نسخه چاپی

طلبكار شدن BBC از اصلاح طلبان!

عکس خبري -طلبكار شدن BBC از اصلاح طلبان!


به گزارش نما ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :


طاقچه بالاي اپوزيسيون ورشكسته براي انقلابيون پشيمان

يك عضو فراري حلقه كيان از دوستان سابق خود در جبهه اصلاحات خواست به ايستادن ميان حكومت ديني و اپوزيسيون پايان دهند. مجيد محمدي در واكنش به دعوت برخي تندروهاي مدعي اصلاح طلبي كه خواستار تداوم همكاري هاي گذشته با اپوزيسيون هستند، تصريح كرد اصلاح طلبان براي تداوم اين همكاري صراحتاً اعلام كنند كه از براندازي و تغيير رژيم به روش اصلاح جزء جزء و تدريجي دفاع مي كنند!
اين همكار روزمزد ارگان رسمي سازمان سيا (راديو فردا) ضمن مقاله اي در سايت «بامداد خبر» نوشت: اصلاح طلبي سبك دهه 70 جواب نداد. فضايي كه اصلاح طلبان از دوران اصلاحات تصوير مي كنند، براساس سبكي عليل از اصلاح طلبي به وجود آمده بود. اين سبك ممكن است افراد مأيوس و سرخورده را براي مدتي اميدوار سازد (كه ساخته بود) اما به سرعت جاي خود را به واقع بيني و حتي بدبيني مي دهد. از همين جهت پروژه اصلاح طلبي به سبك دهه هفتاد را پروژه اي شكست خورده مي دانم. مخالفان از خواب خوش خيالي بيدار شده اند.
وي با بيان اينكه «اصلاح طلبان موضوع بحث را تغيير مي دهند تا سرافرازانه از آن بيرون بيايند»، دوستان سابق خود در حلقه كيان (اعضاي مجلس و دولت اصلاحات) را متهم به ايستادن در ميانه حكومت و اپوزيسيون و برخورداري از منافع هر دو طرف كرد و نوشت: اين سبك ديگر كار نمي كند. اصلاح طلباني كه مخالفان را به نوستالژي دهه 70 ارجاع مي دهند در واقع آنها را به آرزوهاي برآورده ناشده و سوخته و مشي اي كه امروز هيچ زمينه سياسي و اجتماعي ندارد ارجاع مي دهند. آرزو هر چند تخيلي و توهمي براي دوره اي كاربرد دارد اما وقتي افراد درست نقطه مقابل آن را در واقعيت ببينند و حاملان آن آرزوها را نيز جمعي اهل معامله براي يك مقام دسته چندمي يا يك پروژه كوچك مشاهده كنند بر سر عقل مي آيند. براساس كدام آموزه عقلگرايي انتقادي مي توان دو دهه در «اگر» نشست و به نشستن ادامه داد؟
همكار نشريات زنجيره اي دوره اصلاحات سپس نوشت: اگر اصلاح طلبان مي خواهند به يك نيروي بالقوه در برابر رژيم تبديل شوند، بايد طرحي نو با بازيگراني نو بريزند، با ويژگي براندازي جمهوري اسلامي به عنوان هدف اما با روش اصلاح جزء به جزء و هدف آنها بايد به صراحت تغيير رژيم -همان كه حكومت براندازي نرم مي نامد و اصلاح طلبان از بيان آن شرمنده اند- اعلام شود.
اين عنصر ورشكسته آنگاه پا را فراتر گذاشته و شرط ديگر پذيرش اصلاح طلبان از سوي اپوزيسيون را «فاصله گيري شفاف و قابل احساس از اسلامگرايي به نحوي كه مخالفان ميان آنها و ايدئولوژي رژيم تفاوت را ببينند» اعلام كرد و نوشت: هنوز تفاوت ميرحسين موسوي (باور به قانون اساسي)، تاج زاده (با باور به جمهوري اسلامي و خميني؛ اگر باور ندارد اعلام هم نكرده است) و علوي تبار (با باور به اسلامگرايي) با رژيم موجود براي همگان قابل احساس نيست.
گفتني است برخي فرستادگان جريان راديكال مدعي اصلاح طلبي در تلاشند تا به موازات تلاش طيف داخلي براي سفيدسازي خود نزد مردم و افكار عمومي (به تاريخ سپردن خيانت هاي دوره اصلاحات و فتنه 88)، دل محافل ضدانقلاب خارج نشين را براي همكاري در پروژه هاي آينده به دست آورند. طيف گسيل شده به خارج هم اكنون ارتباطات وسيعي را با سلطنت طلبان، ملي گرايان، چپ هاي آمريكايي و حتي برخي گروهك هاي تروريستي برقرار كرده اند.




