نسخه چاپی

ادبیات درمانده صهیونیست‌ها درمقابل ایران

عکس خبري -ادبيات درمانده صهيونيست‌ها درمقابل ايران


به گزارش نما ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :


انتصاب «بندر» نشانه وضعيت بحراني استخبارات سـعودي است

انتصاب بندر بن سلطان به رياست سازمان استخبارات (امنيت) رژيم عربستان به جاي امير مقرن بن عبدالعزيز، نشانه شكست همه جانبه اين سازمان است.
روزنامه لبناني الاخبار با انتشار اين تحليل، از قول يك منبع آگاه از درون خاندان سلطنتي عربستان كه اين روزها با عنوان مستعار «مجتهد» در حال افشاي اسرار و اتفاقات جاري در درون خانواده سلطنتي در تويتر است، نوشت: «دستگاه امنيتي عربستان در مصر، عراق، ايران و حتي قضاياي ساده حكومتي مثل امور مرتبط با خانواده سلطنتي شكست خورده است. گزارشي به دست پادشاه رسيده كه نشان مي دهد افراد نظامي و غيرنظامي اي در نهادهاي امنيتي به كار گرفته شده اند كه مقرن هيچ آگاهي و شناختي از آنها ندارد، مقرن فقط با زنها و مشروبات الكلي سرگرم است. گفته مي شود او به طور كامل امور سازمان امنيت را به رئيس دفتر خود، الحواس سپرده و آن قدر به او اختيارات داده بود كه حتي اختياراتش از صلاحيت هاي عبدالعزيز بن بندر نيز بيشتر شده است. جايگاه عبدالعزيز تا آن اندازه ضعيف شده كه نمي تواند به طرف هاي ديگر دستوري صادر كند مگر از طريق الحواس كه خود را همه جا فردي غيروابسته به آل سعود معرفي مي كند.»
اين گزارش حاكي است: كاركنان سازمان امنيت از بسياري از مزايا و حقوق خود كه در زمان امير نايف به آنها داده مي شد، محروم مانده اند. يكي از اين افراد مي گويد «تركي فيصل آدم جدي و ميهن پرستي بود اگرچه اموال زيادي را دزديد، نواف هم كريم بود و از لحاظ مادي خيلي به كاركنان مي رسيد اما مقرن نه كريم بود، نه جدي و نه ميهن پرست.»
گفته مي شود سفرهاي اخير مقام هاي ارشد آمريكايي از جمله ديويد پترائوس، رئيس سازمان امنيت آمريكا، سي آي اي به عربستان نقش بسزايي در تغييرات ايجاد شده داشته است. اخيرا تصاوير بسياري در رسانه هاي عربستان از بندر با مقام هاي آمريكايي منتشر شده بود. برخي از تحليلگران مي گويند اين نشان مي دهد آمريكايي ها تا چه اندازه به بندر تمايل داشته و به او اعتماد دارند. همچنين گفته مي شود كه انتصاب بندر نشان از آغاز تغييرات جديد در حكومت عربستان است.
الاخبار نوشت: بندر چهره عادي اي نزد شاهزادگان عربستاني محسوب نمي شود. وي فردي است كه روابط بسيار نزديكي با آمريكايي ها داشته و بيش از 23 سال سفير عربستان در آمريكا بوده است، يعني از سال 1983 تا .2005 اين دوران از آن بابت مهم است كه وي در طول اين دوره شاهد تحولات بزرگي در عرصه سياست بين الملل بود كه عربستان در تمامي آنها نقشي موثر و مهم داشته است. در طول اين مدت جنگ هاي خليج فارس اول و دوم يعني جنگ ايران و عراق و حمله رژيم بعث به كويت رخ داد، همچنين حملات 11 سپتامبر، حمله غرب به افغانستان و حمله آمريكا به عراق رخ دادند كه در تمامي آنها بندر سردمدار اداره امور كشورش در عرصه ديپلماتيك بود. به ويژه روابط بسيار نزديكي با بازهاي آمريكايي از جمله خاندان جورج بوش، رئيس جمهوري سابق آمريكا و ديك چني، معاون سابق رئيس جمهوري اين كشور داشته است. دوران حضور او در سفارت عربستان در آمريكا از نگاه بسياري از تحليلگران نقطه عطفي در روابط آمريكا و عربستان محسوب مي شود. زماني كه بندر بن سلطان توانست روابط نزديكي با لابي صهيونيست هاي آمريكا، آيپك برقرار كند و رابط آنها با رياض شود.
بندر سابقه رياست بر شوراي امنيت ملي عربستان و سازمان امنيت را نيز داشته است.
يادآور مي شود مشورت هاي غلط امثال بندربن سلطان به دولت بوش باعث ارتكاب خبط هاي تاريخي و استراتژيك بي سابقه در عراق و افغانستان شد و از اين جهت وي نيز در به بار آوردن افتضاحات بزرگ دست كمي از مقرن ندارد.


