نسخه چاپی

مشروح سخنان نصرالله در سالگرد جنگ 33 روزه

دبیر كل حزب الله لبنان با اشاره به اهداف شكست خورده آمریكا و اسرائیل در جنگ ژوئیه سال2006 تاكید كرد: این جنگ نتایج ویرانگری برای رژیم صهیونیستی داشته است.

به گزارش نما به نقل از العالم، سید حسن نصرالله در سخنرانی خود به مناسب دهمین سالگرد پیروزی مقاومت در جنگ سال 2006 با عنوان «دوران پیروزی ها» در مجتمع موسی عباس در شهر بنت جبیل در جنوب لبنان با ذکر آیه ای از کلام الله مجید گفت: حمد و سپاس مخصوص خداوند است. چرا که از ما دفاع کرد و به ما پناه داد و ما را با یاری خود حمایت کرد و به ما امنیت و اطمینان، عزت و کرامت و حاکمیت و شرف داد. حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که نمی توان نعمت های او را برشمرد. به همه خواهران و برادران در این مراسم بزرگ درود می فرستیم. این مراسم دهمین سالگرد پیروزی شما و خون شهدا، کشور،وطن، مقاومت ارتش و ملت شما در جنگ ژوئیه سال 2006 است. درودها و سپاس به همه کسانی باد که این پیروزی را رقم زدند یا در شکل گیری این پیروزی مشارکت داشتند و از آن حمایت و پشتیبانی کردند. درود و تحیات خود را به نیروهای مقاومت و ارتش ملی لبنان و نیروهای امنیتی این کشور و همچنین شهدا و زخمی ها و اسرا و مقاومت کنندگان در سرزمین خود و همچنین آوارگان و پناه دهندگان به این آوارگان، صابرین و ایثارگران و زخمی ها و همچنین مسئولان سیاسی، دینی،نظامی،امنیتی،رسانه ای،احزاب، جریان ها، هیئات، انجمن ها، رسانه ها و همه انسان های خوب در لبنان و کشورهای عربی و اسلامی و در هر نقطه ای از جهان داریم. تشکر ویژه از کشورهایی داریم که از مقاومت حمایت کردند و این تشکر را از سوریه و جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت تاریخی این کشورها از لبنان و مقاومت آن در جنگ ژوئیه سال 2006 داریم. در دهمین سالگرد این جنگ به نظر می رسد توجه اسرائیلی ها بیش از توجه لبنانی ها و اعراب به این حادثه بوده است. من وظیفه دارم از برخی از رسانه ها و طرف ها که به این مناسبت بزرگ توجه ویژه ای نشان دادند تشکر کنم ولی اسرائیلی ها بیشترین توجه را به این حادثه داشته اند به طوری که مسئولی در اسرائیل نبوده است، از رئیس تا نخست وزیر و وزیر جنگ و وزرای کنونی و سابق تا فرماندهان نظامی و امنیتی و رسانه های این رژیم توجه ویژه ای به این حادثه داشتند و نظرات خود را بیان کردند و دلیل این مسئله این بوده است که جنگ ژوئیه سال 2006 که اسرائیلی ها پس از شکست خود عنوان جنگ دوم لبنان نام نهاده اند و ما نیز به صورت خلاصه می گوییم جنگ ژوئیه چرا که این جنگ در میان اسرائیلی ها یک حادثه تاریخی بسیار مهم بوده و پیامدهای سرنوشت سازی برای این رژیم داشته است و به این دلیل این جنگ مورد توجه رسانه های اسرائیلی و بحث و جدل های موجود در این رژیم طی ده سال گذشته بوده است.

وی افزود: در لبنان و کشورهای عربی و اسلامی شمار زیادی به شدت تلاش کردند تا توجهی به این جنگ و پیروزی ها و دستاوردهای آن نشود. من در ابتدا به این مناسبت و جنگ و این پیروزی و سپس درباره اوضاع منطقه و سپس اوضاع داخلی لبنان سخنانی ایراد می کنم. به صورت عادی زمانی که صحبتی درباره جنگ ژوئیه و پیروزی مقاومت،لبنان و محور مقاومت مطرح می شود صحبت هایی درباره عنوان و اسم آن بوده که بسیار مهم است و عنوان این جنگ با عنوان به شکست کشاندن اهداف تجاوز مطرح می شود. زمانی که می گوییم لبنانی ها در جنگ ژوئیه پیروز شدند این پیروزی به این دلیل است که مقاومت و طرف های حامی آن و به صورت کلی جبهه مقاومت اهداف تجاوز را به شکست کشاندند و این مسئله در پیروزی جنگ ژوئیه بسیار مهم بوده ولی این مسئله بخشی از حقیقت است و می خواهم امروز درباره بخش دیگر این پیروزی سخن بگویم.

