قصه های من و بابام!

ایشون و باباش که یکی از اخبار ما رو زحمت کشیدن، خیلی گنده هستن، البته از نظر رسانه ای و ...! خوب بیش از این هم نمیشه حرف زد. اگه دوست دارین برین فیلمش رو ببین! البته دیدن فیلمش رو به بیماران قلبی عروقی تنفسی و کودکان توصیه نمی کنم! بریم ببینیم این هفته کجا آرومه و کجا شور و گریه برای یک مجرم!

پیگیری یک نماینده به سبک یک خبرنگار!
اجازه بدین این هفته را با یک خبر داخلی آغاز کنیم. یکی از همکاران سایت نما نیوز که در حوزه مجلس فعالیت می کند، این هفته راجع به ارائه متن ترجمه اصلی توافق توسط دولت با یکی از نماینده ها گفتگو کرد. اما چشمتان روز بد نبیند. موبایل ایشون،( مستند موجوده!) در فاصله یک ساعت 19 بار تماس از طرف آن نماینده داشته و دست آخر هم که با او صحبت کرده، جناب نماینده گفته اند که مصاحبه را منتشر نکنید. مگه داریم؟ مگه میشه؟ خوب از کی می ترسی؟ شماره همکار ما رو هم از دفتر مجلس پیدا کرده بوده! نه من می خوام بدونم برای همه کارهای مملکت این همکه پیگیر هستی؟

قصه های من و بابام!
خبر مهم این هفته هم این بود که از این به بعد می توانیم به م.ه بگوییم مهدی هاشمی! چون جنابشان به منظور اجرای حکم قضایی و سپری کردن دوران محکومیت حبس 10 ساله خود وارد زندان اوین شد. بعد کلی آدم از جمله فاطمه و محسن هاشمی، عفت مرعشی، علیزاده‌طباطبایی و سید وحید ابوالمعالی وکلای مهدی هاشمی و چند نفر دیگر مهدی هاشمی را همراهی می‌کردند. بعد پایگاه حاج آقا، فیلمی از لحظه وداع با فرزندش منتشر کرد که به دقایقی پیش از عزیمت وی به زندان مربوط می‌شود. و اشک و آه و حسرت! بعد روزنامه ها تیتر زدن: دعا و بوسه آیت الله هاشمی، بدرقه پسر! فقط ببین همین یه تیتر چقدر شائبه داره، بقیه رو دیگه نمی گم. خلاصه قهرمان قصه ما برای تحمل!! 10 سال(فقط 10 سال) حبس! وارد اوین شد. و به این صورت پایان این قصه هم مثل تمام قصه های ایرانی خوش بود.

یاز هم لوغوز و قمپز!
ببین عزیزم، ما در نهایت نفهمیدیم که حرف چه کسی رو قبول کنیم. البته حرف دشمن پذیرفتنی نیست، اما خوب دیگه تا نباشد چیزکی...! یارو در اومده گفته: ایران حق غنی‌سازی ندارد. در حال هضم این کلام بودیم که دوباره جان کری گفت: ما همواره گزینه نظامی را روی میز داریم. که البته تکراری بود. بعد از اون گفت: ۲۰ سال ردیابی زنده تلویزیونی بر روی تولید سانتریفیوژ ایرانی‌ها خواهیم داشت. و در نهایت تیر خلاص را زده و گفته سپاه همچنان خواستار بمب هسته‌ای است. خوب می خوام بدونم یکی نیست جواب این مردک رو بده؟ سخنگویی، وزیری، مقام ارشدی، کسی... یکی چیزی بگه تروخدا!

فرهنگ کمیته امدادی
سیدمحمد حسینی رو که یادتون هست. وزیر بود و اینا! آقا یه چیزی گفته باید با طلا نوشت: برای عده‌ای "هنر سفارشی" عیب است اما "هنر سفارتی" افتخار !نه جون ما، لذت بردی؟ بعد هم از دوران وزارتش دفاع کرده که  در دوره وزارتم نگاهمان به فرهنگ، کمیته امدادی نبود که از همه با هر نگرشی حمایت کنیم و هیچ‌گاه مرعوب جریان شبه‌روشنفکری نشدیم.