دويچه وله: اصلاح طلبان اين طرف كه مي آيند برانداز مي شوند

سردبير كلاهبردار روزنامه آفتاب يزد، اصلاح طلبان را فاقد پرنسيب و اصول توصيف كرد. مجتبي واحدي با اين همه درباره بي صداقتي هايش كه ساليان سال خود را اصلاح طلب وفادار به نظام و قانون اساسي جا زده بود، توضيحي ارائه نكرد.
مشاور كروبي طي چند سال گذشته و پس از فرار از كشور براي آن كه خود را به محافل غربي گران تر بفروشد، مدعي شده بود سخنگوي كروبي است اما اخيراً اعلام كرد كه با دوره رهبري امام خميني و حتي اصل حكومت ديني مسئله دارد و از كروبي جدا مي شود.
واحدي در مصاحبه با دويچه وله با اين سؤال مواجه شدكه «اين گمانه براي بسياري مطرح است كه افراد تا وقتي داخل ايران هستند به اصلاح طلبي معتقدند ولي به محض اينكه از ايران خارج مي شوند، تبديل به منتقد قانون اساسي جمهوري اسلامي و به اصطلاح «دوران طلايي امام» و «گفتمان اصلاح طلبانه» مي شوند. علت اين قضيه چيست؟» اما بدون آن كه توضيح روشني ارائه دهد موضع منافقانه امثال موسوي را به چالش كشيد و گفت: اجراي بدون تنازل قانون اساسي يعني تأكيد بر اصل 57 كه همه قوا را زير نظر رهبري مي داند و رهبري براي خود اين حق را قائل است كه تصميمات مجلس، دولت و قوه قضائيه را وتو كند و اين مستند به قانون اساسي است. يعني هركس قانون اساسي را قبول داشته باشد بايد اين مورد را هم قبول داشته باشد.
وي سپس با تخطئه اصلاح طلبان گفت: كساني كه الان در مورد انتخابات صحبت مي كنند، يعني اين كه مي خواهند جنبش سبز و ادعاي اصلي اش را زير پا بگذارند و بروند با حاكميت كنار بيايند و مي خواهند رئيس جمهوري انتخاب كنند كه آقاي خاتمي در سال 1382 به صراحت گفته است «فقط يك تداركات چي است». اين نشان مي دهد كه ما پرنسيبي نداريم. آقاي خاتمي نشان مي دهد پرنسيبي ندارد، فقط به دنبال بازگشت به حاكميت به هر قيمتي است. يكي از دلايلي كه جنبش دچار رخوت و ركود شد، همين دوپهلوگويي ها و دوپهلو عمل كردن هاي افرادي است كه از يك طرف ادعاي تقلب در انتخابات مي كنند و از طرف ديگر مي خواهند در انتخابات شركت كنند.
واحدي همچنين در مصاحبه با روز آن لاين گفته است: هركس بخواهد تن به انتخابات بدهد ايرادي ندارد اما اگر بخواهد ادعاي همراهي با جنبش سبز را داشته باشد كه ادعاي تقلب داشته، اين نوعي فريبكاري است.
وي اضافه كرد: آقاي خاتمي مي گويد نشانه هايي از تغيير مي بيند. بهتر است او صريحاً و خيلي واضح اين نشانه هايي را كه از آن صحبت مي كند نام ببرد. اين طور نيست كه آي كيو ايشان 1500 است و بقيه زير .100 آقاي خاتمي مي گفت رئيس جمهور تداركاتچي است و حجاريان گفت حاجب الدوله است. حالا چه چيزي فرق كرده است. من به موقع درباره اين فريبكارها روشنگري مي كنم.



