نسخه چاپی

حسن لاسجردی در گفتگو با نما:

ایران ممكن نیست برای حل بحران سوریه با آمریكا هم پیمان شود

عکس خبري -ايران ممکن نيست براي حل بحران سوريه با آمريكا هم پيمان شود

ما سر قضیه گروه های تروریستی با آمریكایی ها یك اختلاف نظر بنیادین داریم . ما با این گروه ها از نظر اعتقاد، باور، بینش و عملكرد دچار اختلاف نظر هستیم ولی آمریكایی ها با اینها هیچ مشكلی ندارند. آمریكایی ها به این گزینه ها به عنوان فرصت یا تهدید نگاه می كنند، ممكن است این تروریسم ها به نفع یا بر علیه آنها باشند.

چند روز قبل آمریکائی ها ادعا کردند که برنامه حمله مستقیم به رقه، پایتخت خودخوانده داعش را دارند. این در حالی بود که برنامه ارتش سوریه ناظر به آزادسازی حلب طرح ریزی شده بود و اساسا با توجه به نقش مشکوک امریکا در سوریه و حمایت های این کشور و همپیمانانش از تروریست ها، اعلام خبر حمله به رقه، سوالات زیادی را برانگیخته است. برای بررسی بیشتر این مسئله گفتگویی را با دکتر حسن لاسجردي، کارشناس مسائل منطقه انجام داده ایم که در ذیل می آید:


طبق نظر کارشناسان، ارتش سوریه و همپیمانانش در حال مسدود کردن کانال های ورود تروریست ها به حلب هستند تا سپس برای باز پس گیری حلب اقدام کنند، اما طی روزهای اخیر آمریکائی ها از حمله به رقه، پایتخت خودخوانده داعش، سخن گفتند و ارتش سوریه هم در جبهه رقه وارد شده است. نظر شما درباره این تغییر سیاست چیست؟

بعد از تحولات چند ماه اخیر یعنی تغییر آرایش نظامی، پیروزی هایی که نیروهای سوری علیه تروریست ها به دست آوردند و مهمتر از همه اینها بحث های مربوط به گفتگوهای سیاسی که انجام شد مسیر پیش روی سوریه را به سمتی برد که جبهه عربی-غربی مجبور شد بحث براندازی بشار را کنار بگذارد و روند سیاسی را انتخاب کند. از همه این عوامل مهمتر ورود ایران و روسیه برای بر هم زدن جریان ضد سوری و تثبیت جایگاه دولت قانونی سوریه بود . به نظر می رسد فضای کلی نگاه غرب و آمریکایی نسبت به سوریه عوض شده است و دیگر آنها شعار براندازی بشار اسد را نمی دهند، یا اگر چه نگاه مثبتی به مقاومت ندارند ولی دیگر درباره آن اظهار نظر سریع و خشن نمی کنند و به گمان من سعی دارند معارضین را مجاب کنند تا سر میز گفتگو بنشینند، به نوعی دارند به آنها فشار وارد می کنند . بعد از جریان گفتگوهای ژنو آنها هم همکاری کردند و به قول معروف تلاش کردند با هم رنگ جماعت شوند اما در حال حاضر کاری که آمریکایی ها دارند انجام می دهند این است که، اولا تلاش می کنند در موضوع مبارزه با تروریسم به جهت حرف هایی که قبلا گفته اند نقش خود را فعال تر کنند. ثانیا آنها به این نتیجه رسیدند که گروه های تروریستی اصطلاحا هر چه قدر حجیم تر و بزرگتر و قدرتمندتر شوند از مدار یا از مسیر اشراف خارج می شوند و کنترل آنها بسیار مشکل می شود، حال آنها تلاشند که با دولت های بزرگی مثل روسیه ، ایران و خود سوریه همکاری كنند. ثالثا بحث پایان کار دولت اوباماست و آنچه که مسلم است این است که حزب دمکرات و نماینده در حال حاضر این حزب اگر توفیقی برای انتخابات آینده داشته باشد حتما باید به بعضی از بحران ها و نقشی که حزبش در این بحران ها داشته پاسخ دهد. در حال حاضر ترامپ به عنوان نماینده جمهوری خواه و مخالف دموکرات ها دارد از بحث ایران ،سوریه و همه اتفاقاتی که آمریکا در آن نقشی داشته علیه آنها استفاده می کند لذا دمکرات ها باید یک برگ برنده یا یک دلیل قابل قبول برای توجیه افکار عمومی داشته باشند.
به نظر من در حال حاضر آمریکایی ها یا به طور مشخص دولت اوباما سعی دارد در بعضی از نقاط مثل رقعه یا جاهای دیگرعلیه تروریست ها اعلام موضع کند یا مثلا در بحث عراق علیه داعش نیروی مستشاری اعزام کند، هدفش در رابطه با اقداماتی است که در فضای مبارزه با تروریسم باید انجام دهد و با این اقدامات حتما به موفقیت هایی دست یابد تا بتواند جواب های قانع کننده ایی برای افکار عمومی داشته باشد. در حال حاضر آمریکایی ها دیگر فضای ذهنی قبلی خود که بیایند برای براندازی دولت بشاراسد با تروریسم همکاری کنند را ندارند چرا که این کار عملیاتی نیست و توان این کار را هم ندارند و علت اینکه در حال حاضر وارد مبارزه با تروریسم شدند یکی برای کنترل کردن این گروه هاست و دلیل دوم رقابت های انتخاباتی حزب دمکرات آمریکاست تا پاسخی برای حرکت های خود در رابطه با مبارزه با تروریسم و مسئله عراق و سوریه داشته باشد.


