اول: حساب مردم خونگرم خوزستان؛ مردم دلاوري كه با تمام سختي‌ها، مشكلات، محروميت‌ها هميشه و هميشه پشت نظام مقدس جمهوري اسلامي هستند، مردمي كه هشت سال دلاورانه برابر دشمن از مرزها و كيان اين سرزمين دفاع كردند تا ذره‌اي از خاك ايران از دست نرود از عده‌اي حاشيه‌ساز جداست. براي احترام به اين مردم بايد به‌پا خاست و خوزستان را به عنوان نگيني ارزشمند از ايران اسلامي ارج نهاد و گرامي داشت.
دوم: اتفاقاتي كه در حاشيه، متن و پايان ديدار روز جمعه استقلال اهواز و پرسپوليس در ورزشگاه تختي اهواز رخ داد. اتفاقاتي نبود كه در شأن فوتبال ايران و مردم مهماندوست اهواز باشد، البته گفتيم كه حساب اين عده معدود حاشيه‌پرداز از مردم خونگرم خوزستان كاملاً جداست، اما همين معدود حاشيه‌سازان جاهل كافي است كه دشمن مترصد فرصت، سوء استفاده خود را به بهترين شكل ممكن از اين وضعيت انجام دهد.
اين روزها كه كشورمان بر سر ميزباني رقابت‌‌هاي ليگ قهرمانان آسيا با عربستان درگير جنگي ديپلماتيك به تمام معني است و در روزهايي كه خارجي‌ها امنيت مثال‌زدني ما را امتيازي براي خود و كشورمان تلقي مي‌كنند و بهتر از مسئولين بلندپايه ورزشمان از اين امنيت دفاع مي‌كنند، انجام اشتباهاتي مثل آنچه كه در بعد از ظهر جمعه در اهواز روي داد از هر سم مهلكي و ضربه سختي بدتر است.
عربستاني‌ها كه يك مسئله سياسي و نامرتبط را به فوتبال ارتباط دادند و دست آخر با دلارهاي نفتي و نفوذ در AFC كار خود را به انجام رساندند و حرف خود را به كرسي نشاندند، حالا حتماً از اين مسئله كه اتفاقاً در ميدان فوتبال هم رخ داد سوء استفاده‌اي دو چندان خواهند كرد و اين نيست جز آب به آسياب سعودي‌ها ريختن كه تقريباً در برابر اصرار فدراسيون فوتبال عراق براي برگزاري بازي با تيم ملي اين كشور در ايران دست‌ها را به علامت تسليم بالا برده بودند. متأسفانه اتفاقي كه نبايد رخ داده و حالا حتماً طرف سعودي خواهد گفت اين نمونه امنيتي است كه ايراني‌ها از آن دم مي‌زنند، آنها به خودشان رحم نمي‌كنند چگونه از ما به بهترين شكل پذيرايي كنند!
سوم: اتفاق اهواز بايد از قبل مديريت مي‌شد، اينكه سازمان ليگ امروز عنوان كند كه قرار بود بازي دو تيم در ورزشگاه الغدير برگزار شود اما به اصرار استقلال اهواز در تختي برگزار شد تنها توجيهي براي فرار از پاسخگويي است. سازمان ليگ خوب مي‌دانست كه پس از پيروزي پرسپوليس در دربي پايتخت و كمتر شدن فاصله امتيازي تيم‌‌هاي صدرنشين به خصوص دو استقلال تهران و خوزستان با سرخ‌ها بازي پرسپوليس و استقلال اهواز از حساسيت بسيار بالايي برخوردار خواهد بود اما باز هم نتوانست مديريتي درست داشته باشد تا اول با هجوم تماشاگران آن هم بيش از دو برابر ظرفيت ورزشگاه براي تماشاي بازي روبه‌رو شود و بعد هم شاهد سنگ‌پراني،فحاشي و ديگر حاشيه‌ها باشد، حاشيه‌هايي كه از همان لحظه ورود پرسپوليس به فرودگاه اهواز وجود داشت و همه ديدند جز مسئولان خواب زده سازمان ليگ.
چهارم: اتفاق اهواز باز هم ثابت كرد كه مديريت فوتبال ايران چه در سازمان ليگ و چه در خود فدراسيون با مشكلات زيادي روبه‌رو است، مديريتي كه تنها در شرايطي عادي كارآمد نشان مي‌دهد و اگر ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دست به دست هم دهند بدون مشكل فدراسيون اداره و هم رقابت‌‌هاي ليگ برگزار مي‌شود اما همين فدراسيون اگر با چالشي بين‌المللي روبه‌رو شود حتي زبان احقاق حق فوتبال ايران و دفاع از امنيت ملي را ندارد و همين سازمان ليگ اگر چالشي مانند اتفاقات جمعه بعد از ظهر اهواز مواجه شود هم توانايي مديريتش را ندارد، بنابراين بديهي است كه در چنين وضعيتي كشورهايي چون عربستان و امارات اين‌گونه مدعي امنيت نداشتن ورزشگاه‌هاي ايران شوند و خيلي راحت از شرايطي كه فدراسيون فوتبال ما برايشان مهيا مي‌كند نهايت استفاده را ببرند.
و حرف آخر اينكه ضربه‌اي كه فوتبال ايران از سوء مديريت خود مي‌خورد تاكنون نه از عربستان خورده و نه از شيخ سلمان و AFC!
آب در آسیاب سعودی،چرا؟
فریدون حسن
۱۳۹۵/۲/۵