انتخابات بهانه بود اصل نظام نشانه بود

يكي از عناصر فراري ضد انقلاب مدعي است موسوي و كروبي به خواست خود در حصر رفتند تا در معرض اعتراض مخالفان قرار نگيرند.
اميرعباس فخر آور مدت ها با تيم تندروي نومحافظه كاران در دولت بوش همكاري داشت و مدتي است كه مسئوليت پاكسازي VOA را در كنار مدير آمريكايي آن بر عهده گرفته است. با اين حال برخي گروه هاي اپوزيسيون وي را نفوذي جمهوري اسلامي مي دانند و از جمله به بازگشت برادر نامبرده به ايران يا برخي اخراجي ها در صداي آمريكا استناد مي كنند.
فخرآور در وبلاگ خود (سبزنامه) بر ماهيت برانداز فتنه سبز تصريح كرد و نوشت: كساني از تغيير رژيم مي ترسند و سعي مي كنند ديگران را به بيراهه ببرند. همان ها كه مي گويند جنبش سبز از «راي من كو؟» شروع شد با كتمان حقيقت و لفاظي، جنبشي دگرگون ساز را جنبش اصلاحي خوانده و رهبران اصلاحي براي جنبش تراشيدند، همانها، جنبش را با توسل به جمله جعلي «جنبش سبز از راي من كو؟ شروع شد» جنبشي اصلاحي معرفي كردند اما راي من كو، بهانه آغاز بود نه دليل آغاز آن.
وي امثال موسوي و كروبي را « سران بهانه اي جنبش» معرفي كرد و نوشت: «منظور از سران بهانه اي، افرادي چون ميرحسين موسوي و كروبي و ديگر اصلاح طلبان ميباشند چرا كه آنان فقط بهانه بودند و اصل نظام نشانه. نه اصلاحات، مدنظر بود و نه سران آنها، سران جنبش بودند. موسوي و كروبي به خانه هاي امني خزيده و سكوت اختيار كردند. قبلا نوشته و گفته ام و بار ديگر تكرار ميكنم كه حبس خانگي موسوي و كروبي، خودخواسته بود تا با مطالبات مواجه نشوند. آنها جنبش سبز را به وسعت يك اقيانوس اما به عمق يك استخر ميخواستند».
فخر آور ادعا كرد: آنها كه مدارا با رژيم اسلامي را در دستور كار قرار داده و مدارا و مماشات را به جاي مبارزه قالب مي كنند، همانها در جلسات و كنفرانس هاي خود با فرستادگان و سفراي رژيم كه به نام اصلاح طلبان در خارج كشور ساكن شده اند، جلسه پشت جلسه و كنفرانس پشت كنفرانس برگزار مي كنند، جلسات و كنفرانس هايي كه به كار بردن واژه سرنگوني در آنها ممنوع است.
گفته مي شود فخر آور با همين مواضع راديكال و تندرو مآبانه بارها توانسته مراكز آمريكايي فعال در حوزه براندازي را سر كيسه كند.



