نسخه چاپی

ابوطالبی از دلیل سفر روحانی به استانبول گفت

معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور در مطلب عنوان «دردفاع ازهویت اسلامی» نوشت: تمایل به همكاری در میان سران كشورهای اسلامی با ایران به سطح واقعی خود رسیده است.

به گزارش نما به نقل از ایسنا، در مطلب منتشر شده به قلم حمید ابوطالبی می‌خوانیم:
یکم: زمانی که در دیدارنخست وزیرایتالیا باد کترروحانی، آقای رنتزی صمیمانه اظهارداشت که باید نگران این بود که درجهان اندیشه ایِ غرب اکنون "اسلام هراسی" وحشتناک تر ونگران کننده تراز"تروریسم هراسی" است وبه نادرست آن را عامل این می خوانند، از آن‌چه بر اسلام رحمانی و آیین محمدی رفته است بر خود لرزیدم. این‌که تیغ بیدادِ تعصب وفخرِجاهلی چگونه رحمانیت ورحیمیت اسلام و آیین والاگهر اخلاق مدار آن را درآتش خشم وغضب وکینه می سوزاند؛ وتاریخ گهربارگسترش دین محمدی که عاری ازخشونتِ شمشیر، وبری ازجنایت وقساوت بود، وجهان به آن می بالید ونسبت به این همه درایت وعقلانیت غبطه می خورد، چگونه درپانزدهمین قرن برآمدن نوراسلام به خشونت و قساوت آغشته وبه پلیدی های دوران آلوده شده است؟ که: اسلام به ذات خود نداردعیبی، هرعیب که هست از مسلمانی مااست.

دوم: مدت زمانی بود که این بحث درمیانه ما روان بود که آیا رییس جمهورِ سرزمین تشیعِ رحمت وعدالت وایران بزرگ ومقتدر، باید دراجلاس سران سازمان همکاری اسلامی حضوریافته وبه دفاع ازهویت اسلام ورحمانیت این کیان برخیزد؟ یاآنکه محافظه کاری پیشه کند، وبابخشیدن عطای حضور به لغایش، دامن خویش ازمعرکه بیرون کشد؟ دراین مقوله، کمترکسی به سمت ایشان به عنوان رییس یک کشورمی اندیشید؛ بلکه ضرورت حضورفقیهی ازخبرگان وفردی درکسوت روحانی در نظرها بیشترموج می زد، تا عصای سخن برگیرد وبراین جاهلیت پرطمطراق برخروشد؛ که:

ای شمایان!

دین تان وآیین تان برکدامین بنیان استواراست؟ رحمانیت را با خشونت چه ارتباط؛ وخصومت را با اخوت چه رابطه؟ تیغِ تیز، بر چهره رحمانیت اسلام ازچه رو می کشید؟ وبرادرکشی دریمن وعراق و سوریه... به چه سان توجیه می کنید؟ این چه بلایی است که برسرعالم اسلام آورده اید؟ واین چه جاهلیتی است که برهمه ی شمایان سایه برافکنده است؟ و...

این ضرورت بود که علیرغم مروت گریزی های آنان که وظائف واصول را دیگر اصالتی قائل نیستند، وسیاست بازی را به صورت محورانه بردفاع ازاسلام رجحان می نهند، وتیغ تخریب براندیشه دفاع ازاسلام برمی کشند، و ...؛ تصمیم برآن شد که باراین سفربربندیم تا رهبران دنیای اسلام ازایران بشنوند که :

- شایدآن روزگاران که تمدن اسلامی همه گروه ها ومذاهب وفرق ونحل فکری وتعاملات قومیت ها وطوائف انسانی را دردرون خود جای داده و همزیستی مسالمت آمیزپرثمری را بین آنان ایجادکرده بود، کسی تصورنمی کرد که روزی درجهان مدرن، اسلام وتمدن پرفروغش آنچنان هراس آلود جلوه کند که اسلام هراسی درکنارتروریسم وافراط گرایی، اقوام وطوائف انسانی را به وحشت اندازد ودنیای جدید باتصویری ازرحمانیت وعدالت وکرامت اسلامی مواجه شود که اسلام هراسانه به مقابله با اندیشه اسلام برخیزد؛

- شاید کمترکسی فکر می اندیشید جهان اسلام صحنه درگیری های خشونت باری گردد که اسلام ستیزی واسلام هراسی جای اسلام باوری بنشیند وبرادرانِ دینی تیغ برهم کشند.

