نسخه چاپی

ستاره‌هایی در قلب كودكان سرطانی

جواد نكونام، علی كریمی و علی دایی با حمایت از كودكان سرطانی ، بی‌سرپرست و مدرسه سازی، ستاره‌هایی به مراتب بزرگ تر و پرنور تر از فانوس‌هایی هستند كه خالكوبی می‌كنند و دنبال مارك و برند و اتومبیل هستند.

به گزارش نما به نقل از مهر، پشت سر ستاره‌ها همیشه حرف و حدیث بسیار است، مردمان شایعه می‌سازند، برایشان حرف در می‌آورند برخی از ستاره‌ها هم چنان جوگیر می‌شوند که زندگی واقعی و معنویت کوتاه این زندگی پرطمطراق شده را از یاد می‌برند و آن می‌کنند که برخی چون خودشان خوششان می‌آید.

درشتی می‌کنند، دروغ می‌گویند، سرتا پای خود را خال می‌کوبند، ثروت خود را برای مارک‌های هفتگی مد خرج می‌کنند، آنها طوری زندگی می‌کنند که انگار هیچکس دیگری در دنیا نیست، انگار نه انگار که بسیاری از طرفداران آنها پابرهنه‌هایی هستند که در فقر می‌سوزند اما می‌دوند به عشق این ستاره‌ها.

نه در ایران که در تمام جهان هم چنین است، از آن عکس کودک آفریقایی که شماره ۹ را روی کمرش با خودکار به عشق رونالدو حک می‌کند بگیرید تا آن کودک که با یک تلویزیون سیاه و سفید روی نمدی پاره در گرمای گرمسیری صحرا دو دست را زیر چانه زده و با دیدن ستاره‌های فوتبالی خود لبخند از روی لبش محو نمی‌شود و البته که با پیروزی آنها با سر می‌دود و جیغ بنفش می‌کشد.

با این توضیح است که دو نوع ستاره داریم، ستاره‌هایی که سوسو می‌زنند و به قدر فانوس هم برای کشور خود و مردمان خود و هواداران خود گرما ندارند، و البته ستاره‌هایی که می‌توانند برای لحظاتی چون خورشید بدرخشند و پیرامون خود را گرم کنند.

آنها که خدا را بیشتر باور دارند و آنها که ایمان قوی‌تری دارند همیشه زندگی بهتری دارند.

نکونام یکی از این ستاره‌هاست، کاپیتان سابق تیم ملی ایران کم حرف و حدیث پشتش نیست، برخی مواقع می گویند با آندو بد است، گاه می‌گویند شرط گذاشته که فلانی باشد من نیستم، گاهی می‌گویند پول پرست است اما او همیشه سر به لاک خود داشته است، در مورد او حتی می‌گفتند میلیونها دلار گرفته و از اسپانیا به استقلال آمده اما گزارش واقعیت آن لیستی است که وزارت ورزش اعلام کرد و به قولی فاش کرد.

علی کریمی

نکونام یک میلیارد و دویست میلیون تومان گرفته بود که در میان ستاره‌های استقلال هفتمین نفر بود، او بازکننده دروازه کاسیاس، با هفت سال سابقه در لالیگا و بازی کنار و مقابل مسی و رونالدو به استقلال آمد و کاری هم به شایعه‌ها نداشت، او پول رضایت نامه اش را برخلاف همه شایعه‌ها خودش داد چون اوساسونا درگیر مشکلات اقتصادی اسپانیا شده بود و نمی‌توانست پول کاپیتان را بدهد در نتیجه مبلغ رضایت‌نامه را از طلبش کاست.

در مورد درگیری با امیر قلعه‌نویی، کاپیتان تیم ملی ایران به خاطر ایمان موسوی و فرزاد حاتمی بود که درگیر شد نه خودش و نه امیر قلعه‌نویی، او می‌توانست بماند و هنوز هم در استقلال باشد.

کاپیتان، بدون توجه به شایعه‌ها اما خانه‌ای ساخته میان خودش و البته کودکان سرطانی محک، جواد، به جای دعوا برای پول، خودنمایی با اینستاگرام و مارک لباسش، با کودکان سرطانی نامه نگاری می‌کند، او پست‌هایش را آنجا می‌گذارد، نکونام، به جای خواندن پیام‌های هوادارانش، نامه سزطانی‌ها را با خود به جام جهانی می برد.

نکونام، به جای مصاحبه‌های آنچنانی دست بازیکنان دیگر را می‌گیرد و به محک می‌برد تا صدای قهقهه بچه ها را با فوتبال‌دستی بشنود، کسی چه می‌داند، او به محک که می‌رود شاید بخشی از هزینه‌ها را هم پرداخت می‌کند، شاید از بازیکنان دیگر هم در این راه کمک می‌گیرد، مگر دایی چنین نمی‌کند؟ مگر کسی می‌دانست که علی کریمی در ورامین، کودکان بی‌سرپرست را نگهداری می‌کند؟ مگر کسی می‌داند؟

ستاره دقیقا یعنی چه؟ یعنی قیافه‌ای عجیب داشتن یا بغل کردن و بوسیدن کودک‌ِکار و یتیم و سرطانی؟ علی کریمی دو ساعت تمام با بچه‌هایش در آن یتیم خانه، فوتبال بازی کرد و عرق ریخت، دایی مدرسه ساخته است و بچه ها آنجا تحصیل می‌کنند. خیلی از ستاره های دیروز و امروز دیگر فوتبال هم همین هستند.

نماد ستاره خالکوبی‌های بیشتر نیست، باید ببینی چقدر دلی را شاد کرده‌ای، هر که بیشتر چنین کرد، ستاره بختش بلند‌تر است.

۱۳۹۴/۴/۲۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...