ادبيات مستأصل صهيونيست ها در مقابل ايران

استيصال رژيم صهيونيستي در مقابل جمهوري اسلامي باعث تشديد اختلافات در ميان مقامات تل آويو شده است.
روز گذشته بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل گفت تحريم ها تا امروز آن نتيجه اي را كه اميدوار بوديم بر ايران بگذارد، به همراه نداشته است.
نتانياهو گفت: اسرائيل با پنج چالش دفاعي اصلي مواجه است كه مهم ترين آن، برنامه اتمي ايران است. او همچنين ابراز تاسف كرد كه تحريم ايران تاكنون نتيجه قابل توجهي به همراه نداشته است. به گفته وي تهديدهاي سايبري، خطر موشكي، خطر مرزها و بالاخره خطر انباشته شدن سلاح هاي متعارف در منطقه، چهار چالش ديگر هستند.
نتانياهو گفت كه ساخت ديوار امنيتي به طول 250كيلومتر در مرز مصر، با اين كه هنوز تمام نشده اما نتايج مثبتي را همراه داشته است.
وي تصريح كرد: تحريم ها شكست خورده و نتوانسته برنامه هسته اي ايران را متوقف كند.
همزمان شائول موفاز معاون مستعفي نتانياهو ضمن مخالفت با هرگونه درگيري نظامي با ايران گفت ما در حزب كاديما ماجراجويي عليه ايران را تاييد نمي كنيم.
موفاز رهبر حزب مخالف كاديما، پيش از اين به عنوان وزير دفاع و رئيس ستاد كل فرماندهي ارتش اسرائيل فعاليت كرده است. او دو ماه پيش با نتانياهو ائتلاف كرد و به عنوان معاون نخست وزير به كابينه پيوست اما هفته گذشته عمر اين ائتلاف به سر آمد و موفاز از دولت جدا شد.
به گزارش رويتر، موفاز در بيان علت مخالفت خود با اقدام نظامي در مقابل ايران گفت: ما هيچ ماجراجويي را در زمينه عمليات نظامي كه آينده پسران و دخترانمان و آينده شهروندان اسرائيل را به خطر بياندازد تاييد نمي كنيم.
نظرسنجي ها در اسرائيل هم نشان مي دهند كه اكثريت صهيونيست ها مخالف هرگونه اقدام نظامي انفرادي تل آويو عليه ايران هستند.
شايان ذكر است دو ماه پيش نشريه فايننشال تايمز در تحليلي نوشت: تهديد اسرائيل به حمله عليه ايران بزرگترين بلوف قرن است.
پاتريك كاكبرن در اين تحليل خاطرنشان كرده بود: «نتانياهو تنها يك هنر دارد و آن خالي بندي است. 40 سال است كه اسرائيل در هيچ جنگي پيروز نشده است. ماجراجويي طولاني مدت اسرائيل در لبنان كه در سال 1982 آغاز شد، 20 سال بعد با عقب نشيني و تحقير به پايان رسيد. در سال 2006، بمباران هاي يك ماهه ارتش اسرائيل نتوانست حزب الله لبنان را از مواضع خود در نزديكي مرزها بيرون براند. با اين تفاسير، آيا بمباران هاي اسرائيل بر ضد تاسيسات هسته اي ايران كه زير زمين قرار گرفته اند، موفق خواهد بود يا نه؟» اسرائيل نمي خواهد با ايران درگير شود. قدرت نظامي اين رژيم كمتر از آن چيزي است كه كشورهاي ديگر جهان تصورش را مي كنند. جنگ 2006 لبنان نشان داد كه قواي نظامي اسرائيل در تمام سطوح ناشايسته و بي ظرفيت هستند.



از بن بست تحريم ها نمي شود راهي براي توقف ايران پيدا كرد

«تحريم هاي آمريكا عليه ايران پر از رخنه و نقاط ضعف است».
نشريه آمريكايي كامنتري در ارزيابي تحريم هاي ضد ايراني نوشت: اين تحريم ها آن قدر آميخته به نقاط ضعف هستند كه حتي نتوانستند مانعي بر سر برنامه هاي نفتي ايران ايجاد كنند چه رسد به اينكه ايران را وادار به عقب نشيني و توقف برنامه هسته اي كنند.
كامنتري تصريح كرد: همانطور كه اوايل ماه جاري ميلادي وال استريت ژورنال گزارش داد «تحريم هاي فلج كننده» غرب، نتوانست شركت انرژي ايراني را از شركت در مزايده پالايشگاه نفت فرانسوي بازدارد. شركت خصوصي «گروه توسعه انرژي تدبير» ايران اين اجازه را دارد كه در مزايده پالايشگاه «پتيت كورنه» كه به پاريس سوخت عرضه مي كند، شركت كند. براساس گزارش ژورنال اين شركت نزديك به 10درصد انرژي كشور را تامين مي كند.
اين نشريه معتقد است: با وجود آنكه محدوديت هاي مالي كه بر معامله با ايران و بانك مركزي اعمال شده، مديريت تدبير بر اين پالايشگاه را با پيچيدگي هايي روبرو مي كند اما دولت فرانسه كه از مدافعان سرسخت تحريم ها است، مانع اجراي اين مزايده نشده است. در شرايطي كه اين معامله را در مقايسه با معافيت هايي كه دولت اوباما به چين و هند براي خريد نفت ايران داده، نمي توان چندان چشمگير دانست اما اين امر يك نشانه ديگر از گريزهاي بي شمار از تحريم ها است و باعث مي شود ايرانيان باور داشته باشند كه با صبر و تحمل تحريم ها پايان مي يابند.
تحليلگر كامنتري مي نويسد:ايراني ها معتقدند دولت اوباما و كشورهاي اروپايي كه تحريم ها را اعمال كرده اند، به زودي از تلاش خود خسته مي شوند و شكوفايي تجارت ايران به زودي به شكل سابق درمي آيد.
اين نشريه آمريكايي در پايان تصريح كرد: از بن بست تحريم ها نمي توان راهي به سوي توقف ايران و برنامه هسته اي آن پيدا كرد.

۱۳۹۱/۵/۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...