وهشدار دهد که :

اکنون عصراحترام وافتخار، زمان بی حرمتی وانتحار شده است؛ ایام، صورت عدالت راستین ومحبت وبرادری خویش را به خشونت، انتقام، وبرادرکشی وانهاده؛ سیرت دینی، صیغه بی دینی پذیرفته؛ وآیین پیامبررحمه للعالمین، نماد خشونت؛ واندیشه متعالی جهاد، رنگ وبوی آدم کشی گرفته است. اکنون جهان دینی ما ازعناصرافتخارخویش سده هااست که فاصله گرفته، وعدالت ورحمانیت وبرادری وآزادی را قرن ها است که وانهاده است.

سوم : لذا بحث حضوردراجلاس سران سازمان همکاری اسلامی دیگربحث این کشور وآن کشور، ویا ایران وعربستان نبود، ونمی شد به این میزان کوته نگرانه به آن نگریست؛ دیگرسخن ازسیاست و دیپلماسی دوجانبه نبود که بایستیم وبنگریم تا دیگران درلایه های خشم وخشونتِ پیچیده در دلارهای نفتی وبرآمده ازسیاست بازی های قدرت های جهانی وبازیگری های صهیونیسم، رحمانیت اسلام را در خشونت جاهلی بپیچند وتصویری سهمگین برجای گذارند؛ بلکه اینجا سخن ازدفاع ازهویت اعتقاد، و آیین پیامبر(ص)رحمت، واسلامِ عدالت، ودینِ کرامت بود، و این که نباید اجازه داد برمظلومیتِ رحمانیتِ اسلام، تیغ جهالت وافراط وخشونت وترورووحشی گری بکشند وما متاسفانه نظاره گر باشیم، و بگذاریم وبگذریم.

واقعااگرجاهلیت اولی برعربستان وبرخی دیگربلاد عرب حاکم نبود؛ اگرتعصب قومی - عربی حکمرانی نمی کرد؛ واگر خشونت ورزی ازدرون اندیشه افراطی گری وتندروی برنمی آید؛ عربستان مشکل ایران بود؟ ومیان ایران وعربستان چنین وضعیتی پدید می آمد؟ ما مبتنی برآیه شریفه «اِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّهَ حَمِیَّهَ الْجاهِلِیَّهِ» واین سخن گرانسنگ "الله الله فی کبرالحمیه والفخرالجاهلیه" امیرمومنان (ع)، می اندیشیدیم که جهان اسلام باید به هویت اسلامی مان باوربیاورد، فخرجاهلیت را به کناری نهد، ازتفرقه ونفاق وخشم وکینه دوری کند، سرزمین های اسلام را جایگاه جولان نزاع های جاهلی قرارندهد، واخلاق وبرادری واخوت دینی راملاک تعامل خود قراردهد؛ تا بذرکینه پاشیده نشود وبرادرکشی در اسلام تصویرپاک آیین محمدی را به اسلام هراسی درعرصه جهانی تبدیل نکند، وتروریسم پیچیده در واژه جهاد برجهان اسلام سیطره نیفکند.

چهارم: ما به استانبول برای یک اصل باورمندانه رفتیم، تا ازایران که درآسایش وامنیت، رو به تعالی دارد، به مصداق حدیث شریف"من اصبح ولم یهتم به امورالمسلمین فلیس بمسلم"، برای نجات مسلمین و کشورهای اسلامی واین دین مبین و آیین گرانسنگ وشریف پیامبراسلام (ص) گامی برداریم. لذا حرکت وحضورما دراجلاس سران سازمان همکاری اسلامی هم ضرورت بود وهم اینکه می بایست ازموضع قدرت وعزت وعظمتِ سخن واندیشه دردنیای اسلام صورت پذیرد؛ هدف، "وحدت امت اسلامی" باشد -اگرچه به این سادگی دردسترس نیست؛ و برآن، دربرابرتفرقه ودوئیت وکوبیدن برطبل اختلاف و نفاق وجنگ تاکید شود؛ اینکه امت اسلامی دیگراستبداد داخلی، تحجرمذهبی، وسلطه خارجی را نمی پذیرد؛ وتکریم صلح بااحترام نهادن به حق تعیین سرنوشت ملت ها ممکن خواهد بود نه ائتلاف سازی های بی حاصل وبمباران ها بی پایان؛ و...؛ واینکه مردمان این کره خاکی ازدامن تدبیروتعامل وامید، وبه جای تحریک وتقابل، دربرابرِهم نشستن وکریمانه سخن گفتن را پسندیده اند؛ ومی کوشند تا متمدنانه، چهره سبعیت ازرفتارهای ناپسند خویش بشویند ومصلحانه، تعالی مردم خودرا رقم زنند؛ و...؛ لذا مسئولیت سران کشورها درقبال ملت ها ایجاب می کند که بهترین راه را برای فراتررفتن ازتاریخ روابط تنش آمیزیکدیگر برگزینند، وآینده را به بهترین وجه برمداراحترام متقابل وهمکاری بسازند؛ این همه خصومت ازچه رو است؟ وچه بهره ای تاکنون برای ما رقم زده است؟ و...؛ که برپیام آور سرزمین ایران واسلام نیست، مگر بلاغ المبین.

