نسخه چاپی

2 سال گذشت اصالت همچنان به رانت است!

مهران ابراهیمیان

2 سال گذشت اصالت همچنان به رانت است!دو سال از ابلاغ سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي گذشت و ما هنوز اندر خم دستاوردهاي مذاکره و اجرايي شدن برجام هستيم.
دو سال گذشت و هر جا سخنراني کرديم و همايش برگزار کرديم به آن پسوند « اقتصاد مقاومتي» افزوديم.
دو سال گذشت و نقشه سياست‌هاي اقتصادي را در دست داشتيم اما همچنان دنبال ايرباس، پژو و بنز هستيم.
دو سال گذشت و اکنون آمار اشتغال ما نه تنها بالا نمي‌رود بلکه هر ماه بيش از 5 هزار نفر کاهش مي‌يابد تا نشان دهيم دغدغه ما نه توليد است و نه استفاده از نيروي انساني تحصيلکرده.
دو سال گذشت و ما همچنان بر طبل بخش خصوصي مي‌زنيم ولي از صنايع دولتي و شبه‌دولتي حمايت مي‌کنيم و طرح فروش قسطي اجناس دولتي‌مان را اجرا کرديم.
دو سال گذشت و دو بسته خروج از رکود تنظيم کرديم که به هيچ يک از آنها عمل نکرديم.
دو سال گذشت و پرچم اقتصاد ليبرالي را در دست گرفتيم و فرياد زديم که براي نجات اقتصاد بايد بخش خصوصي را فعال کنيم اما سرمايه‌ها را به چند پالايشگاه پتروشيمي برديم. به فولادي‌هاي دوست(!) دل داديم و غم اخذ امتياز از برندهاي خارجي را خورديم.
دو سال گذشت و هر کاري را که خواستيم کرديم و هر شبه‌سياستي را دنبال کرديم بي‌آنکه به روح سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي بنگريم.
به دنبال اقتصاد آزاد رفتيم و دم از بخش خصوصي زديم زيرا حرکت بر مدار اقتصاد مقاومتي سخت و دشوار است. ترجيح‌مان حرکت بر مدار اقتصاد ليبرالي است، حتي بدون اصالت دادن به فرد. ما برنامه‌ريزان و منتقدان همه به دنبال چيز ديگري هستيم که بي‌رودربايستي اصالت را نه فرد، ‌نه به جمع و نه براساس روح سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي پيشرفت مي‌دانيم.
ما به دنبال اصالت دادن به نفت و درآمدهاي آن، اصالت دادن به مواد خام و معدني مفت و اصالت دادن محض به «سود» ناشي از دريافت رانت‌هاي آنها هستيم؛ سودي حداکثري که بهاي آن فنا شدن توليد داخل و هرز روي نيروي انساني و مرگ اخلاق است.
بديهي است با چنين تفکري قادر به گفتمان‌سازي اقتصاد مقاومتي نيستيم. بديهي است اقتصاد مقاومتي را لقلقه زبان مي‌کنيم و آن کار ديگر مي‌کنيم. بديهي است 8 ميليون بيکار را نه به عنوان موتور محرک پيشرفت يک کشور که تهديد بزرگ مي‌دانيم و کار به جايي مي‌رسد که بزرگ‌ترين مخاطره امنيتي را اين نيروي انساني مي‌دانيم.
قبول کنيم که ما و برنامه‌ريزان سرمان جاي ديگري گرم است، وقتي همچنان اقتصاد کشور را اقتصادي توزيعي مي‌بينيم، نيروي انساني و کرامت آن و ايجاد کار شرافتمند هدف نيست بلکه هدف حداکثر کردن منافع در دريافت بيشتر سهم از منابع موجود است و آقازاده بر مسند و مبادي سيستم‌هاي توزيعي نمي‌نشينند و سهميه‌بندي‌ها را جابه‌جا مي‌کنند.
بديهي است تحقق اقتصاد مقاومتي مغاير با چنين اقتصادي است. بديهي است وقتي کرامت انساني مورد توجه باشد ديگر نه سود‌هاي بانکي اينچنينی اوج مي‌گيرند و نه سيستم‌هاي توزيعي اينگونه به تخريب توليد نمي‌پردازند و با عرض پوزش بديهي است وقتي اقتصاد توزيعي حاکم باشد، ‌درآمد اجاره يک حيوان در مرزها به مراتب از يک فارغ‌التحصيل بيشتر مي‌شود و قاچاق به قله 25 ميليارد دلاري هم اوج مي‌گيرد.
کاش سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي را بار ديگر مرور کنيم و از اين ظاهرسازي‌ها و آماربازي‌ها و جمله‌سازي‌ها با اقتصاد مقاومتي دست برداريم. کاش!

۱۳۹۴/۱۱/۲۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...