نسخه چاپی

گفت و گوی خواندنی با استاد علی موسوی گرمارودی، چهره ماندگار و مترجم «نهج البلاغه»

غدیر و بیداری دوباره تاریخ

عکس خبري -غدير و بيداري دوباره تاريخ

علی موسوی گرمارودی از چهره های ماندگار ادبیات و فرهنگ كشورمان است، مردی كه علاوه بر سرودن و انتشار چندین مجموعه شعر توفیق ترجمه آثار ارزشمند دینی از كلام الله مجید گرفته تا صحیفه سجادیه و نهج البلاغه را در كارنامه دارد كه ترجمه او از كلام امیرمومنان علی (ع) امسال به زیور طبع آراسته شد.

در آستانه عید غدیر فرصتی فراهم شد تا پای صحبت های این استاد زبان فارسی و ادبیات عرب بنشینیم و با او به تعبیر خودش از «بیداری دوباره تاریخ» سخن بگوییم.


غدیر، ژرف و عمیق
 گرمارودی وقتی صحبت از واقعه غدیر می کند از آن به عنوان «واقعه‌ای بسیار ژرف و عمیق» نام می برد و برای این ادعا چنین شاهد می آورد: در طول تاریخ اسلام اتفاق های بزرگی را شاهد بوده ایم اما واقعه غدیر با تمام آنها متفاوت است شما در کدام بخش از تاریخ اسلام می توانید نمونه ای مانند غدیر بیاورید که بیش از 200 آیه قرآن را بتوان درباره اش مورد استناد قرار داد و یا کدام خطابه را سراغ دارید که افزون بر یکصد آیه قرآن در آن شاهد آورده شده باشد.

این مترجم قرآن کریم ادامه می دهد: هنگامی که پیامبر گرامی اسلام خطبه غدیر را بیان می فرمایند شما می بینید که این خطبه آمیخته با آیات قرآن است، کافی است آن مرور کنیم در می یابیم که چند سوره به طور کامل در متن خطبه قرائت شده است و بخش‌هایی نیز به صراحت یا به صورت ضمنی در خطابه غدیر آمده که اشاره آنها به آیات قرآن واضح است.


 پیشنهاد خواندن یک کتاب

گرمارودی پیشنهاد می کند برای درک بهتر از این ماجرای مهم تاریخ اسلام کتاب علامه امینی که به تعبیر او یک کتاب جهانی است حتما مطالعه شود، این استاد ادبیات می گوید: علامه امینی کتاب « الغدیر» را به شیوه ای تالیف کرده است که با بهره گیری از استدلال‌ها و شواهد دقیق حقانیت غدیر و شیعه به وسیله اسناد مرتبط و مورد قبول به اهل سنت آشکارا اثبات می شود.

گرمارودی که خود از اهالی قلم و ذوق و شعر است به وجوه دیگر این کتاب هم می پردازد و ادامه می دهد: کتاب الغدیر جدای محتوای غنی ، مهم و بار علمی کم نظیرش، از نظر نثر و جوهره ادبی در گروه آثار فخیم و با وقاری است که هرکسی بخواند تحت تاثیر قرار می گیرد.

او می افزاید: من عمیقا باور دارم کار سترگ و ارزشمندی که علامه امینی درباره غدیر انجام دادند باید برای امروز ما یک الگو باشد. امروز نیازمند جلوه یافتن غدیر در آینه های نوین هستیم و این میسر نمی شود مگر با تلاش محققان دینی، نویسندگان و شاعران و هنرمندان اهل قبله ، آنها باید نسل امروز را قدم به قدم همراهی کنند و با خود به دل تاریخ اسلام ببرند و از زوایای مختلف سیاسی، اجتماعی و هنری و فرهنگی واقعه غدیر را تشریح کنند تا شاهد «بیداری دوباره تاریخ» باشیم.
**********
اسناد غدیر در ادبیات عرب
********
استاد گرمارودی چندین سال پیش یک مجموعه شعر با نام « غدیر در شعر فارسی» را گردآوری و منتشر کرده است، همین بهانه ای می شود تا از او درباره نمودهای غدیر در ادب فارسی و همچنین ادبیات عرب پرسش کنم و او در پاسخ این گونه توضیح می دهد: معمولا کلام منظوم نه در ایران که در میان تمام ملت ها بخصوص اعراب به عنوان سندی قطعی و ماندگار تلقی می‌شود، در همان زمان واقعه غدیر شاعری سخنور و مشهور به نام «حسان بن‌ثابت» از حضرت رسول اکرم (ص) رخصت می خواهد و بر بلندی قرار می گیرد و در میان ازدحام مردم و مسلمانان این چنین می سراید:

الم تعلموا ان النبی محمدا

لدی دوح خم حین قام منادیا

و قد جاءه جبریل من عند ربه

بانک معصوم فلا تک و انیا...

