نسخه چاپی

تهدیدها و فرصت‌های انتخاب «ترامپ» برای ایران

عبدالله متولیان

به‌رغم اينكه برخي اصحاب رسانه و اهالي كوي سياست حداقل شش ماه پيش از انتخابات امريكا «دونالد ترامپ» را مستند به بعضي اخبار پشت پرده پيروز قطعي انتخابات رياست جمهوري امريكا اعلام كرده بودند، در كوران تبليغات اوليه انتخاباتي، از وي به عنوان زنگ تفريح انتخاباتي ياد مي‌شد و رؤساي جمهور برخي از كشورها با اطمينان از شكست وي، روي رقيبش (خانم كلينتون) سرمايه‌گذاري كرده بودند! اما كم‌كم با نزديك شدن به زمان انتخابات، لبخند‌ از چهره‌هاي سياسي و برخي از رؤساي جمهور كشورها زدوده و در نهايت ترامپ راهي كاخ سفيد شد.

آقاي ترامپ كه با شعارهاي عامه‌پسند (پوپوليستي) و غيرسياسي توانست رأي مردم را به سمت خود جلب كند و راهي كاخ سفيد شود، هم اينك توجه به مسائل مهم داخلي را در اولويت اقدامات خود قرار داده است. پيروزي «ترامپ» در امريكا و نطق آغازين وي در مراسم تحليف، به دلايل متعدد حداقل در كوتاه‌مدت براي كشور ما يك فرصت بسيار طلايي محسوب مي‌شود.
فقدان سابقه و تجربه سياسي ترامپ در عرصه سياست امريكا يكسري ابهام و سلسله‌اي از سؤالات بي‌پاسخ را به دنبال داشته است. نگراني ناشي از سخنان، رفتارها و تغيير مواضع لحظه‌اي وي، بسياري از اصحاب سياست را به اين نتيجه رسانده كه رويكرد دولت ترامپ عاري از هرگونه مؤلفه كارشناسي و انديشه‌‌ورزانه خواهد بود. بازتعريف قوانين و مناسبات اقتصادي، جلوگيري از ورود مهاجرين به اين كشور، سختگيري در زمينه اشتغال آنان، سخن گفتن از دغدغه‌هاي معمولي و نه سياست‌هاي راهبردي امريكا، تلاش براي احياي سبك زندگي امريكايي و... از جمله كارهايي است كه او براي تأمين نظر مردم و بهينه‌سازي فضاي اجتماعي ايالات متحده امريكا وعده داده است. توجه به مسائل داخلي، موجب خواهد شد سياست خارجي در اولويت پايين‌تري قرار گيرد و همين مسئله در كوتاه‌مدت به كاهش دخالت امريكا در مسائل جهاني منجر خواهد شد.

اگرچه او در كنار شعار توجه به مسائل داخلي، محدود كردن قدرت چين با توسل به همراهي با روسيه را هم در دستور كار خود قرار داده اما اساساً راهبرد مشخص و مدوني براي پيگيري سياست خارجي خود ارائه نداده است. مواضع ضد و نقيض ترامپ دير يا زود نظام سياسي امريكا را دچار مشكل كرده و با چالش‌هاي جدي مواجه مي‌سازد و در نهايت ناكامي ترامپ در تحقق خواسته‌هاي مردم در زمينه مسائل داخلي نظير اقتصاد و شرايط زندگي، مي‌تواند در سياست خارجي سرريز شده و او براي جبران ناكامي‌هاي داخلي، ناچار به ماجراجويي‌هاي غيرمترقبه در فضاي جهاني خواهد شد.
در كنار مخالفت‌هاي اجتماعي و احزاب سياسي و... دستگاه اطلاعاتي امريكا كه ظاهراً از ارزيابي صحيح و پيش‌بيني صحنه رقابت‌هاي انتخاباتي جا مانده در شرايط كنوني بزرگ‌ترين مخالف جدي و قدرتمند ترامپ به شمار مي‌رود و همين موضوع آينده امريكا را دچار ابهام كرده است.