وی گفت: شکی در این نیست که از بین بردن اهداف تجاوز آمریکا و اسرائیل به لبنان یک دستاورد عظیم،تاریخی و بسیار بزرگ است. اسرائیلی ها با تصمیم آمریکا دست به تجاوز به لبنان زدند همان طور که امروز این جنگ در یمن در جریان است. اسرائیل تصمیم آمریکا را درباره تجاوز به لبنان اجرا کرد. به صورت سریع به دستاوردهای این جنگ و اهداف شکست خورده دشمن اشاره می کنم. در روزهای نخست این جنگ و سپس پس از تحقیقات کمیته وینوگراد و یادداشت های مقامات آمریکایی در سالهای گذشته و اظهارات و نوشته های چند هفته گذشته در مقالات برخی از نومحافظه کاران آمریکایی که در آن زمان از مسئولان وقت وزارت دفاع آمریکا بودند به این اهداف اشاره کرده اند. بنابراین اهدافی را که به آن اشاره می کنم مبتنی بر متن ها و نوشته های مقامات اسرائیل و آمریکاست. هدف نخست این تجاوز از بین بردن مقاومت بوده است. این هدف بزرگ ترین خواسته دشمن بود. هدف دوم محقق کردن بیشترین خسارت و ویرانی و کشتار نیروها و مسئولان مقاومت و از بین بردن امکانات مقاومت و خلع سلاح مقاومت بوده است. هدف سوم حذف حزب الله از معادلات داخلی و منطقه ای بوده است.

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: پس از این جنگ آمریکایی ها به خوبی به این مسئله اشاره کرده بودند. هدف چهارم این تجاوز بیرون کردن نیروهای مقاومت از جنوب روخانه لیطانی و خلع سلاح این نیروها در این منطقه بوده است. برخی ها در آن زمان در لبنان می گفتند که باید ارتش این کشور مسئول حفظ امنیت این منطقه باشد. هدف چهارم شکست خورده این تجاوز تبدیل کردن جنوب رودخانه لیطانی به منطقه حائل و بدون سکنه بوده است. می خواستند سکنه بنت جبیل و همه ساکنان جنوب رودخانه لیطانی خانه و کاشانه خود را رها کنند. هدف پنجم این تجاوز دور کردن نیروهای مقاومت از مرزها بوده است و امروز همه می دانند نیروهای مقاومت همچنان در مرزها حضور دارند چرا که شما همان نیروهای مقاومت و ساکنان روستاها و شهرک های مرزی هستید. هدف ششم این تجاوز استقرار نیروهای چند ملیتی در مناطق مرزی لبنان بوده است و می خواستند نیروهایی به مانند نیروهایی که در آن زمان عراق را اشغال کرده بودند در لبنان مستقر کنند ولی نتوانستند این هدف را محقق کنند. دشمن به دنبال استقرار این نیروها در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی و لبنان و سوریه بود تا بار دیگر مقاومت شکل نگیرد و با این کار بتوانند بر بنادر و فرودگاه ها و حاکمیت لبنان سیطره یابند. هدف هفتم این تجاوز وابسته کردن کامل لبنان به ساختار سیاسی و امنیتی آمریکا و متحدان این کشور در منطقه بوده است. هدف هشتم بهبود قدرت بازدارندگی اسرائیل بوده است که پس از شکست سال 2000 و عقب نشینی از نوار غزه تضعیف شده بود. هدف نهم این تجاوز، تقویت جایگاه منطقه ای و بین المللی اسرائیل و آزاد کردن بدون قید و شرط دو اسیر اسرائیلی بوده است.