آقای لاسجردی با توجه به اینکه رئیس جمهور سعی دارد رابطه خوبی با آمریکا داشته باشد آیا امکان دارد ما هم روزی با آمریکایی ها در رابطه با سوریه هم پیمان شویم تا داعشی ها را به طور کل از بین ببریم؟

ببینید ما سر قضیه گروه های تروریستی با آمریکایی ها یک اختلاف نظر بنیادین داریم . ما با این گروه ها از نظر اعتقاد، باور، بینش و عملکرد دچار اختلاف نظر هستیم ولی آمریکایی ها با اینها هیچ مشکلی ندارند. آمریکایی ها به این گزینه ها به عنوان فرصت یا تهدید نگاه می کنند، ممکن است این تروریسم ها به نفع یا بر علیه آنها باشند. اگر بگوییم بخاطر مسائل مالی یا یک اتفاق نظر که به شکست تروریسم ها در آینده منجرب شود یک همکاری با آمریکا داشته باشیم، به نظر بعید میآید و درست نیست.زیرا نگاه ما به بحث گروه های تروریستی در منطقه با نگاه آمریکای ها فرق دارد، ما در طول این 4-5 سال اخیر و شروع بحث بیداری اسلامی در تلاش هستیم که اولا این اختلافات سیاسی داخل کشور را کم کنیم دوما اجازه ندهیم این گروه های تروریستی جان مردم بی‌گناه را بگیرند و سوم اینکه از مرزهای اعتقادی خودمان حال چه در سوریه و چه در عراق دفاع کنیم، نیرو اعزام کنیم، جانبازی کنیم و شهید شویم به این امید که نگذاریم این گروه های تروریستی موفق شوند و مناطق استراتژیک را بگیرند. و این تلاش ها همه در حالی است که آمریکایی ها این تروریست ها را در سال گذشته کمک کردند . لذا نگاه ما به بحث های گروه های ترو ریستی حال چه داعش باشد چه جبهة انصره یا فرزندان شام فرقی ندارد چون نگاهمان نگاه متفاوت بنیادین است، پس این اتفاق همکاری هم رخ نمی دهد نکته دوم راجع به سیاست خارجی ایران و هماهنگ کننده جبهه سیاست خارجی ما این است که مقام معظم رهبری در صدر هستند و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و گروه های مختلف نظامی و غیر نظامی و اطلاعاتی و سیاسی در سایه و در فضای تضمینی سیاست خارجی هستند . لذا اینکه دولت فرض کنید تاکتیکی را مانند موضوع بحث هسته ایی باز می کند اول مورد تایید رهبری در میاید بعد اقدامات آن انجام می شود. رهبری هم در این مورد گفته بودند ما در مورد موضوع هسته ایی تنها مذاکره می کنیم و دیگر موضوعات قابل مذاکره، به رفتار طرف روبرو و عملكرد به وعده هایش بستگی دارد اگر رفتارشان درست و خوب باشد وبه تمام تعهداتشان پایبند باشند، مذاکره ادامه پیدا کند اگر نه! مذاکره دیگری در کار نیست. ولی بعید به نظر می رسد که ما در زمینه تروریسم با آمریکایی ها به مذاکره بنشینیم چون ما بنیادین با این موضوع دچار مشکل هستیم باید منتظر بمانیم تا یک رفتار معقولانه و یک رفتار کنش پذیر از نظر ما ارائه دهند تا صحبتی صورت بگیرد.

۱۳۹۵/۳/۱۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...