نسخه چاپی

اختصاصی نما

سكوت جریان اصلاحات مقابل خطرات امنیتی كشور

عکس خبري -سکوت جريان اصلاحات مقابل خطرات امنيتي کشور

تمامی جبهه اصلاحات، از تمامی مندرجات برجام حمایت كردند و در برابر پیوستن به FTAT سكوت. نهادی كه تنها دو كشور در لیست سیاه آن هستند؛ ایران و كره شمالی و جرم ایران فعالیت های غیرصلح آمیز هسته ای است و كمك به تروریسم و تامین مالی آنها. دلایلی كه باعث شده نهاد مذكور، بعد از برجام نسبت به عضویت ایران در این نهاد با صدور بیانیه ای كه تمامی آن به تحریم های افراد و نهادهای مختلف امنیتی و نظامی كشور و تامین مالی تروریسم توسط ایران اشاره شده است موافقت نماید. سكوت در برابر چنین اتفاقی بخشی از حمایت اصلاح طلبان از اقدامات دولت است و اجرای همان پروژه نفوذ!

عملیات روانی شیوه های متعددی دارد، گاهی غوغا و اردوکشی خیابانی است، گاهی ترور شخصیت و گاهی هم سکوت؛ همه ترفندهایی که به اصطلاح اصلاح طلبان طی چند سال اخیر، برای رسیدن به اهداف خود یا سران شان به کار گرفته اند.

سال 72 برای اولین بار بود که سری از سران جبهه اصلاحات که تا پیش از آن چندان نماد و بروز و ظهوری نداشت پا به عرصه سیاسی و قدرت کشور گذاشت و 6 سال بعد با بهانه های واهی طرفداران شان به خیابان ریختند و فاجعه کوی دانشگاه را رقم زدند. پروژه براندازی نظام کلید خورد و اصطلاحاتی همچون انقلاب مخملی هم دقیقا از همان زمان وارد ادبیات سیاسی و داخلی کشور شد.

2 سال آخر دوران رییس دولت اصلاحات از جمله سال های پر التهاب حکومت داری در ایران شد و برای جبران اهداف از دست رفته، دولت محمود احمدی نژاد به هر بهانه ای مورد هجمه جبهه اصلاحات قرار گرفت.

از این پس و بعد از ناکامی در پروژه معرکه گیری و اردوکشی خیابانی، جریان اصلاحات پروژه ترور شخصیت آنانکه همسو با اهداف شان نبودند را در دستور کار قرار داد.

در 4 سال اول هرآنچه از دستشان برآمد انجام دادند اما دولت نهم در انجام پروژه های عملیات روانی قدرتر بود و در نتیجه اردوکشی خیابانی باز هم مدنظر اصلاح طلبان قرار گرفت.

بهترین زمان هم دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری بود و تقلب کلیدواژه اصلی برای پروژه ای که بعدا «فتنه» نام گرفت، هرچند فتنه برای اتفاقات سال 88 حتما واژه ای ملموس و واقعی تر بود.

4 سال دولت داری احمدی نژاد و شکست فتنه و جریان سازی هایی چون تقلب در انتخابات و اردوکشی، همچنان دوباره ترور شخصیت بود و سکوت تا حسن روحانی به واسطه میدان داری اکبر هاشمی رفسنجانی و البته عدم تایید صلاحیت اسفدیار رحیم مشایی، رئیس جمهور شد.

شعارش آزادی سران فتنه نام و برای رفع حصرشان اقدامات زیادی صورت گرفت و کابینه دولت یازدهم شامل اسامی افرادی بود که دستی یا نقشی در فتنه سال 88 داشتند.

هرچند برخی اصلاح طلبان هرکدام به بیانی اعلام کردند که دولت روحانی چندان ارتباطی با جبهه اصلاحات ندارد اما همراهی دولت با آنچه در لیست اهداف اصلاح طلبان است و همراهی اصلاح طلبان با پروژه های مشخص شده دولت، خلاف این ادعا را ثابت می کرد.

همچنانکه تمامی جبهه اصلاحات، از تمامی مندرجات برجام حمایت کردند و در برابر پیوستن به FTAT سکوت. نهادی که تنها دو کشور در لیست سیاه آن هستند؛ ایران و کره شمالی و جرم ایران فعالیت های غیرصلح آمیز هسته ای است و کمک به تروریسم و تامین مالی آنها. دلایلی که باعث شده نهاد مذکور، بعد از برجام نسبت به عضویت ایران در این نهاد با صدور بیانیه ای که تمامی آن به تحریم های افراد و نهادهای مختلف امنیتی و نظامی کشور و تامین مالی تروریسم توسط ایران اشاره شده است موافقت نماید.

سکوت در برابر چنین اتفاقی بخشی از حمایت اصلاح طلبان از اقدامات دولت است و اجرای همان پروژه نفوذ!

اتفاقی که پیش از آن و در ابتدای سال جاری می شد نظیر آن را در برابر دیدار فائزه هاشمی رفسنجانی با عضو ارشد فرقه بهائیت در ایران دید.

سکوتی که نمونه دیگرش بر می گردد به اقدام شنیع شادی صدر و هتک حرمت کردن به پرچم عزای امام حسین (ع).

۱۳۹۵/۶/۲۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...