دبیر کل حزب الله لبنان گفت: کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا به مهم ترین و بزرگ ترین و گسترده ترین هدف این تجاوز اشاره کرده بود و همه اهداف دیگر در خدمت این هدف بود. وی گفته بود که هدف این تجاوز تولد خاورمیانه جدید است. در آن زمان آمریکایی ها افغانستان و عراق را اشغال کرده بودند و ناوهای جنگی آمریکا در دریاها و اقیانوس های اطراف حضور داشت و با آن سوریه را تهدید می کردند. طرح خاورمیانه جدید گام نخست محقق کردن اهداف آمریکا و مشخصا از بین بردن مقاومت در لبنان بوده است تا سپس بتوانند بر سوریه سیطره یابند و مقاومت فلسطینی را هدف قرار دهند و ایران را در انزوا قرار دهند تا سپس حکومت این کشور را سرنگون کنند و در نهایت اهداف طرح خاورمیانه جدید محقق شود. عملی شدن این طرح به معنای سیطره مطلق آمریکا و اسرائیل بر هر چیزی در منطقه تا صدها سال بوده است. این اهداف بزرگ، راهبردی و تاریخی دشمن در این جنگ شکست خورد و طبیعی است که شکست این اهداف یک دستاورد بزرگ و عظیم است. ما جدا از ذکر این شکست ها می خواهیم به بعد دیگر این جنگ نیز اشاره کنیم. بخش دیگری از حقیقت این پیروزی در جنگ ژوئیه همان نتایج این جنگ بوده است. این جنگ نتایجی داشته که از اهداف مقاومت نبوده است. مقاومت در جنگ ژوئیه در حالت کامل دفاعی قرار داشت و اگر در آن زمان از مقاومت پرسیده می شد که هدف مقاومت در این جنگ چیست، پاسخ می داد که از بین بردن اهداف این تجاوز، خواسته مقاومت است ولی به دور از اهدف شکست خورده تجاوز، هر حادثه میدانی نتایجی دارد و این نتایج در خلاء ایجاد نشده بلکه در طی مقاومت، پایداری و فداکاری و خون شهدا و زخمی ها و مدیریت و اتحاد و مشارکت در این نبرد حاصل شده است. من از همه پژوهشگران می خواهم به بعد نتایج این جنگ نیز توجه داشته باشند. همان طور که به ابعاد نظامی، امنیتی،سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و روحی این جنگ توجه داریم باید به بعد دیگر این پیروزی نیز توجه داشته باشیم. من از کارشناسان و پژوهشگران می خواهم به این مسئله نیز توجه ویژه ای داشته باشند.

وی افزود: من به صورت خلاصه به برخی از سرفصل های نتایج این تجاوز و مشخصا ارتباط آن با دشمن صهیونیستی و مقاومت اشاره می کنم. این سر فصل ها را می توان لمس کرد و غیرقابل بحث است. نتیجه نخست این تجاوز به لرزه درآمدن نهاد نظامی اسرائیل و مشخصا ارتش این رژیم از داخل بوده است. ارتش اسرائیل پس از این تجاوز با قدرت به لرزه درآمد و به ضعف روحی شدیدی دچار شد و به آستانه فروپاشی رسید و رئیس ستاد ارتش، اعضای ستاد و فرماندهان یگان ها و میدانی و افسران و سربازان اتهاماتی را علیه یکدیگر مطرح کردند و حتی این وضع به ناسزاگویی و طرح خیانت به میان این افراد رسیده است. این مسائل در ده سال گذشته موجود است. این مسئله در تاریخ ارتش اسرائیل سابقه ندارد. در پی این زلزله شدید در ارتش اسرائیل بود که شاهد استعفاها، برکناری ها و تغییرات گسترده در ارتش این رژیم بودیم. این جنگ باعث شد بی اعتمادی شدیدی در ارتش اسرائیل ایجاد شود و این بی اعتمادی همچنان در سطوح مختلف ارتش این رژیم وجود دارد و شکی در این نیست این وضع بر هر جنگی در آینده تاثیرگذار خواهد بود و ما این وضع را در جنگ غزه شاهد بودیم.