و این شعر او تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که دقیقا مصداق خطبه غدیر است:

فمولاه من بعدی علی و اننی

به لکم دون البریه راضیا

این کلام منظوم از حسان بن ثابت فقط یک شعر نیست، این کلام ارزشمند و زیبا، سندی تاریخی است، گروه های کثیری از مردم آن را از همان زمان حفظ کردند و سینه به سینه به یکدیگر انتقال دادند حتی به صورت مکتوب هم اسناد آن موجود است.

خالق شعر «خط خون» به نمونه دیگری هم اشاره می کند و می افزاید: شاعر دیگری در زمان امام‌صادق(ع) و حضرت امام موسی(ع) می زیسته است با نام سید هنگری که غدیریه مشهور و زیبایی دارد، این غدیریه آن قدر تاثیرگذار است که امام رضا(ع) حفظ‌کردن آن را مستحب دانستند و توصیه می‌فرمایند به شیعیان که این شعر را در خاطر داشته باشند، مرحوم پدرم آیت‌الله موسوی‌گرمارودی از همان کودکی و نوجوانی مرا تشویق به حفظ این شعر کردند تا آنجا که کل بیت‌ها و سطرهایش را تا به امروز در حافظه دارم.

او درباره محتوای شعر هنگری هم توضیح می دهد: دلالت اصلی شعر بر حقانیت علی(ع) و جانشینی اوست، هنگری می گوید من در دوستی با علی(ع)‌ بیعت کامل دارم حتی اگر مرا قطعه قطعه کنند و تمام بدنم مانند بندهای انگشتانم تکه‌تکه شوند باز هم دست از بیعت علی(ع) و فرزندان دخت گرامی رسول(ص) بر نمی دارم کنند و در ادامه همین شعر به واقعه غدیر اشاره می کند و ذکر آنچه در غدیر رخ داده است.

شعری منتشر نشده از استاد علی موسوی گرمارودی برای علامه امینی

حماسه‏ بان غدیر

بیداری دوبارة تاریخ را

آنک

سرداری

از سرزمین مُغانِ آذرگُشَسب

به بطحا ـ ا کرانة غدیر خم ـ

می‏تازد

با پرچمی از حماسه بر دوش

و طلایه‏ای از آفتاب امید پیش روی

و سپاهی از پولاد عزم در پَسِ پشت

با قامتی

به ُستواری یارایی

و عزمی

چون عزم شهادت، راستین

با گام‏هایی به بلندی تاریخ...

***

می‏تازد

در سرزمین‏های فراموشی

در سرزمین‏های خاموشی

در سرزمین‏های تاریخی

می‏تازد، جست‌وجوگر

و سُم‌ضربه‏های خِنگِ پیش‌روش

آهنگ بیداری دوبارة زمین است

و زمینیان

و تاریخ.

می‏تازد

بی‏هراسیش از دام‌چاله‏های هول بر دل

با کوله‌باری از ره‌توشة دانش و عشق در سر

و با چشمانی

چون دو ناقة آبکش

با آب‌توشة اشکی هماره همراه

شمشیری آخته بر میان

به برهنگی صراحت

و برندگی قاطعیّت

و زوبینی بر کف دارد

از برهان

و زخمی دیرمان

زخمی هزار ساله

از غدیر

بر سینه

و بر پیشانی،

که میان دو ابرو را

با چینی عبوس به هم برآورده

و خشمی هماره

دست‌آورد این زخم تاریخی است

و آشتی‌ناپذیری

دست‌مایة آن

***

عمری تاخت سردار

و کاری چنان عظیم نهاد

که گویی

با شانه‏های عزم،

ارسباران را

از آذرآبادگان تا احد جابه‌جا کرد!

***

تاریخ خفته را به فریاد خشم و حق‌جویی

ندا در داد

فریادش،

طنین پر صلابت دادخواهی بود

از حماسه‏ای

که می‏رفت فراموش گردد...

حقیقت را

که «چون علف‏های دریایی

در امواج تیرة دریایِ دروغ محو شده بود»

دگر بار

برآورد

و در باغ بینش

در چشم‏اندازی روشن

-پیش روی پنجرة تاریخ ـ

نشانید

تا دگرباره

رویید و بالید

***

آنک

در بوستان دست‌پرورد تو

ای باغبان پیر تاریخ!

چه گل‏ها که باز رویید

هر یک به نشانة حقیقت

و تو

از برکة غدیر

بر این بستان آب گشودی

بالیدن دوباره را...

با یاد و نام علی

بوذر

میثم

اشتر

و دیگرهای دیگر...

***

اینک، کتب آسمانی، همه

به حرمت و سپاس در کتاب تو ـ الغدیر ـ

می‏نگرند

که از دست‏های زمینیِ تو تراوید

و بی‏پشتوانة وحی

به پیشتیبانی پاسدار وحی برخاست

و بر فراز شد

و چون ماهواره‏ای بلند

هنگام در هنگام

تا جاودان

بر مدار حق خواهد درخشید...

درشتناک‌ترین کلمات را

به خدمت بایدم گرفت

تا تو را بسرایم

ای شعر بزرگ

ای صخره‏وار!

صلابت تو را هیچ شعر موزونی درخور نیس
منبع: جام جم آنلاين

۱۳۹۵/۶/۳۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...