و اما درخصوص برجام و ايران، غيرقابل پيش بيني بودن ترامپ از يك‌سو و عدم مشروعيت و مقبوليت داخلي و بين‌المللي او از سوي ديگر، از وي يك شخصيت غيرحرفه‌اي ساخته و در نتيجه كار را براي ايجاد يك اتحاد منسجم عليه ايران نيز بسيار سخت و تقريباً ناممكن مي‌كند، به همين دليل پيش‌بيني مي‌شود كه او چاره‌اي جز بازگشت به سمت سياست‌هاي يكجانبه واشنگتن عليه ايران كه در دو دهه اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اتخاذ شده بود، ندارد ولي شواهد و قرائن نشان مي‌دهد كه ترامپ بر اساس ديدگاه‌هاي مشاوران تخصصي خود بنا دارد با نزديك شدن به روسيه با يك تير چندين هدف را نشانه‌گيري كند ؛ از يك‌سو مانع از همسويي و نزديكي روسيه به ايران شود و آينده برجام را به نفع خود مديريت كند و از ديگر سو مشكل خود را با چين حل نموده و در كنار چندين هدف ديگر مانع از فروپاشي قطعي هژموني امريكايي در منطقه شده و به اين ترتيب با تقويت و پررنگ كردن نقش خود در بحران‌هاي منطقه‌اي به‌ويژه بحران سوريه. فروپاشي رژيم صهيونيستي را به تأخير بيندازد.

با اين اوصاف، نگاه واقع بينانه درباره آينده سياسي، اقتصادي، نظامي و امنيتي امريكا در دوران پساترامپ به ما گوشزد مي‌كند كه عصر اقتدار امريكا به‌سر آمده و امريكا با بحران داخلي و خارجي به صورت توأمان مواجه است و به هيچ وجه قدرت تجميع اقمار و مديريت هم پيمانان خود را ندارد. نكته مهم درباره اقتدار سياسي ترامپ اينكه، در حال حاضر «بنياد هريتيج» اصلي‌ترين هيئت انديشه‌ورزي است كه وظيفه نگارش راهبردهاي كلي دولت ترامپ را بر عهده دارد. نفوذ گسترده «مايك پنس»، معاون اول ترامپ در اين انديشكده و همچنين تأثيرپذيري متقابل او از توصيه‌نامه‌هاي اين بنياد، هريتيج را تبديل به مغز دولت ترامپ كرده است. در همين راستا، بنياد هريتيج اقدام به تدوين سياست‌هاي كلي دولت چهل و پنجم امريكا و ارائه آن به رئيس‌جمهور جديد كرده است. آنچه در اين كتابچه ارائه مي‌شود، راهبردهاي توصيه شده از سوي كارگروه‌هاي نخبگاني اين بنياد به دونالد ترامپ براي مديريت بهينه اين كشور است. نكته قابل توجه در اين گزارش، دقت محوري آن و تفكيك وظايف نهادها و ارگان‌هاي مختلف در حوزه‌هاي گوناگون است؛ به نحوي كه مي‌تواند به عنوان يك كتابچه راهنماي حكومت‌داري يا به اصطلاح Hand Book براي دولتمردان امريكايي مورد استفاده قرار گيرد. به عنوان جمع‌بندي موضوع بايد گفت انتخاب ترامپ اگرچه تصميمات امريكا را درباره منطقه دچار ابهام نموده ولي پيش‌بيني مي‌شود اوضاع جاري امريكا در كوتاه‌مدت براي جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك فرصت طلايي به‌منظور پيش‌دستي در بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي داخلي و منطقه و تقويت بنيه امنيتي و دفاع جمعي و توسعه عمق راهبردي ايران به شمار مي‌رود. از طرف ديگر انتخاب ترامپ به مسئولان جمهوري اسلامي به شكل معناداري ديكته مي‌كند كه دل بستن به غرب تصوري خام و بيهوده بوده و تنها راه برون‌رفت و غلبه بر مشكلات كشور تكيه بر ظرفيت‌هاي داخلي و تجميع نيروها براي تحقق فوري اقتصاد مقاومتي است.

۱۳۹۵/۱۱/۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...