نسخه چاپی

شعر یك رئیس جمهور برای همسرش

رجایی مرد خصلت‌های بزرگ و گوناگون بود. او در سیاهی زندان، با زبان شعر با همسر خود نجوا می‌كند و دلواپس نسل بعدی است.

به گزارش فارس ، عجیب است که مردان سیاست در عرصه خانواده چنین با مهر و محبت سخن گویند. اما رجایی مرد خصلت‌های بزرگ و گوناگون بود. او در قالب شعر با همسر خود نجوا می‌کند و دلواپس نسل بعدی است. آنجا که می‌گوید مراقب کودکان باش و با لب‌های خندان، بگو که ما در راه ایمان کشته شدیم.



تا بشیر تابناک روز

دامن گستراند از فراز کوهسار دور

در دامان صحرا

بوسه رگبار دشمن

دور از چشم عزیزان

روی خاک و خون کشاند پیکر خونین ما را

همسر من زندگی هر چند شیرین است

لیک دوست دارم با تمام آرزو

من در ره یزدان بمیرم

از نشیب جویبار زندگانی، قطره‌ای شفاف باشم

در دل دریا بمیرم

همسر من، چهره بر دامن نکش

تا یاغیان شب بگویند

همسر محکوم، از نام شوهر خود ننگ دارد

لاله‌ای پرخون بروی سینه‌ات بنشان

که گویند همسر محکوم

قلبی کینه توز و گرم دارد

همسر من، کودکانت را، مواظب باش

همچون گرد چشمانت

تا نگیرد چهره معصومشان را گرد ذلت

روزگاری، گر که پرسیدند از احوال بابا

گو که با لب‌های خندان

کشته شد در راه ایمان



زندان قصر 1356

۱۳۹۱/۶/۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...