دبیر کل حزب الله لبنان خاطرنشان کرد: نتیجه دوم این تجاوز سست شدن اعتماد مردم اسرائیل به ارتش این رژیم بوده است. می گفتند این ارتش قادر به پیروزی و به پایان بردن نبرد است و این مسئله خطرناک ترین موضوع در رژیم اسرائیل است. ژنرال گادی ازینکوت رئیس فعلی ستاد ارتش اسرائیل گفته بود که بزرگ ترین تهدید، ضعف اعتماد مردم اسرائیل به ارتش این رژیم بوده است. این نتیجه حاصل شد. نتیجه سوم این تجاوز سست شدن مسئولان سیاسی اسرائیل به ارتش این رژیم و ژنرال های آن بوده است. مسئولان سیاسی اسرائیل پس از این تجاوز به ژنرال ها گفته بودند که محاسبات آنان اشتباه و طرح های آنان دقیق نبوده است و ناتوان شده اند. مسئولان سیاسی اسرائیل در ده سال گذشته به این مسائل اشاره کرده اند. نتیجه چهارم این تجاوز، بی اعتمادی ارتش اسرائیل به مسئولان سیاسی این رژیم بوده است. مسئولان سیاسی این رژیم در جنگ ژوئیه ضعیف و ترسو بودند و در تصمیم گیری های خود آشفته عمل می کردند. نتیجه پنجم این تجاوز ضعیف شدن اعتماد مردم اسرائیل به مسئولان سیاسی این رژیم و شکل گیری بحران رهبری در اسرائیل است. قبل از جنگ ژوئیه آریل شارون به مانند اسحاق رابین از رهبران بزرگ اسرائیل بودند و در صورتی که ایهود اولمرت در جنگ ژوئیه پیروز می شد به یک رهبر تاریخی و بزرگ در این رژیم تبدیل می شد ولی شکست این رژیم در جنگ ژوئیه باعث شد که اسرائیل وارد بحران رهبری سیاسی شود. این وضع باعث اختلافات شدید در احزاب و شکل گیری کابینه های ائتلافی و انتخابات زودهنگام و گسست های سیاسی و پارلمانی در اسرائیل شد. این پنج سرفصلی که به آن اشاره کردم از نتایج جنگ ژوئیه است. نتیجه ششم این تجاوز، نابودی ایدئولوژی نظامی اسرائیل بوده است. این ایدئولوژی را بن گورین در ابتدای تاسیس رژیم اسرائیل مطرح کرده بود و این ایدئولوژی در همه جنگ های کشورهای عربی با اسرائیل متزلزل نشد ولی پس از جنگ ژوئیه باعث شد که یکی از سران حزب لیکود در کنست(پارلمان رژیم صهیونیستی) کمیته ای را با عنوان کمیته توسعه اصول امنیتی و نظامی این ایدئولوژی تشکیل دهد. نشست های زیادی برای بازنگری در این ایدئولوژی تشکیل دادند. این ایدئولوژی مبتنی بر پایان دادن سریع جنگ، محقق کردن پیروزی سریع،نبرد در میدان دشمن و در مرز و آرام بودن جبهه داخلی اسرئیل بوده است. دیگر چیزی به نام چنین ایدئولوژی وجود ندارد. در حال حاضر این رژیم ایدئولوژی جدیدی ساخته است که در آن پایان سریع نبرد وجود ندارد چرا که می داند قادر به محقق کردن این هدف نیست. در این ایدئولوژی تنها نبرد در زمین دشمن وجود ندارد بلکه به این مسئله اشاره شده که ممکن است در داخل فلسطین اشغالی نیز نبردهایی آغاز شود. همچنین بر اساس این ایدئولوژی، جبهه داخلی اسرائیل از نبردهای آینده متاثر خواهد شد. جنگ ژوئیه و جنگ های غزه این مسئله را اثبات کرده است.

دبیر کل حزب الله لبنان افزود: آن زمان گذشته است که اسرائیل لبنان را بمباران می کرد و سکنه شهرک های شمالی اسرائیل و سکنه حیفا و فراتر از آن در امنیت و آرامش بودند. اسرائیلی ها ایدئولوژی جدیدی را ایجاد کرده اند و این رژیم تسلیم این وضع شده است. بیش از شصت سال از درگیری عربی و اسرائیلی می گذرد و شمار زیادی از مقامات عربی علیه اسرائیل سخنرانی و تهدید کردند و مقامات این رژیم نیز توجهی به این اظهارات نداشتند و در برخی از موارد نیز آن را به سخره گرفتند ولی اسرائیل به همه موضع گیری های مقاومت در لبنان توجه دارد و آن را می پذیرد. این پذیرش تنها به این دلیل نیست که اسرائیل می داند مقاومت در لبنان صادق است بلکه تحولات و اطلاعات نیز این مسئله را تایید می کند. نقطه ای در فلسطین اشغالی وجود ندارد که هدف موشک های مقاومت اسلامی لبنان قرار نداشته باشد. اسرائیل به خوبی به این موضع گیری مقاومت واقف است. به این دلیل اسرائیل به باور نظامی جدیدی نیازمند است تا بر اساس این باور به جبهه داخلی خود توجه کند. اسرائیل در طول ده سال گذشته تلاش کرده است جبهه داخلی خود را تقویت کند ولی تا این لحظه این جبهه آماده نیست. نتیجه هفتم این جنگ این بوده است که مسئولان سیاسی و نظامی دشمن اسرائیلی به این باور رسیدند که قدرت اسرائیل محدود است. اسرائیلی ها به این نتیجه رسیدند که دوره فرستادن نیروهای ویژه و چترباز و تهدید کردن دولت ها پایان یافته است.

۱۳۹۵/۵/۲۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...