نسخه چاپی

اهالی كوهسار: آب قطع، برق قطع، گاز قطع!

شلوغ است، آن‌قدر شلوغ كه صدا به صدا نمی‌رسد، هرچه هست، خاك است كه روی زمین پخش شده و هوا را پُر. آسمان «شهران»، از صبح دیروز، یك روز پس از آن انفجار مهیب كه لودرها آمدند و خاك كف خیابان را برداشتند، قهوه‌ای شده است.

به گزارش نما به نقل از شهروند: شلوغ است، آن‌قدر شلوغ که صدا به صدا نمی‌رسد، هرچه هست، خاک است که روی زمین پخش شده و هوا را پُر. آسمان «شهران»، از صبح دیروز، یک روز پس از آن انفجار مهیب که لودرها آمدند و خاک کف خیابان را برداشتند، قهوه‌ای شده است.

حالا کامیون‌ها، لودرها، ماشین‌های اورژانس، آتش‌نشانی و... خیابان کوهسار را قرق کرده‌اند. از ساعت ٤:٣٠ صبح جمعه که شعله‌های آتش، از ساختمان پنج طبقه، بالا رفت و وسط خیابان کوهسار را ٢٠متر کَند، زندگی هم در شهران مختل شد؛ از همان زمان که صدای انفجار در خانه‌ها پیچید: «دخترم گفت مامان فکر می‌کنم هواپیما سقوط کرده»، این را زن میانسالی می‌گوید که از دور ماشین‌های سنگین مشغول خاکریزی را نگاه می‌کند.

آن دیگری ادامه می‌دهد: «صدایش شبیه زلزله بود، فکر کردیم زلزله آمده.» مرد مغازه‌دار وارد حرف می‌شود: «ما فکر کردیم برج‌هایی که بالای کوهسار درحال ساخت است، آتش گرفته.»

آنها، نه فقط اهالی کوهسار و خیابان یکم، حتی ساکنان ٥، ٦ خیابان پایین‌تر از کوهسار هم صدای انفجار مهیب را آن ساعت از صبح شنیده بودند و به خیابان‌ها ریختند. محل تجمع‌شان پارک شهران بود: «نمازم را خوانده بودم و در آشپزخانه مرغ پاک می‌کردم که صدای وحشتناکی شنیدم، شبیه انفجار بود، وحشت کرده بودیم، همه ریختیم در خیابان تا ببینیم چه شده که با شعله‌های مهیب آتش مواجه شدیم.»

اینها را زنی که تازه از خرید بازگشته، می‌گوید. این حکایت ساکنان شهران از ساعت ٤:٣٠ دقیقه صبح جمعه است. حکایتی که با تجمع هزاران نفر در پارک شهران ادامه پیدا کرد: «به ما گفتند به سمت شرق بروید، آن‌جا خط لوله گاز نیست.»

اینها را ماموران آتش‌نشانی که به گفته سخنگوی این سازمان، دو دقیقه بعد از اعلام آتش‌سوزی در محل حاضر شدند، به ساکنان خیابان یکم کوهسار که آن وقت صبح، سراسیمه و با لباس‌های خانگی به خیابان ریخته بودند، گفتند: «اوضاع بدی بود، هرکس به سمتی می‌رفت، ما در آن شرایط شرق و غربمان را نمی‌شناختیم، هرکس به سمتی می‌رفت، آتش آن‌قدر زیاد بود که حس می‌کردیم هر لحظه به سمت ما می‌آید، هرکس درجایی پناه گرفته بود، تمام مسیر تا میدان شهران که پارکی هم آنجاست، پر از آدم‌هایی بود که در کوچه‌ها پناه گرفته بودند.»

این را زن میانسالی که ساکن ساختمان سامان خیابان یکم کوهسار است، می‌گوید. تلفن‌همراهش مدام زنگ می‌خورد، آن طرف خط، کسانی هستند که جویای حال او و خانواده‌اش هستند: «ما لباس خانه تنمان بود، مردها با بیژامه و رکابی بودند، خیلی از زنان حتی نتوانسته بودند مانتو تنشان کنند، مردم گریه می‌کردند، بچه‌ها می‌لرزیدند، آنهایی که سنشان بالا بود، حالشان بد شده بود، چند مریض داشتیم که آب می‌خواستند، حتی آب هم پیدا نمی‌کردیم به آنها بدهیم.»

اینها را با حالت غریبی تعریف می‌کند و ادامه می‌دهد: «صبح جمعه ما مرگ را جلوی چشم‌مان دیدیم، حتی در زمان موشکباران همچنین صحنه‌ای را ندیده بودم، وقتی از خانه می‌آمدیم بیرون، نمی‌دانستیم چه چیزی با خودمان ببریم؛ سندی مدرکی. وقتی خانه‌ها را خالی کردیم، شنیدیم افرادی برای سرقت می‌خواستند وارد خانه‌های خالی شوند اما پلیس برخورد کرده.»

