نسخه چاپی

حضور فكری در مسائل اصلی

محمد كاظم انبارلویی

ديدار پنج ساعته دانشجويان با مقام معظم رهبري، مطالب مهم و کليدي براي مردم و نخبگان کشور دارد. حتي مي ‌تواند مخاطباني در بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي در سطح نخبگان و جامعه دانشگاهي جهان اسلام داشته باشد.
نمايندگان تشکل‌ هاي دانشجويي دو ساعت وقت داشتند که ديدگاه ‌ها و دغدغه ‌هاي فکري خود را مطرح کنند. آنها بيش از 20 نکته و موضوع مبتلا به جامعه را مطرح کردند. نکات مطرح شده نشانه عمق انديشه آنها در مسائل فرهنگي، اجتماعي، علمي و سياسي جامعه است و نشان مي ‌دهد جريان دانشجويي به عنوان يک جريان سياسي زنده و بالنده در متن مسائل مربوط به جامعه ايراني و جامعه جهاني است و حضور بهنگام دارد.
رهبر معظم انقلاب نيز با تيزبيني و عنايت به مطالب دانشجويان، 12 توصيه مهم به دانشجويان داشتند و اين توصيه‌ ها براي احزاب، گروه ‌ها و نخبگان جامعه ما هم فوق‌العاده مهم است و مي ‌تواند در دستور کار آنها قرار گيرد.
بايد خداوند بزرگ را شاکر بود که رهبري جامعه ديني ما با هدايت‌ هاي الهي در متن مسائل کشور، منطقه و جهان قرار دارند و با ژرف‌ انديشي در اين مسائل، سکان هدايت انقلاب اسلامي را در مسيري که امام خميني (ره) مقرر فرموده محکم در دست دارد.
رهبر انقلاب اسلامي قبل از طرح 12 توصيه، به چهار نکته مهم در نگاه دانشجويان به مسائل جامعه امروز ما تکيه کردند:
1- تقويت ايمان و رعايت تقوا در رفتارهاي شخصي و عمومي
2- سوء ظن به جريان رسانه ‌اي دشمن و تشخيص درست دوست و دشمن
3- مطالبه ‌گري از مسئولان نظام
4- مبارزه سرنوشت ساز با جبهه استکبار
هويت حقيقي جنبش دانشجويي به اين چهار نکته، ربط وثيق و دقيق دارد. فقدان هر يک از نکات چهارگانه فوق در حرکت دانشجويي، ‌اين حرکت را دچار بحران هويت مي ‌کند و از مسيرهاي اصلي و حقيقي خارج مي‌ سازد.
امام خامنه ‌اي 12 توصيه مهم به دانشجويان در اين ديدار داشتند که بنده در اين مختصر به توصيه اول مي ‌پردازم. اگر عمري بود به توصيه‌ هاي ديگر در روزهاي آينده خواهم پرداخت.
اولين توصيه مهم رهبري به دانشجويان حضور فکري در مسائل اصلي کشور و حضور فيزيکي در موقع لزوم بود
60 درصد جمعيت کشور جوان هستند و دانشجويان بخش عظيمي از اين 60 درصد را تشکيل مي دهند. اگر دانشجويان به مسائل اصلي کشور نينديشند و به موقع حضور فيزيکي در عرصه ‌هاي انقلابي نداشته‌ باشند، فاتحه انقلاب خوانده شده است.
انقلاب به فکر جوان نيازمند است. فکر جوان مثل خون در رگ‌هاي انقلاب بايد جريان داشته باشد. دشمن با ارتش رسانه‌ اي خود مي‌ خواهد اين نيروي عظيم و کارآمد را از انقلاب بگيرد. آمريکا مي‌خواهد موتور پر تحرک تفکر و انديشيدن را در جوانان خاموش کند. بيش از سه هزار کانال ماهواره ‌اي در آسمان ايران قلب و مغز جوانان بويژه دانشجويان را نشانه‌ گرفته‌ اند و جوانان را دعوت به سکس، غفلت از مشکلات کشور و ولنگاري فرهنگي مي‌کنند. اما جوان ايراني ايستاده است و نزديک به چهار دهه است با خون، پوست و گوشت و استخوان خود از نواميس انقلاب دفاع مي‌ کند. جوانان برومند ايراني در دانشگاه همچون سدي عظيم در برابر اين هجوم گسترده، پايداري و پاسداري مي ‌کنند.
غرب مي‌ خواهد دانشجو و دانشگاه‌ از فضاي حقيقي انقلاب فاصله بگيرد و در گرداب‌‌هاي فضاي مجازي اسير شود.
انقلاب، امروز درگير بزرگترين نبرد در اين فضاست. اي کاش دولت اهميت اين نبرد را درک مي ‌کرد و از تجهيز جوانان و تدارک آذوقه اوليه آنها در اين نبرد، غفلت نمي ‌کرد.