سوريه بخشي از يك تنش بزرگ ميان غرب و ايران است

برگزاري نشست هايي با موضوع سوريه بدون حضور ايران بي اثر است و اين در حالي است كه اپوزيسيون حكومت بشار اسد نيز هر روز از فضاي داخلي سوريه بيشتر دور مي شود.
هايكو ويمن متخصص امور سوريه در مؤسسه علم و سياست برلين درباره نشست هايي نظير نشست ژنو معتقد است: ايران در نشست ژنو غايب بود. ممكن است برخي بگويند موضوع به آنها ربطي نداشت اما متقابلا برخي ديگر مي گويند پس روسيه در اين نشست چه مي كرد. ايران بازيگر مهم منطقه اي است و منافعي در سوريه دارد. در نتيجه من فكر مي كنم آنچه در نشست ژنو رخ داد، ربطي به وضعيت داخل سوريه ندارد. چرا كه تنها چيزي كه رخ مي دهد، تكرار همان طرح ها و برنامه ها و بيانيه هاست، بدون اين كه كسي يك راهكار عملي براي اجراي اين طرح ها داشته باشد.
وي در گفت وگو با يكي از رسانه هاي ضد انقلاب تصريح كرد: اگر شما فعاليت اپوزيسيون سوريه را دنبال كنيد، تحركاتشان و مطالبي كه مي نويسند و در فضاي مجازي منتشر مي كنند، به اين نتيجه خواهيد رسيد كه شوراي ملي سوريه و كلاً سوري هاي در تبعيد، هر روز بيشتر از فضاي داخلي سوريه دور مي شوند و تا حدي بي ربط عمل مي كنند. همه اين تلاش ها براي تشكيل ائتلاف يا انتخاب رئيس بعدي شوراي ملي سوريه، تقريبا هيچ ارتباطي با آنچه كه در سوريه مي گذرد ندارد. آنچه در سوريه رخ مي دهد برمبناي سرعت گرفتن حركت هاي نظامي است و به نظر من آنچه در استانبول يا قاهره رخ مي دهد آنچنان براي مردم در داخل سوريه اهميت ندارد.
تحليلگر موسسه علم و سياست برلين همچنين با تاكيد بر نقش ويژه ايران اظهار داشت: يكي از مسائلي كه وجود دارد اين است كه سوريه بخشي از يك تنش بزرگتر ميان ايران و قدرت هاي غربي است. و در كنار ايران دو قدرت بزرگ چين و روسيه را هم مي بينيد. از سوي ديگر آمريكا و اروپايي ها را مي بينيم كه نگران وضعيت ايران هستند و همچنين به امنيت اسرائيل فكر مي كنند و در نتيجه رقابتي را بين چندين قدرت جهاني شاهديم كه درباره نظم جهاني با هم رقابت مي كنند. اما رقابت هاي ديگري هم وجود دارد. مثلا بين ايران و عربستان سعودي، كه آن را با موضوعات اقليت ها و مذاهب در ارتباط مي دانند اما در اصل رقابتي استراتژيك است. در نتيجه در ميان همه اين تنش ها و رقابت ها، ما در سوريه شاهد يك جنگ نيابتي هستيم كه ممكن است براي مدت زيادي هم ادامه پيدا كند.
يادآور مي شود روز گذشته كوفي عنان فرستاده ويژه سازمان ملل در امور سوريه با اعلام شكست نشست هاي اخير درباره بحران اين كشور اعلام كرد ايران حتما بايد به نشست هاي آتي ملحق شود.




