شهید ناظری؛ شوخ طبع و مصمم در مشكلات/ارتباط با جوانان و دانشجویان از ویژگی‌های شهید ناظری بود

سردار حاج محمد ناظرى فرمانده نیروهاى ویژه دریایى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى که نقش «فرمانده» را در مستند مسابقه «فرمانده» شبکه افق به‌عهده داشت به‌علت ایست قلبی در جزیره فارور به درجه شهادت رسید. خبرنگار نما، در این زمینه گفتگویی را با داوود گودرزی ؛ دوست و هم سنگری شهید ناظری انجام داده است که در ادامه تقدیم میشود.


 آقای گودرزی لطفا راجع به خصوصیات اخلاقی سردارشهید برای ما بگویید
 بنده شهید ناظری را از سال 58 که ورودی ما به سپاه بود می شناختم، ما هم دوره بودیم و تقریبا یکدیگر را از آنجا می شناختیم نسبت سنی تقریبا یکسانی داشتیم و دوستان خوبی بودیم. ایشان چون از یک خانواده زحمتکش وتقریبا سطح متوسط رو به پایین جامعه بودند و منزلشان هم تقریبا در محله های پایین بود حس نوع دوستی و گرمی خاصی در کلام و رفتار آقا محمد دیده می شد. او از همان اوایل که وارد سپاه شده بود علي رغم اینکه در دوره آموزشی بودیم درحیطه خدمت به مردم هم فعالیت می کرد، با اینکه خودش سن کمی داشت معتادان محله شان را جمع آوری میکرد و در خانه های مصادره ایی از آنها نگهداری می کرد و از پادگان هم غذا و دکتر به بالین آنها می برد و سعی می کرد به دوا و درمان انها برسد و مي كوشيد سرگرمی هایی را برای جوانان کمپ ترک اعتیاد درست کند. یا اگر کسی از نظر خانوادگی مشکلی داشت و درگیر مسائل خانوادگی بود تا آنجایی که می توانست به او کمک می کرد به طور مثال روزی در یکی از اردوها ما به خانواده ایی در جنگل برخوردیم که همان جا زندگی می کردند و جزء جنگل بانان بودند از قضا خانه شان خراب شده بود شهید ناظری همه بچه ها را جمع کردند و به این خانواده کمک کردند تا خانه‌شان مرمت شود. بعد از این برنامه ها بود که ما به جبهه اعزام شدیم.
محمد در حالی که انسان بسیار شجاع و از خود گذشته بود روحیه شوخ طبع و منحصر به فردی داشت. این خاطره هیچ وقت از ذهنم پاک نمی شود که در عملیات برون مرزی کرکوک که حداقل زمان ماموریتش 5 ماه بود در آن شرایط سخت و بدون امکانات و در محاصره های متعدد چنان روحیه بچه ها را نگه می داشت که انگاری اتفاقی نیفتاده و در شرایط بدی نیستیم. من به زیبایی به یاد دارم بعد از عملیات فتح پنج در محاصره عراقی ها ، در دره ایی گیر افتادیم، دره ایی که دورتا دور ما را عراقی ها گرفته بودند دو ماه سردار بزرگ وسط دل عراقی ها ، برای روحیه بخشی به بچه ها خود را آماده میکرد و از صبح شروع به شوخی کردن و تعریف خاطره می کرد تا غروب شود و آنها یک روز را هم نا امیدانه سر نکنند.
شهید ناظری بسیار افسر با سوادی بود او دوره های عالی و دوره های دافوس را طی کرده بود سبک آموزش بسیار خوبی داشت سطح آموزشی بسیار بالایی هم داشت و سبکی جدید برای آموزش ابداع کرده بود که شما با دیدن مستند فرمانده شاهد این سبک هستيد که خود يك روش نوین در نظامی گری بود که بر اساس جنگ های روز پایه ریزی شده بود .
سردار نسبت به خانواده، دوستان وهمقطاران همیشه لطف داشته و مهربان بودند ، من در این 37 سال چیزی به اسم بدی از ایشان به خاطر ندارم و کسی را ندیدم که از ایشان دلخور باشد یا کدورتی به دل داشته باشد. همینطور که خوتان می دانید شهید ناظری از خانواده شهید بودند مادراشان در مکه به شهادت رسیدند برادرشان هم درعملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت نایل شدند. محمد آقا روحیه بسیار بالایی را در ردیف هم قطاران خودش داشت به طوری که وقتی وارد جمعی می شد همه را به وجد می آورد! شهید ناظری نمونه زنده بمب انرژی بودند. شهید علي رغم اینکه هیچ زبان خارجی را نمی دانستند و به زبان های فرانسه انگلیسی و عربی تسلط کامل را نداشت اما با ارتباطات روحی و روانی که با طرف مقابلش برقرار می کرد می توانست خواسته و مفاهیم مورد نظرش را راحت تر از بقیه به آن فرد حتی راحت تر از یک مترجم بفهماند.سردار با تمام زبان ها می توانستند ارتباط برقرار کنند به طور مثال وقتی برای عملیات برون مرزی کرکوک به عراق رفتیم، با فرماندهان محور جبل بر ، دبس و بابابربر اینقدر راحت و بدون دانستن زبان عربی با آنها ارتباط گرفت که آن عملیات به درایت شهید منجرب به برد شد.
روی هم رفته شهید ناظری یکی از نوادر بچه های سپاه بود و به طور قطع می توان گفت بعد از رفتن ایشان هیچ کس نمی تواند نبود ایشان را به صورت صد درصد در میان ما پر کند .


 با توجه به مستند فرمانده ایی که ساخته شد رابطه شهید با جوانان چطور بود؟

یکی از جاذبه های ایشان ارتباط با جوانان بود. متاسفانه جوانانی که در جامعه امروز هیچ کدام از مسئولین نتوانسته اند با آنها ارتباط برقرار کنند، آقای ناظری به زیبایی آنها را شیفته می کردند حتی جوان هایی که تابع هیچ گونه قوانینی نبوده اند! نه خانواده، نه دین و نه جامعه یعنی یک جوان کاملا سرکش. ولی این مرد بزرگ با جذابیت هایی که داشت این افراد را مجذوب خود و انقلاب می کرد به طوری که آنها بعد از مدتی هم نشینی با شهید180 درجه با خود اولیه شان تفاوت داشتند. اگر به مراسم های ایشان آمده بودید می دیدید که جوانان تحت آموزش ایشان حس این را داشتند که پدر خود را از دست داده اند و رفتن این مرد بزرگ برای آنها قابل باور نبود. مریدان شهید ناظری از بی نمازی به تقوا رسیده بودند از بی هویتی به مقام شهادت رسیده بودند بدون اینکه برخوردی با آنها شود یا زوری بالای سرشان باشد خودشان پا در رکاب آقای ناظری گذاشته و جذب شده بودند و اکنون هم بسیاری از آنها مدافعان حرم و در سوریه ، عراق و در حال جنگ با دشمن هستند، تا مانند معلمشان راه شهادت را گلباران کنند.