هرچه از عمر روند عملياتهاي نظامي مشترك روسي ـ سوري ـ ايراني و مقاومت و هرچه از رايزنيهاي ژنو3 فاصله ميگيريم، هم تروريستها و هم حاميان آنها به خوبي درك ميكنند كه در يك طراحي هدفمند نظامي و سياسي گرفتار شدهاند. جنگ نظامي، پيكره گسترش يافته تروريسم را نه تنها ضعيف كرده بلكه به دليل فقدان راهبرد نظامي يكسرهساز خارجي و اختلاف نظرهاي اساسي در بين بازيگران حامي، جريانهاي تروريستي هم دچار جنگ داخلي شدهاند و حتي دستجات نظامي وابسته به سيا و پنتاگون هم در شمال حلب با يكديگر وارد جنگ شدهاند كه در كنار بقيه منازعات دروني در ادلب، شمال حماه، غوطه شرقي و غرب درعا در جنوب سوريه، تصوير اميدواركنندهاي از پروژه براندازي در سوريه نشان نميدهد. بازگشت به جنگ براي آنها كابوس است، لذا حتيالامكان به آتشبس پايبند ماندهاند و روي ميز مذاكرات ژنو3 هم ابزار فشار و امتيازگيري ندارند. بشار اسد در طرح جامع خود، مشخصات يك روند قانوني و منطقي براي دوره انتقالي را تعريف كرده كه حتي اگر آن را رد كنند، جايگزين اثرگذاري در اختيار امريكا وجود ندارد. آخرين راهبرد پنهان غربي ـ ارتجاعي با كمك سازمان ملل كه تلاش ميكنند فقط از ژنو3 به عنوان يك ويترين و نمايش فرصتساز استفاده شود، روي يك طرح خطرناك اسكان آوارگان سوريه در لبنان و احتمالاً عراق متمركز شدهاند تا در بحران سوريه، ظرفيتهاي مزمن و ريشهدار براي سوريه در محيط پيراموني و حتي در درون لبنان و سپس عراق به وجود آورند.
نگاه به ژنو3 به دليل فقدان هرگونه كارت بازي يا ابتكار عمل مؤثر براي حاميان تروريسم، دنبال كردن راهبرد اصلي تلقي نميشود و تلاش ميكنند از سناريوي تعريف شده هدفمند روسي ـ ايراني ـ سوري خارج شوند و بر مطالبات مأيوسانه در حذف بشاراسد تكيه كنند.
اهرمهاي شانتاژگونه مانند اتهام جنايت جنگي براي مسئولان سوريه كه با تكيه بر رشوههاي مالي ارتجاع عرب و رانت امريكايي در سازمانهاي بينالمللي شكل ميگيرد، فقط براي تغيير زمين بازي كاركرد دارد. تصويرسازي دروغين در مورد خروج روسها از سوريه، بيفايده بوده و گزارشهاي امريكايي به فاز جديدي از حضور قدرتمند و مؤثر روسيه در عرصه آزادسازي مناطق اشغالي توسط تروريستها تأكيد دارد، لذا خط فشار رسانهاي و سياسي براي خارج كردن حزبالله از سوريه و بيطرف كردن ايران با شعارهاي برجام2 و 3 به شكل مأيوسانه ادامه دارد. طرح مربوط به ايران با شعار تعامل پراگماتيستي براي حضور سازنده! ايران در بحرانهاي سوريه، عراق و خصوصاً يمن با شعارهاي مشكوك داخلي برجام 2 و 3 گره خورده تا از ظرفيت و پتانسيل منطقهاي ايران بكاهند و مشكل خود را حل كنند. امريكاييها در كنار اين راهبردهاي پراكنده، باز هم به روشهاي نظامي محدود دلخوش هستند و نميخواهند از قافله مبارزه با تروريسم و امتيازهاي پس از آن جا بمانند. همانگونه كه در عراق طرح مشاركت نظاميان خود در آزادسازي موصل را دنبال ميكنند، در سوريه هم از يكسو نمايش مبارزه با داعش ميدهند و شايد دست به اقداماتي هم بزنند و از سوي ديگر با تركيه براي تقويت تسليحاتي تروريستها و حضور محدود نظاميان ترك در شمال حلب و استان ادلب هماهنگ شدهاند و در جنوب سوريه، رايزني NSA، رئيس سازمانهاي اطلاعاتي امريكا با اسرائيل و اردن را در دستور كار گذاشتهاند تا زخم تروريستي در سوريه با سرعت التيام نيابد. نتيجه بحث اينكه حاميان تروريسم در ژنو3 براي خود حاصل پررنگي نميبينند و بيشتر به زمينهاي بازي پراكنده و رنگارنگ دلخوش هستند تا شايد با خسارت كمتر از ميدان خارج شوند. درك صحيح از روندها و به كارگيري فرصتهاي برنامهريزي شده با سوريه و روسيه، در كنار شناخت تنگناها و بنبستهاي كلان منطقهاي امريكا و شركاي آن به ويژه در يمن، دستور كارهاي ديپلماسي مقاومتي و انقلابي ايران خواهند بود.
ویترین راهبردهای پنهان در سوریه
هادی محمدی
۱۳۹۵/۱/۱۴