بامداد جمعه، وحشت بر ساکنان خیابان کوهسار، سایه انداخته بود، نیروهای آتش‌نشانی و انتظامی تمام منطقه را پر کرده بودند، دوساعت طول کشید تا آتش خاموش شد و تمام این مدت، ساکنان درخیابان بودند: «هوا روشن بود که آتش خاموش شد، فیلم‌هایش هست.» فیلمی را که با تلفن‌همراه گرفته بود، نشان می‌دهد. کمتر کسی بود که با تلفن‌همراهش، عکس یا فیلمی از حادثه نداشته باشد. از شعله‌های برافروخته‌ای که تا بالای ساختمان ٥ طبقه با بیش از ٢٠متر ارتفاع، وحشت را به جان همه انداخته بود.

هرکس از زاویه‌ای فیلم گرفته بود، یکی از پشت‌بام، آن دیگری از حیاط خانه. همه، دوربین‌هایشان فیلم و عکس داشت، جزو دوربین‌های آتلیه طبقه پنجم ساختمان تجاری کوهسار. دوربین‌هایی که در این آتش سوخت و فیلم و عکس‌های عروسی و تولد و پرسنلی، خیلی‌های دیگر را سوزاند: «همه دوربین‌هایمان سوخته، دوربین‌های مارک ثری، هرکدام ٨، ٩‌میلیون تومان. همه اینها به کنار، کلی فیلم عروسی داشتیم، جواب صاحب این فیلم‌ها را چطوری بدهیم.» اینها را عکاس آتلیه می‌گوید و دوربین کوچکی را نشان می‌دهد که از تمام وسایل سوخته آتلیه، عکس گرفته: «نزدیک ٤٠، ٥٠‌میلیون تومان فقط پول دوربین‌هایمان است، نمی‌دانیم خسارت را از چه کسی باید بگیریم.»

ساختمان در آتش سوخته، ساختمانی که ١٤واحد دارد. نمای ساختمان سوخته را با پارچه سفیدی پوشانده‌اند. باد که به آن می‌خورد، بالا می‌رود و سوختگی از زیر خودش را نشان می‌دهد، هیچ چیز از آن نمانده. آن پایین دومغازه است، بستنی‌فروشی و ساندویچی. مغازه‌هایی درفاصله چندمتری از محل انفجار. هر دو در آتش سوختند، دستگاه‌ها از بین رفتند و موادغذایی و بستنی و... همه فاسد شدند. کارگران آن موقع صبح، در مغازه بودند: «انفجار در فاصله چند متری از کارگرای ما رخ داد، اما خداراشکر، آسیبی ندیدند اما تمام وسایل‌مان در آتش سوخت و بستنی‌ها آب شد.» زارع، مالک ساختمان است، اتفاقی که برای ساختمان سه‌ساله‌اش رخ داده، توانش را گرفته، روی صندلی کنار در ورودی ساختمان نشسته: «این‌جا تمام واحدها اداری بود، آن ساعت هم کسانی در واحدها بودند اما با شنیدن صدای انفجار، از ساختمان فرار کردند که آسیبی ندیدند، اما بخش زیادی از ساختمان آتش گرفته.»

برآوردش از خسارت ٥‌میلیارد تومان است: «همه‌اش تقصیر متروست، دوربین‌های ما نشان می‌دهد که زمان انفجار، یک خودروی پراید که درحال تردد از خیابان بود، ناگهان ناپدید می‌شود، اگر انفجار بود که خودرو باید به هوا می‌رفت، نه این‌که کشیده شود پایین. این اتفاق که افتاد، کارگر مترو آمده بود بالای سر گودال و به سر خودش می‌زد و می‌گفت که کارگران دیگر هم داخل گودال هستند.»

او می‌گوید: «تردد در این خیابان تا ساعت ٣:٣٠ خیلی زیاد بود، شانس آوردند موقع حادثه، خیابان شلوغ نبود.»

آنها که صبح جمعه سوار خودروها در اتوبان همت بودند، شعله‌های آتش را از آن دور می‌دیدند، شعله‌هایی که از قرمزی به مشکی می‌رفت: «وقتی فهمیدم دفترمان آتش گرفته، از جنت‌آباد تا این‌جا را سه دقیقه‌ای آمدم، سه تا دوربین از خودرو عکس گرفتند. ترسیده بودم.» این را یکی از کارمندان ساختمان ٥ طبقه می‌گوید.

از زمانی که انفجار رخ داد، آب، برق، گاز و تلفن‌همراه و ثابت شهران قطع شد، همه‌اش با هم. از ظهر جمعه آب وصل شد، تا شب هم برق آمد، حالا ولی خط تلفن ثابت و گاز، همچنان قطع است. تمام سیم‌های مخابرات در اثر انفجار سوخته و کارگران این شرکت، از روز شنبه، اطراف خیابان را برای حفاری می‌کردند. از جمعه‌شب، دکل سیار تلفن‌همراه به فاصله چند متر از گودال، نصب شد و از آن لحظه، خطوط تلفن‌همراه که از صبح جمعه نه فقط مشترکان شهران که غرب تهران را مختل کرده بود، وصل شد. اهالی کوچه‌ها و خیابان‌های اطراف حادثه، دو روز است که اجاق گازشان را روشن نکرده‌اند: «همه‌اش فست‌فود می‌خوریم، چاره‌ای نداریم.»