گورتان را گم كنيد! اين تو بميري از آن تو بميري ها نيست

دولت آمريكا به گروهك تروريستي منافقين هشدار داد با توجه به پايان دومين ضرب الاجل دولت عراق، ادامه حضور اعضاي اين سازمان در پادگان اشرف خطرناك خواهد بود.
دانيل بنجامين، هماهنگ كننده مبارزه با تروريسم در وزارت امور خارجه آمريكا در بغداد به خبرنگاران گفت: صبر دولت عراق رو به پايان است و براي مجاهدين خلق [منافقين] زمان پذيرش اين موضوع فرا رسيده كه اردوگاه اشرف در عراق ديگر نمي تواند پايگاهي براي آنان باشد. تعلل در اين زمينه غيرمسئولانه و خطرناك خواهد بود.
در ماه هاي گذشته بيش از دو هزار تن از اعضاي منافقين به اردوگاه حريه در نزديكي بغداد منتقل شدند ولي گفته مي شود كه هنوز حدود 1300 تن از آنان در پادگان اشرف هستند. دولت عراق به منافقين فرصت داده بود تا پادگان اشرف را تا پايان سال 2011 (اوايل دي ماه سال گذشته) تخليه كنند. دولت عراق اين مهلت را مجددا تا 20 ژوئيه (آغاز ماه رمضان امسال) تمديد كرد و هشدار داده كه پس از اين تاريخ حضور منافقين را در پادگاني كه از رژيم صدام دريافت كرده بودند، تحمل نخواهد كرد.
از سوي ديگر كلارنس پيج روزنامه نگار آمريكايي ضمن نوشته اي در روزنامه هافينگتون پست، نسبت به حضور در يك ميتينگ منافقين و سخنراني در ازاي دريافت پول ابراز پشيماني كرد.
«كلارنس پيج» با بيان اينكه نمي دانسته با چه هدفي به اين تجمع دعوت شده و به خدشه دار شدن اعتبارش مي پردازد و مي نويسد: «اصلا فكر نمي كردم با صحبت كردن پولي به نفع اين گروه، اعتبار من خدشه دار خواهد شد».
پيج درباره پولي كه به حسابش واريز شده مي نويسد: «بابت سخنراني مبلغ 20 هزار دلار به علاوه هزينه هاي مسافرت به فرانسه را دريافت كردم اما اكنون از دريافت پول، پشيمانم و در تلاشم با بازپس دادن اين مبلغ اعتبار گذشته خود را به دست بياورم».
وي مي افزايد: «از اين بابت كه به نفع گروهي سخنراني كرده ام كه تنها با ترور و قتل عام سر و كار دارد به شدت نادم و پريشان هستم و ديگر اين كار را تكرار نخواهم كرد».