اگرچه براین باورهم استواربودیم که اگراین سازمان به لحاظ ساختاری ونفوذ کارایی داشت، واگر توان بسیج دنیای اسلام درآن بود؛ واگرکسی به حرف وسخن آن دراین نزدیک پنج دهه وقعی می نهاد؛ وضعیت عالم اسلام این نبود، وبرفلسطینیان مظلوم این نمی گذشت، وخشونت وقساوت وتیغ ودرفش ازبرج وباروی سرزمین های اسلامی فرونمی ریخت، وثروتِ جاهلیت برسنت رسول الله این نمی آورد که اکنون آورده است، اسلام هراسی روند حاکم جهان نمی بود، وتنفروکینه مسلمان را ازمسلمان جدا نمی کرد، و...؛

واینکه باید بپذیریم که :

- جهان اسلام امروزبه شدت دستخوش بحران های لاینحل، چالش های درونی، معضلات بیرونی نابودکننده، مشکلات فزاینده، برادرکشی، تکفیری گرایی، جنگ افروزی، تحریف دین به نام جهاد، تضعیف اخلاق به جهت منافع قومی وقبیله ای است؛

- جهان اسلام امروزدرآتش کینه می سوزد؛ درشعله های سوزان تفرقه و دورویی، حیات خویش وا می نهد؛ ثبات وامنیت ورفاه ازآن رخت بر بسته است؛ وگرد فقروبیچارگی وخونریزی و... لحظه به لحظه بردامن پاک و بیگناه مسلمانان می نشیند: ازافغانستان تا سوریه ویمن وعراق؛

- جهان اسلام سزاوارآن نیست که درموج ناامنی، خشونت وتروردرغلطد وبه عقب ماندگی، توسعه نیافتگی، و... مبتلا گردد.

پنجم: این نگرانی ها وآن ایده آل ها، عرصه حضور وصحنه تعامل ما را دراجلاس رقم می زد؛ تا با سخن گفتن با رهبران ودرکنارآن مردم عالم اسلام، ودرجلسات خصوصی و عمومی، طرح وحدت در عالم اسلام دراندازیم که این همه نگرانی را درحداقل خود پاسخ گو باشد. لذا سه موضوع را با ریاست جدید سازمان که ازما خواست تا تجربیات دوران ریاست خود را باآنها درمیان گذارده، ودرحوزه اندیشه ای ودفاع ازهویت اسلامی نیزبا هم درارتباط وتبادل نظرباشیم درمیان گذاشتیم؛ اینکه :

- ترویج "وحدت امت اسلامی" وتقریب مذاهب، ملاک گسترش تعاملات درجوامع اسلامی باشد؛ وتاکید کنیم که "هویت ما اسلام است."

- درزمینه مقابله با تروریسم، افراط گرایی وتفکرات خشونت آفرین ومقابله بااسلام هراسی، همکاری میان کشورهای اسلامی گسترش یاید؛ بویژه با تکیه برقطعنامه پیشنهادی ایران درمجمع عمومی سازمان ملل متحد موسوم به (WAVE)؛

- درخصوص گسترش نقش وارتقاء جایگاه زنان درجهان اسلام اقدامات وسیعی صورت پذیرد؛ تا این همکاری ها بتواند جایگاه آنان را به مقام واقعی خود برساند؛ آن گونه سخن گفتن واینگونه تعامل کردن سبب شد تا تمایل به همکاری درمیان سران کشورهای اسلامی باایران به سطح واقعی خود رسیده وزمینه را برای حضورقویتروتعامل بیشترونقش افزونتر درسازمان همکاری اسلامی دردوران ریاست ترکیه فراهم آورد.

۱۳۹۵/۱/۲۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...