«حساسیت افکار عمومی و رسانهها به پرداختهای نامتعارف قابل ستایش است»، «در برخورد با فساد با کسی عقد اخوت نبستهام» و «دستگاهها موظف به انتشار حداقل و حداکثر حقوق مدیران میشوند.» این عبارات بخشی از بیانیه رئیسجمهور درباره چگونگی برخورد دولت یازدهم با موضوع فیشهای حقوقی است؛ موضوعی که پیشتر رؤسای دستگاه قضا و قوه مقننه دستورهای ویژهای برای برخورد با آن داده و تعدادی از مدیران بانکها و بیمهها نیز عزل شده یا استعفا داده بودند؛ اما در پس این عبارات و دستورها یک موضوع بسیار مهم خودنمایی میکند و آن، هویدا شدن میزان تأثیرگذاری رسانههاست. در حالی که بر اساس شواهد و قراین موجود مدتها بود که برخی مدیران خودبرتربین دریافتهای کذایی و نجومی داشتند، نه بیانیهای صادر میشد و نه عزل و استعفایی در کار بود! اما درست از هفتهها پیش که برخی رسانهها از موضوع فیش حقوقی پرده برداشتند و در فضای رسانهای تصاویر فیشهای حقوقی را منتشر کردند، این مدیران امنیت خود را از دست دادند و رئیسجمهور و دیگران به موضوع ورود کردند و از برخوردهای ویژه سخن گفتند؛ حالا فرض کنید که رسانهها به موضوع ورود نکرده و به تصاویر فیشهای حقوقی دست پیدا نمیکردند! آیا باز هم از برخورد و عزل و استعفا و این بیانیهها خبری بود؟ آیا مشخص بود که چه زمانی و چند ماه دیگر دریافت حقوقهای چند صد میلیونی ادامه مییابد؟
ماجرای فیشهای حقوقی یک بار دیگر قدرت رسانهها را آشکار کرد و یک ضرورت مهم را نشان داد که باید فضای رسانهای کشور به منزله چشمان بیدار افکار عمومی بیش از پیش تقویت شود. به عبارتی، رسانهها و اهالی خبر باید بیش از پیش حمایت شوند تا با نظارت دقیق اجازه هرگونه کجروی و تخلف را از برخی مدیران و مسئولان بگیرند و مانع از تصمیمات غلط یا دستبرد زدن به منابع و ثروتهای ملی شوند
تاثیر رسانه بر افكار عمومی
در حالی كه بر اساس شواهد و قراین موجود مدتها بود كه برخی مدیران خودبرتربین دریافتهای كذایی و نجومی داشتند، نه بیانیهای صادر میشد و نه عزل و استعفایی در كار بود! اما درست از هفتهها پیش كه برخی رسانهها از موضوع فیش حقوقی پرده برداشتند و در فضای رسانهای تصاویر فیشهای حقوقی را منتشر كردند، این مدیران امنیت خود را از دست دادند
۱۳۹۵/۴/۱۵