به گزارش نما - روزنامه ایران نوشت:اواخر بهمن ماه سال 90، با ادعاهای مردی نگران مبنیبر اینکه همسرش گمشده است، پلیس پایتخت به تجسسهای ویژهای دست زد.
این مرد که آشفته بود، وقتی پیش روی بازپرس جنایی ایستاد، گفت: مقیم امریکا هستم. سالها پیش برای کار راهی واشنگتن شدم و در آنجا با دختری امریکایی به نام ترسا ویرجینیا آشنا شدم. وقتی دیدم که او زن زندگی است با او ازدواج کردم و اکنون از او 3 پسر دارم.
وی افزود: چند ماه پیش همسرم برای دیدن اقوامم به تهران آمد. هفته گذشته بستگان با من تماس گرفتند و گفتند چند روزی است که ترسا با خودرویش از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.
وقتی ماجرای ناپدید شدن همسرم را از اقوامم شنیدم، خیلی نگران و دلواپس شدم. بلافاصله با نخستین پرواز به تهران آمدم و حالا 18 روز از گمشدن ترسا میگذرد و نگران هستم که گرفتار سرنوشت شومی شده باشد. با اعلام شکایت این مرد، تیمی از کارآگاهان پلیس مأموریت یافتند تا برای ردیابی زن امریکایی دست به تحقیق بزنند.
مأموران در جریان بررسیهای میدانی پی بردند که کارت سوخت خودروی زن گمشده مورد استفاده قرار گرفته است. با بررسیهای فیلمهای دوربین مداربسته جایگاه سوخت بود که پلیس متوجه شد دو پسر جوان خودروی ترسا را دزدیدهاند که همین کافی بود تا این دو پسر دستگیر شوند. اکبر و سیامک در بازجوییها از راز جنایت هولناک خود پرده برداشتند و به قتل زن امریکایی اعتراف کردند.
اکبر در بازجویی ها گفت: روز 12 بهمن ماه سال 90 بود که در سیدخندان من و سیامک دست به این قتل زدیم و سیامک دستش را به گردن او انداخت، اما ترسا تقلا کرد، دستش را روی بوق گذاشت تا از خودروهای عبوری و رهگذران کمک بخواهد! سرانجام سیامک با دستهایش وی را خفه کرد. سپس با خودروی خودش جسدش را به بیابانهای اطراف تهران بردیم و آنجا رها کردیم و پول و خودرویش را به سرقت بردیم.
با اعترافات اکبر، سیامک نیز در بازجوییها قتل زن امریکایی را به گردن گرفت و حرفهای اکبر را تأیید کرد. با اعترافات این دو پسر جوان پلیس جنایی جسد ترسا را ردیابی کرد.سیامک که عامل اصلی قتل است در شعبه 71 دادگاه کیفری به ریاست قاضی عزیزمحمدی و چهار قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفت. در ابتدای جلسه شوهر ترسا در جایگاه ایستاد و تأکید کرد فرزندانش برای قاتل مادرشان درخواست قصاص کردهاند و خودش نیز شکایت دارد.
سپس سیامک گفت: روز حادثه من با دستهایم او را خفه کردم و اکبر نیز به من کمک کرد. حالا سخت پشیمانم و تقاضای عفو و بخشش دارم.اکبر نیز که با اتهام معاونت در قتل روبهرو است گفت: زمانی که میخواستیم از ترسا زورگیری کنیم او مقاومت کرد. وقتی چاقویی که در دست سیامک بود را دید، از شدت ترس بیهوش شد. آنجا بود که سیامک با دستهایش وی را خفه کرد، وقتی مطمئن شدیم وی را کشتهایم جسدش را رها کردیم. آن زمان من 20 سال سن داشتم و اکبر 21 سال. باور کنید نفهمیدیم چکار میکنیم. حالا بشدت پشیمان هستیم.
در پایان جلسه پنج قاضی عالیرتبه برای صدور رأی نهایی با هم وارد شور شدند اما چون ترسا ویرجینیا مسیحی بود و طبق قانون مجازات اسلامی نمیشود برای سیامک تقاضای قصاص شود رئیس شعبه در اینباره از همسر زن امریکایی توضیح خواست. همسر ترسا گفت: زمانی که من با ترسا ازدواج کردم وی مسلمان شد او قبل از ازدواجمان مسیحی بود اما در ایالتی که پیمان زناشویی بستیم، مسلمان شدن او ثبت شده است.
در پایان جلسه محاکمه قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام کرد و قضات رسیدگیکننده بعد از شور به همسر قربانی فرصت دادند تا مدارک خود را درباره تغییر مذهب همسرش در چند روز آینده به دادگاه تحویل دهد. شوهر ترسا نیز با ارائه مدارک به دادگاه اثبات کرد که ترسا به اسلام روی آورده و مسلمان شده است.
وقتی مسلمان شدن این زن برای دادگاه کیفری استان تهران به اثبات رسید پنج قاضی عالیرتبه پس از محاکمه، سیامک را به خاطر قتل عمد به قصاص نفس و اکبر را به خاطر معاونت در قتل به زندان محکوم کردند که حکم قصاص برای تأیید به دیوانعالی کشور رفت اما قضات عالیرتبه دیوانعالی کشور وقتی مشخص شد مادر ترسا هنوز زنده است، حکم قصاص را نقض کردند و خواستار حضور وی در دادگاه شدند اما پیش از جریان محاکمه مادر ترسا و حتی شوهر این زن درگذشتند و درحالی که هفته گذشته قرار بود این دو متهم به قتل در شعبه دوم دادگاه کیفری یک محاکمه شوند سه قاضی عالیرتبه جنایی تا مشخص شدن ورثه قربانی، رسیدگی به پرونده را به آینده موکول کردند.
سرنوشت نامشخص برای پرونده دو جوانی كه زن امریكایی را در تهران كشتند
۱۳۹۴/۸/۲۳