نسخه چاپی

مجتبی دلیر، از دلایل رعایت نكردن قوانین راهنمایی و رانندگی در كشور می گوید

چرا ایرانی ها انقدر بد رانندگی می كنند؟

عکس خبري -چرا ايراني ها انقدر بد رانندگي مي کنند؟

افراد با شخصیت ضد اجتماعی به گمان خود با رانندگی ناایمن در حال زورآزمایی، قدرت نمایی و به مبارزه طلبیدن قانون و مراجع قدرت هستند! برخی نیز در هنگام رانندگی حس برتری جویی و رقابت طلبی دارند و می خواهند از همه جلو بزنند.

اختصاصی-به گزارش نما ،تمرکز در رانندگی، توانایی حفظ سرعت و حفظ فاصله ایمنی با اتومیبل های مقابل و پشت سر از جمله مهارت هایی است که در رانندگی های معمول باید رعایت شود. این در حالی است که متاسفانه رعایت چنین موارد ساده ای در بین راننده های ایرانی کمتر دیده می شود. به طوری که اگر اعمال قانون و جریمه های سنگین رانندگی در کار نباشد همه حق تقدم را برای خودشان قائل می شوند و در نتیجه روز به روز با آمار بالای تصادفات جانی و مالی روبرو خواهیم شد. با وجود آنکه راهنمایی و رانندگی با تلاش های فراوان، افزایش جریمه های رانندگی و آموزش های فرهنگی از طریق صدا و سیما و بنرهای شهری تلاش می کند تا شرایط رانندگی صحیح و اصولی را کمی بهبود ببخشد اما می بینیم که برخی از راننده ها همچنان به روند غلط رانندگی شان ادامه می دهند. در همین زمینه که چرا رانندگی ها در کشور ما با چنین شرایطی روبروست با دکتر مجتبی دلیر، متخصص روان شناسی اجتماعی و مدرس دانشگاه گفت و گو کردیم.


 چرا اکثر راننده های ایرانی نمی توانند شرایط درست رانندگی مثل حفظ سرعت و توانایی تمرکز در رانندگی را رعایت کنند
؟
برخی از افراد رانندگی بد را به نوعی دهن کجی به قانون می دانند. افراد با شخصیت ضد اجتماعی به گمان خود با رانندگی ناایمن در حال زورآزمایی، قدرت نمایی و به مبارزه طلبیدن قانون و مراجع قدرت هستند! برخی نیز در هنگام رانندگی حس برتری جویی و رقابت طلبی دارند و می خواهند از همه جلو بزنند. می خواهند بهتر بودن دست فرمان، رانندگی یا خودروشان را ثابت کنند.


بالا بردن جریمه های رانندگی چقدر تاثیرگذار است؟
 جریمه ها صرفا برای عده ای از این رانندگان بازدارنده است. اصولا تنبیه، رفتار درست را مشخص نمی کند و یادگیری رفتار مناسب از جمله رانندگی ایمن براساس تشویق رفتارهای مطلوب مسیر می شود. بنابراین، سازوکارهای مشوق رانندگی ایمن باید فعال¬تر شود.
 
به نظر شما چرا ما ایرانی ها که به شدت اهل تعارف به یکدیگر هستیم در رعایت حق تقدم رانندگی اینطور نیستیم و سعی می کنیم در خیابان آنطور که به نفع مان است برانیم؟
 دوستی تعریف می¬کرد روزی در یکی از شهرهای کشور استرالیا در حال رانندگی بودم که به دلیل ناآشنایی با خیابان ها به اشتباه وارد خیابان یکطرفه¬ای شدم و خود را در مسیر مخالف و شاخ به شاخ با تعدادی ماشین دیدم. جالب اینکه رانندگانی که حق با آنها بود به جای اینکه شروع به رفتارهای پرخاشگرانه، بددهنی، بوق زدن، چراغ زدن و ... بکنند همگی ترمز کرده و متوقف شدند! به طوری که من توانستم به راحتی دور بزنم و در مسیر صحیح قرار بگیرم. اشتباهی که اگر در ایران رخ داده بود می توانست به اتفاقات ناگواری منجر شود. فرهنگ تعارف رفتار آموخته شده کهن است که تنها در موقعیت های خاص مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال وقتی می خواهید از دری عبور کنید تعارف می کنید. کاری که شاید اجداد ما هم این کار را می کردند. اما رانندگی در شهرها به عنوان رفتاری که مربوط به دنیای مدرن است طبیعتا نوع رفتار عمومی در آن بسیار تابع است و رفتار امروزی شده آدم ها رانشان می دهد.


 چقدر رعایت نکردن اصول رانندگی در کشور به خشونت در حین رانندگی بر می گردد؟
 به هر حال، اگرچه بخشی از پاسخ به این سوال ها و پرسش های مشابه مربوط به قوانین راهنمایی و رانندگی و فنی- مهندسی است اما قسمت اعظم پاسخ ها به رفتار افراد مربوط می شود. برای مثال پدیده ای که به خصوص این روزها بیشتر با آن روبرو هستیم یعنی خشم و پرخاشگری هنگام رانندگی نوعی رفتار محسوب می شود و در حیطه علم روان شناسی است.
وقتی در حال رانندگی هستیم، گرایش داریم رانندگان دیگر را در دسته¬بندهای بسیار متمایز ببینیم: «احمق¬ها»، «ابله¬ها» و ...! ما با خود می گوییم که «من از ماشین ها عصبانی نیستم، از راننده¬های احمقشان عصبانیم!» در حالی که هر روز وسایل نقلیه بیشماری در بزرگراه¬ها از کنار ما عبور مي‌كنند و معمولا دلیلی برای به خاطر سپردن آنها نداریم، حساسیت شدیدی نسبت به رانندگانی پیدا می¬کنیم که جرات مي‌كنند «راهمان را بگیرند». اما شیوه رفتار و عکس العمل ما نسبت به رانندگان همانند شیوه واکنش ما نسبت به کسانی که در پیاده¬روها «راهمان را مي‌گيرند» نیست.
هویت ما در هنگام رانندگی برای سایرین مخفی است و ما امکان فرار سریع از موقعیت را داریم. بنابراین درباره زیر سوال رفتن هویت و آبرویمان نگران نیستیم. از این رو خشم را از اهداف سخت به راحتی جابه جا می کنیم. در واقع، جابه جایی زمانی رخ مي‌دهد که ما نیروی اختصاص یافته به یک هدف را به سوی یک هدف جایگزین دیگر هدایت می کنیم. برای مثال،فردی را که به خاطر سریع راندن جریمه مي‌شود در نظر بگیربد. او ممکن است از افسر راهنمایی و رانندگی ناراحت شود اما مایل یا قادر نباشد چیزی به او بگوید. وقتی این فرد به رانندگان دیگر مي‌رسد احتمالا با آنها تندخو خواهد بود زیرا آن‌ها هدف سهل¬تری برای تخلیه خشم هستند. برای کاهش خشم در هنگام رانندگی و به تبع آن ارتکاب برخی تخلفات خوب است بدانیم که تقریبا هر رفتاری که از رانندگان دیگر سر می زند علت موجهی دارد و حتی اگر راننده ای عمدا به اشتباه رفتار می کند چرا ما هم با تلافی کردن اشتباه کنیم. چرا باید اجازه دهیم که رفتار ما را رفتار دیگران تعیین کند؟! به نظر می رسد آموزش اداره خشم دست کم برای رانندگان وسایل نقلیه عمومی ضروری باشد.

۱۳۹۴/۱۱/۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...