم اسمت چیه ؟
پسره عصبی شد گفت زهرا اسمتو بهش نگو .. دی:
.
.
.
یه سوال چند وقتِ ذهنِ منو به خودش مشغول کرده
چرا همش ما باید دنباله نیمه گمشدمون بگردیم
چرا اون نمیاد دنبال ما بگرده؟؟ چرا :|
.
.
.
یه بار جوگیر شدم یه پیرمرد کور رو به زور از خیابون رد کردم
دیدم یه چیزایی می گفتا شلوغ بود توجه نکردم.
اون ور خیابون با عصا زد منو گفت احمق اونجا منتظر پسرم بودم!!
.
.
.
تو اتاق یه دونه پشه هست! صبح جای 1500 تا نیش!!!
چقدر مگه معدۀ این جا داره؟!؟! کجا پس میده؟؟؟ با چه سرعتی هضم میشه!؟
چه وضعیه :|
.
.
.
فیزیک خیلی آسونتر میشد ، اگه به جای سیب، خود درخت رو نیوتن افتاده بود :دی
.
.
.
بچه م دو سالشه ! الان یه ماهه به من میگه دایی محسن :|
نه دایی داره نه محسن داریم !!!
امکان داره آدم تو این سن توهم بزنه ؟ :(

۱۳۹۱/۴/۱۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...