نسخه چاپی

اختصاصی نما

آنهایی كه عقل خود را باختند

صاحبان این نوع خاص از تفكر همان مسیر غلطی را دنبال می‌كنند كه در طی تاریخ مبارزات اسلامی به عنوان جناح مقابل تفكر اصیل دینی و با عناوینی چون روشنفكران غرب‌زده، مارتین لوتر‌های اسلامی و مانند آن تفكرات میرزاملكم‌خانی خود را به جامعه اسلامی تزریق كردند

سال‌های دهه شصت، سال‌هایی پرالتهاب و درعین حال پرهیاهو برای جمهوری اسلامی ایران بود؛ بدون تردید شدیدترین تحریم‌ها و تهدیدهای جدی نظامی در آن روزها به فراخور آغاز جنگی تمام عیار با عراق که در پشت نقاب حزب بعث و صدام؛ کشورهای بزرگ جهان برای نابودی ایدئولوژی انقلاب اسلامی که حالا خود را در قامت اسلام انقلابی و حکومت اسلامی نشان می‌داد متحد شده‌بودند، آرامش انقلاب نوپای انقلاب اسلامی را مبدل به طوفانی عجیب ساخته‌بود؛ طوفانی که با وجود افرادی با تفکر لیبرالیسم بر شدت غبار و هراسش افزوده می‌شد.
این تفکر همان اصلی بود که امام‌خمینی(ره) همواره و از زمان آغاز جرقه‌های نخستین نهضت اسلامی با آن به مخالف و مبارزه جدی پرداخت؛ اکنون عده‌ای که محو تفکر لیبرالیسم بودند لوای انقلابی‌گری بر تن کرده تا با نفوذ در بدنه حکومت بتوانند افکار خود را برای برون‌رفت انقلاب از ساختار مدنظر حضرت امام در پروژه‌ای طولانی مدت به جامعه تزریق کنند؛ سم مهلک این افکار درست با تجمل‌گرایی،فراموشی آرمان‌های انقلاب، نزدیکی به فاکتورهای جهانی‌سازی مدنظر صهیونیسم جهانی و در نهایت ارتباط با آمریکا و پذیرش شیطان بزرگ به عنوان منجی و کدخدا به جامعه تزریق می‌شد و این مهم در فرایندی نزدیک به سه دهه و با قالب‌ها و فرم‌ها گوناگون؛ گاهی کند و آهسته و گاهی با شتابی سرسام‌آور دنبال شد؛ آنقدر که در همین یکی دو یا سه سال گذشته برخی‌ها را به این خیال غلط انداخت که ارتباط با آمریکا و قرارگرفتن در زیرسایه نظامی که امام‌خمینی(ره) آن را شیطان‌بزرگ می‌نامد می‌تواند راهکاری مناسب برای خروج از رکود و بن‌بست‌های اقتصادی باشد که یک سمت دیوار آن با واژه به نام تحریم بلند و بلندتر شده‌بود؛ از این رو بحث ارتباط و مذاکره بیش از بیش پررنگ شد و البته دستاورد و نتیجه اعتماد به آمریکا و غرب و مذاکره با نظامی که اکنون خود در معرض جدی‌ترین بحران‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است، دستاوردی پرزیان به نام برجام را برای ما رقم زد.
اما در این میان آنچه هرگز دیده نشد چگونگی رسوخ اندیشه‌ای بود که غرب و آمریکا را مایه پیشرفت می‌دانند صاحبان این نوع خاص از تفکر همان مسیر غلطی را دنبال می‌کنند که در طی تاریخ مبارزات اسلامی به عنوان جناح مقابل تفکر اصیل دینی و با عناوینی چون روشنفکران غرب‌زده، مارتین لوتر‌های اسلامی و مانند آن تفکرات میرزاملکم‌خانی خود را به جامعه اسلامی تزریق کردند البته در این بین نقش رسانه‌ای دشمن که با عنوان جنگ نرم از آن یاد می‌شود نیز انکار ناپذیر است.
مرور دستاوردهایی که تفکر غربی در تاریخ ایران به شکل جدی از زمان شاهان قاجار و سپس پهلوی‌ها به ارمغان آورد چیزی جز عقب‌ماندگی، دین‌زدگی و محو آثارهای دین انسان‌ساز اسلام نبود، بعد از پیروزی انقلاب صاحبان این تفکر همچنان به فعالیت‌های خود با پوششی تازه ادامه دادند؛ طرح عبور از آرما‌ن‌های انقلابی با سیاست دروازه‌های باز اقتصادی در دوران کارگزاران سازندگی قالبی جدی به خود گرفت و در دوران اصلاحات با عناوین پر زرق و برقی که برگرفته از اندیشه‌های افرادی نظیر جان لاک فیلسوف انگلیسی در حوزه دموکراسی بود بروز و ظهور یافت و البته با تدابیر بلندنظرانه رهبر انقلاب که موضوع مردم‌سالاری دینی را مطرح نمودند تا حدود نسبتا زیادی خنثی شد، در دوران بعد طرح ایرانیزه کردن اسلام توسط گروهی خاص با عنوان مکتب ایرانی باردیگر در دستورکار قرار گرفت و بعد از پایان این دوره طرح دوباره اسلام رحمانی و یا اسلام فراشیعی که در عمل و بدون هیچ رودربایسی جدایی دین از سیاست را لفاظانه پوشش می‌داد و مطالبه می‌نمود، از تربیون‌های گوناگون و از زبان خواص به گوش می‌خورد تا شاهد تلفیق سیاست دروازه‌های باز اقتصاد و سیاست باشیم؛ این درحالی است که نگاه به آنچه از دهه شصت تا امروز بر این تفکرات نخ‌نما که هر روزی با لفظی تازه سعی در احیا خود دارد گذشته است نشان می‌دهد صاحبان این اندیشه‌های غرب‌زده که غربی‌ها و آمریکا را منجی خود می‌دانند به تعبیر مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با دانشجویان کشور آنهایی هستند که عقل خود را باخته‌اند.

۱۳۹۵/۴/۱۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...