این را زن جوانی مقابل خانه‌شان می‌گوید: «از دیروز مرتب آب معدنی می‌خریم، غذا هم نمی‌توانیم بپزیم، جمعه کولر را نمی‌توانستیم روشن کنیم، گازمان قطع است، آب امروز وصل شد، اما هنوز آب گرم نداریم، سروصدا هم تمامی ندارد، کلا زندگیمان به هم ریخته.» این زن جوان حرف‌های دیگری می‌زند: «از چند روز پیش درهمین خیابان بوی گاز می‌آمد، شنیدم که با شرکت گاز هم تماس گرفته بودند اما کسی نیامده بود برای بررسی.»

خیابان یکم کوهسار، پر از لودر است، لودری که آسفالت‌ها را ساییده و خاک جمع می‌کند تا گودال ٢٠متری را پرکند: «از صبح آمده‌اند این‌جا، آسفالت را کندند، خاک از این‌جا جمع می‌کنند و می‌برند، می‌ریزند داخل گودال.» اینها را می‌گوید و می‌رود سمت خانه. کامیون‌های خاک هم از صبح همان جا هستند، هرچه می‌ریزند، گودال پر نمی‌شود. ظهر دیروز، خیلی‌ها اطراف گودال بودند، از مسئولان مترو و شرکت گاز گرفته تا آتش‌نشانی و نیروهای مدیریت بحران شهر تهران. در یک طرف کارگران مشغول پرکردن گودال بودند، از طرف دیگر، کارگرانی که زمین را حفر می‌کردند تا مشکل مخابرات حل شود. مردم هم کار و زندگیشان را رها کرده بودند و روند بازسازی گودال را تماشا می‌کردند، گروهی کیسه به دست، کنار جدول و لب مغازه‌ها نشسته و از تجربه تلخ صبح جمعه‌شان برای هم می‌گویند، عده‌ای نزدیک نوارهای سفید و زرد آتش‌نشانی، ایستاده‌اند و حرکت لودرها روی گودال را نگاه می‌کنند. کوهسار، شلوغ است، آن‌قدر شلوغ که به این زودی‌ها، زندگی روال طبیعی‌اش را پیدا نمی‌کند.

مترو یا شرکت گاز؛ کدام مقصر است؟

علت انفجار مهیب شهران، همچنان در ابهام است، گروهی تقصیر را به گردن مترو و حفاری‌های آن می‌اندازند و گروهی شرکت گاز را مقصر می‌داند. به‌طوری‌که عیسی فرهادی فرماندار تهران تأکید می‌کند که: «در هنگام حفاری کارگران در پروژه خط ٦ مترو، تجهیزات حفاری با لوله گاز برخورد می‌کند و سبب انفجار در محدوده شهران شده.» از آن طرف معاون عمرانی شرکت مترو تأکید می‌کند که فاصله حفاری‌ها تا لوله گاز، ٢٠متر است و دوماه پیش حفاری‌های مترو از این منطقه تمام شده است. جعفر تشکری‌هاشمی، معاون حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران هم اینها را تأیید می‌کند. درپی این اظهارات، محمدباقر قالیباف، شهردار تهران هم در پست اینستاگرامی خود خواسته که این موضوع سیاسی نشود اما اشاره‌ای نکرده که چه کسانی به دنبال بهره‌برداری سیاسی از این ماجرا هستند.

حالا سرپرست دادسرای جنایی هم به پرونده ورود پیدا کرده است. او در آخرین صحبت‌ها، تأکید کرده که هنوز علت حادثه مشخص نیست: «برخی می‌گویند علت وقوع حادثه نشست زمین به دلیل فعالیت کارگاه مترو بوده، هنوز اثبات نشده است.»

یک کارگر همچنان ناپدید است

اهالی شهران از مرگ تعدادی کارگر خبردار شده‌اند، یکی می‌گوید دونفر، آن یکی آمارش به هشت نفر هم می‌رسد مسئولان می‌گویند، دو کارگر قربانی این حادثه هستند، یکی از آنها راننده بیل مکانیکی است که مرگش محرز شده و دیگری کارگر متروست که هنوز هیچ اثری از او به دست نیامده است. سرپرست دادسرای امور جنایی تهران می‌گوید: «برای پیدا کردن این کارگر، از دستگاه‌های زنده‌یاب هم استفاده شد، اما هیچ خبری از او نیست، اگر این کارگر جانش را از دست داده، باید جسدش در کانال‌های مترو پیدا شود اما جسد او در گودال نیست.»

از آن طرف، عیسی فرهادی، فرماندار تهران هم خبر از ادامه جست‌وجو برای پیدا کردن مفقود حادثه می‌دهد. او خبرهای دیگری برای اهالی شهران دارد: « تا پایان هفته، تلفن‌های ثابت آنها وصل می‌شود.»

۱۳۹۵/۳/۳۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...