نسخه چاپی

فیش‌ها را بی‌خیال «خودت چطوری؟!»

مگر 8 ساله دفاع‌مقدس ایران تحریم نبود؟ آیا ملت ایران با بی‌عزتی زندگی می‌كرد یا آنكه اوج عزت و شرف و غیرت و آبروی سی و چند ساله جمهوری اسلامی مرهون غیرت و عزت آن 8 سال ما است؟

به گزارش نما؛ «میکائیل دیانی» در روزنامه «وطن‌امروز» نوشت:

روزهای ابتدایی دولت یازدهم می‌گفتند دولت از سیاست «عکسبرداری رسانه‌ای» استفاده می‌کند تا خود واقعی‌اش را پشت تصاویر تلویزیونی و عکس‌های منتشره در فضای مجازی پنهان کند اما بعد از برجام و نتایج آن به این فکر می‌کنم چرا روحانی همچنان نمی‌خواهد از این نقش بیرون بیاید، اصلا امروز روحانی برای چه کسی صحبت می‌کند، وقتی می‌گوید «تحریم بود عزت نبود، برجام اول عزت برای ما آورده است. ما این را می‌گوییم آثار برجام؛ نمی‌دانم دیگران چه می‌گویند و چه می‌فهمند. ما باید همراه شویم و نمی‌توانیم مقابل این قدرت‌های بزرگ بایستیم آن هم با شعارهایی که توخالی است». واقعا روحانی نمی‌داند که مردم می‌فهمند اینها دیگر نقش است؟
نمی‌دانم به لحاظ ادبی چه اسمی می‌توان برایش گذاشت اما می‌دانم صحبت‌های پریروز روحانی تناقض در تناقض بود؛ اول آنکه بگوید «وقتی تحریم بود، عزت نبود» بعد هم بگوید «برجام اول عزت برای ما آورده است». خب! تناقض اول این است که مگر امروز تحریم نیست، هنوز که هنوز است به گفته خود دولت «تقریبا هیچ» اتفاقی در پسابرجام رخ نداده است، پس چطور «هیچ» می‌تواند «عزت‌آفرین» هم باشد؟ ثانیا اینکه چه کسی مدعی است در دوران تحریم عزت نیست؟ مگر 8 ساله دفاع‌مقدس ایران تحریم نبود؟ آیا ملت ایران با بی‌عزتی زندگی می‌کرد یا آنکه اوج عزت و شرف و غیرت و آبروی سی و چند ساله جمهوری اسلامی مرهون غیرت و عزت آن 8 سال ما است؟ و یا اساسا در طول این سی و چند سال کی ایران تحریم نبوده است؟ سوم آنکه نتایج همراهی با این به اصطلاح قدرت‌های بزرگ مدنظر آقای روحانی مگر غیر از بی‌عزتی است؟ آیا نتیجه‌های تاریخی از همراهی و توهین کم دیده‌ایم؟ در همین یک ساله انواع و اقسام توهین‌های سعودی و آمریکایی بی‌جواب از سوی دولتمردان ما، بی‌عزتی نبوده است؟
می‌شود بسیار بیشتر از این درباره تناقضات همین چند جمله روحانی صحبت کرد اما فکر می‌کنم یک تناقض بزرگ‌تر را باید مورد بررسی قرار دهیم و آن اینکه مساله فیش‌ها یک روزی «نباید به یک مساله ملی تبدیل می‌شد»، چند روز بعد دوباره اعلام شد فیش‌های نجومی یک «مساله ملی است» و برای آنکه اعتراض‌های مردمی بیشتر نشود، قرار شد به آن رسیدگی شود. یکی در دولت می‌گفت «عذر می‌خواهم»، یکی می‌گفت «این مساله مرسوم است»، یکی می‌گفت «کار قبلی‌هاست»، یکی می‌گفت «مصوبه معاون برنامه و بودجه دولت است»؛ خلاصه! یکی‌یکی تناقضات زیادتر می‌شد اما آنچه بدان توجه نمی‌شد حل مساله بود. امروز دقیقا یک ماه و نیم از این ماجرا گذشته اما سوالات مردم هنوز درباره این تناقضات بی‌پاسخ است و دولت بدون توجه به اینکه چه لطماتی را به اعتماد عمومی جامعه می‌زند با ذکر مسائل فرعی و شاذ همچون مقصران حادثه سفارت عربستان، کنسرت‌ها و... تلاش می‌کند اذهان را به سمت دیگری سوق دهد. یک دوستی هرگاه در میانه یک بحث داغ نمی‌توانست پاسخی قانع‌کننده دهد با یک سوال بحث را عوض می‌کرد و می‌گفت «خودت چطوری؟!» و این سوال یعنی اینکه درباره این موضوع دیگر صحبت نکن و بیا بحث را عوض کنیم! رئیس‌جمهور از مردم می‌خواهد فیش‌های نجومی را بی‌خیال شوند و به آفتاب بی‌فروغ برجام توجه کنند. این روزها هم که روزنامه دولت که علی‌القاعده باید مجیزگوی دولت باشد تا ارتزاقش قطع نشود، به‌جای اینکه وزرا و رئیس‌جمهور و... را مورد سوال قرار دهد که مردم منتظر پاسخ شما هستند که بالاخره تکلیف این نجومی‌بگیران چه شد؟ یا آن لابی معروف که نسبت خویشاوندی با شخص رئیس‌جمهور دارد چرا هنوز بر سر جایش قرار دارد، مدام در گزارش‌هایی دروغ به جماعت مستاجر و بی‌گناه «وطن‌امروز» می‌تازد که شاید این بهانه دیگری باشد برای اینکه از پاسخگویی درباره فیش‌های نجومی فرار کند و در این میان کسی نیست بگوید در این دیار تنها «وطن‌امروز»ی‌ها نیستند که مستاجرند و آن کس که در ساختمان پاستور نشسته هم مستاجری چندساله است که بزودی موعدش فرا می‌رسد و صاحب این خانه وقتی می‌بیند مستاجرش به هیچ‌کس پاسخگو نیست، بهترین راه و کم‌خرج‌ترینش را انتخاب می‌کند و مستاجر را از پاستور اخراج می‌کند.

۱۳۹۵/۵/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...