طلبكاري بي بي سي از اصلاح طلبان! تكليف تان را با دين مشخص كنيد

وبسايت فارسي رسانه دولتي انگليس از موضع بالا به دعوت اصلاح طلبان از اپوزيسيون براي يادآوري خاطرات خوش گذشته و عدم سرزنش اين جريان پاسخ داد.
بي بي سي در پاسخ به نوشته هفته گذشته علوي تبار در سايت كلمه كه خواستار تداوم توافق نانوشته ميان اپوزيسيون و اصلاح طلبان شده بود، به قلم يكي از عناصر ضد انقلاب مقيم پاريس نوشت: آقاي علوي تبار گلايه كرده كه اين توافق در حال زوال است. من توضيح مي دهم كه اين توافق چرا در شرف نابودي است. مخالفان در دوره اصلاحات چك سفيد امضا به اصلاح طلبان داده بودند و از هيچ حمايتي دريغ نكردند. ما به خاتمي رأي داديم و در انتخابات مجلس ششم، چشم بسته به ليست جبهه مشاركت رأي داديم. مخالفان در قبال آنچه مصلحت دولت اصلاحات خوانده مي شد، بلافاصله سكوت مي كردند. حتما خاطرتان هست عطاءالله مهاجراني وزير ارشاد دولت خاتمي براي رهايي از فشار مجلس پنجم چيزي به اين مضمون گفت كه اين روزنامه (روزنامه جامعه به مديريت حميدرضا جلايي پور) مشتي نويسنده غربزده را دور خود جمع كرده است. اين خبر پخش نشده همان نويسنده هاي غربزده به آشكارا يا در نهان گلايه مندان را دعوت به سكوت كردند و گفتند كه شرايط آقاي وزير را درك كنيد و متحد پشت او بايستيد. و چنين هم شد.
نويسنده بي بي سي اضافه مي كند: زماني كه هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد در انتخابات 84 به دور دوم رفتند، گروهي از سرشناس ترين روشنفكران از آبروي خود براي حمايت از آقاي هاشمي- كه آن زمان كانديداي اصلاح طلبان هم بود- خرج كردند. اگر صفحه اول ويژه نامه روزنامه شرق براي دور دوم انتخابات سال 84 را در اختيار داريد، لطفا دوباره نگاهي به آن بياندازيد و توجه كنيد كه خرج كردن آبرو براي حمايت از يكي از بي آبروترين چهره ها [!] چندان آسان نيست و نمونه آخر هنگاميكه ميرحسين موسوي از «دوران طلايي امام» گفت، مجددا اين مخالفان خود را به كرگوشي زدند و به كانديداي اصلاح طلبان راي دادند چرا كه صداقتي [!؟] در چشمانش مي ديدند كه اين شعار شگفت انگيز را بخشودني مي كرد.
شبكه دولتي انگليس ادامه مي دهد: اما گام به گام به تلخي دريافتيم كه مرز خودي و غيرخودي همچنان براي اصلاح طلبان پررنگ است... آنها دوست داشتند به شخصيت خوب داستان بدل شوند و همين انتخابات ميان خاتمي و حسين شريعتمداري باشد. صحبت هاي ايشان و دوستان شان پس از راي دادن در دماوند به خوبي اين نگراني را بازمي تاباند كه اگر غيرخودي ها جريان را دست بگيرند چه؟ مشكل اين توافق اين بود كه بندهاي مربوط به مخالفان شكيبايي و تحمل و حمايت بدون شرط در اينجا و اكنون بود، و بندهاي مربوط به اصلاح طلبان وعده و آرزوهاي دور از قبيل چيزي كه شما مي گوييد.
مخالفان آغوش خود را براي اصلاح طلبان به تمامي گشودند، اين اصلاح طلبان بودند كه هميشه آغوش شان را نيم بند مي گشودند و اين اواخر كه گويا حتي پشيمانند از همين «نيم بند». آنها وعده هاي توخالي مي دهند.
بي بي سي سپس دعوت علوي تبار از اپوزيسيون براي مصلحت انديشي و حفظ ظاهر در زمينه اهانت مستقيم به باورهاي مذهبي مردم ايران را نيز به چالش گرفت و نوشت: مخالفان تصور مي كردند اصلاح طلبان، مرز خودي و غيرخودي را از ميان برمي دارند اما شما و دوستانتان از زوال گفتار ديني در جامعه مدني ابراز نگراني مي كنيد و مي نويسيد «نگاهي به سايت هاي اينترنتي بيندازيد. حجم توهين به باورهاي مذهبي عامه مردم را ببينيد. به گونه اي ترويج مي شود كه گويي نوانديشان ديني از موانع اصلي حل مشكلات ايران بوده اند.» آقاي علوي تبار عزيز آنچه در اينترنت مي گذرد نامش برابري است[!؟] نويسنده سپس با تصريح بر اينكه «آنچه مخالفان در دوره اصلاحات گفتند همه حرف شان نبود»! مدعي شد: شما بندهاي بسياري از توافق نانوشته را به درستي درنيافته ايد. اصلاح طلبان از شكيبايي مخالفان سوءاستفاده كردند. وظيفه مخالفان نبود كه به «احكام قطعي فقه» شما گردن نهند اما اين كار را كردند... اكنون توافق نانوشته از بين رفته است و دوران خوش شما به پايان رسيده است.
وي در پايان تصريح كرد: آقاي علوي تبار عزيز مي دانم كه انتخابات نزديك است و بحث شما نيز پيامد اين حال و هواست. اصلاح طلبان دوباره به فكر راي افتاده اند. مجبورم به عنوان يكي از آن مخالفان بگويم؛ اين بار اگر راي دادني در كار باشد صورت حسابش را مي فرستيم در منزل تا پرداخت شود. در غير اين صورت راي بي راي. توافق بي توافق.

۱۳۹۱/۴/۱۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...