امروز نسلي در هيئت ‌هاي علمي دانشگاه ‌ها و نيز انبوه دانشجويان تربيت مي ‌شوند که به نقش تاريخي خود در نبرد با استبداد و استکبار جهاني به خوبي واقف هستند. اگر دولت نقش خود را در اين زمينه فراموش کند و مقوم جريان فتنه در محيط ‌هاي علمي باشد، دانشجو و استاد، با بصيرت و هوشياري و نيز شجاعت، از اين مهم غفلت نخواهد کرد.
دولت يازدهم متأسفانه در اولين ورود خود به مسائل دانشگاهي و دانشجويي، با ورود به پروژه سياه ‌سازي بورسيه ‌ها به دام اهل فتنه افتاد و عملاً در نقشه آنها عمل کرد. امروز که پرده از اين کار سياه برداشته شده است زبان عذرخواهي به لکنت افتاده و قرار نيست از بورسيه‌ها اعاده حيثيت کنند.
طي 8 سال در دولت‌ هاي دهم و نهم، بيش از 18 هزار عضو هيئت علمي در دانشگاه ‌ها با شتاب علمي حيرت‌ آوري، ايران را در مکان پانزدهم جهان و رتبه اول منطقه نشاندند. سرعت و رکوردهاي علمي ايران در فناوري‌ هاي پيشرفته آنچنان دشمنان نظام را به وحشت انداخت که دست به ماشه ترور بردند و دانشمندان هسته‌ اي ما را به تيغ ترور سپردند.
امروز اين جريان نيرومند در دانشگاه همانند يک ارتش علمي عمل مي ‌کند. دولت بايد مقوم اين جريان باشد و جلوي سنگ اندازي در داخل و خارج عليه آنان را بگيرد.
همين جريان نيرومند است که در برابر غرب با قدرت ايستاده است. کساني که در اوج خودباختگي، اين فکر را به جامعه تزريق مي‌ کنند که "براي پيشرفت کشور بايد به غرب پناه برد"، دچار نوعي بلاهت و عدم شناخت نوع کينه ‌توزي ‌هاي دشمن هستند. ملت ايران بايد دست روي زانوي دانشمندان خود در دانشگاه ها بگذارد تا بايستد. غرب هيچ کمکي در اين زمينه به ما نخواهد کرد. امروز مهم ترين موضوعاتي که دانشجويان در خصوص مسائل جامع به آن فکر مي ‌کنند، موضوع "برجام"، "اقتصاد مقاومتي"، "نوع مناسبات با جهان" و "آينده نظام و کشور" است.
دشمن با کمک برخي عناصر خودفروخته در داخل، در نوع حرکت و تفکر جريان دانشجويي در اين باره اخلال مي ‌کند و مي‌ خواهد آن را سوزن ‌باني کند. جريان دانشجويي به اين مهم واقف است.
عناصر خودفروخته‌ اي که در دانشگاه در دهه 70 و اوايل دهه 80 مشغول اين کار خائنانه در دانشگاه بودند، با مواضع انقلابي افسران جوان مقابله با جنگ نرم دشمن، در دانشگاه ها زمين گير شده و مجبور شدند به وطن اصلي خود برگردند. بي بي سي و راديو آمريکا هر از چندي آنها را در مقابل تلويزيون ظاهر مي ‌کنند و با توهين و مسخره کردن آنها مي ‌گويند؛ چند تا معلق بزنيد و جاي دوست و دشمن را به ملت ايران نشان دهيد!
اين سرنوشت سياهي است که برخي به اصطلاح نخبگان دانشگاهي پيدا کرده ‌اند که ميمون ‌وار مشغول تقليد تهوع‌ آور از غرب هستند.
اين تقليد به قدري تهوع ‌آور است که مشغول خوردن استفراغ فکري تئوريسين ‌هاي فکري قرن 18 و 19 اروپا هستند.
امروز جهان با رويکردي عقلاني به مذهب، به سرعت به سوي خدا و متفکران عالم به سمت الهيات رهايي بخش ‌مي ‌روند. اين جماعت با همان ادبيات سخيف قرن 19 و اوايل قرن 20 به جنگ خدا و مذهب و دين آمده اند و با اصيل ‌ترين و نيرومندترين انقلاب ديني جهان، يعني انقلاب اسلامي، خصومت و دشمني مي ‌کنند.
نسلي كه امروز در دانشگاه سير و سلوك علمي دارد در عصر خود و حتي جلوتر، زندگي مي‌كند از نظام، انقلاب و اسلام مومنانه دفاع مي‌كند و اين دفاع را تاكنون به رخ دشمنان كشيده است.

۱۳۹۵/۴/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...