نسخه چاپی

وقتی«خیانت» كارهای سینما طلبكار می شوند!

كیهان نوشت:

بيش از 15 سال است كه سينماي دفاع مقدس دچار تنگنا و مهجوريت شده است. در اين دوره نسبتا طولاني، فيلم هايي كه با موضوع مهم ترين مقطع تاريخ معاصر ايران و نمايش ازخودگذشتگي هاي مردم در جنگ تحميلي ساخته شده اند با انواع و اقسام بي مهري ها، به خصوص محدوديت اكران روبه رو بوده اند. در شرايطي كه ضعيف ترين و سخيف ترين فيلم ها معمولا با توجه ويژه اي از سوي سينمادارها مواجه هستند، حتي بهترين فيلم هاي دفاع مقدسي نيز روي پرده معدود تالارهاي نمايش دهنده فيلم مي روند. اين وضعيت به گونه اي پيش رفته كه گويي مشكل اكران فيلم هاي دفاع مقدسي -و به طور كلي فيلم هاي برخوردار از مضامين ارزشمند- يك أمر طبيعي است.
با اين حال فاش شدن مسئله محدوديت نمايش چند فيلم آن هم با مضاميني چون خيانت خانوادگي و تحقير مردم و توهين به اعتقادات مذهبي چنان واكنش هايي را در پي داشته كه گويي يك اتفاق سهمگين و تلخ رخ داده است. نشريات سينمايي اين قضيه را به تيتر يك خود تبديل مي كنند ، انجمن منتقدان در محكوميت آن بيانيه صادر مي كند، برنامه سينمايي تلويزيون بخشي را به آن اختصاص مي دهد و از همه مضحك تر و شرم آورتر اينكه تهيه كننده اين فيلم هاي كذايي به جاي عذرخواهي از جامعه، طلبكارانه بيانيه صادر كرده و محدوديت اكران فيلم خود را تهديدي براي سينماي اجتماعي و فعاليت بخش خصوصي معرفي مي كنند!!! جالب است؛ آقايان از بودجه ها و رانت هاي دولتي و شبه دولتي سود مي برند و آن وقت خود را سرآمد بخش خصوصي در عرصه سينما معرفي مي كنند! با پول مردم، عليه مردم فيلم مي سازند و ادعاي استقلال دارند!

جاي شگفتي است؛ سازندگان فيلم هايي كه دستمايه اي جز عشق هاي چندضلعي و خيانت هاي چند طرفه و تحقير مردم -به ويژه اقشار مستضعف و متدين جامعه- ندارند و در ضعيف ترين ساختارها و روايت ها پرداخته شده اند، خود را نماينده سينماي اجتماعي مي دانند و مدعي اند اگر چند پرده براي نمايش فيلم هايشان دريغ داشته شود سينماي ايران آسيب مي بيند! اما به گواه تاريخ، وجود و حضور چنين جريان ها و فيلم هايي بوده كه همواره حيات سينماي ايران را تهديد نموده است. طلايي ترين و پوياترين مقطع در تاريخ سينماي ايران دوره اي بوده كه بازنمايي مضامين پست و نازل و ضداخلاقي به حداقل رسيده بود. برعكس؛ قهر مردم با سينما درست از زماني آغاز شد كه برخي مديران دولتي براي پيشبرد اهداف سياسي و جناحي خود، فضا را براي خودنمايي ماجراهاي ناسالم در سينما باز كردند. از همان زمان كه پاي خيانت و افزايش اضلاع عاشقانه به سينما باز شد، رفته رفته حضور مردم در سينما كمرنگ تر و كمرنگ تر شد. امواج مخرب اين جريان ها بيش از هر كس به خود سينماگران آسيب زده است. حالا هم گويا اين فعالان خود خوانده بخش خصوصي و سينماي اجتماعي با فيلم هاي«خيانت» كارانه شان قصد كوبيدن ميخ بر تابوت سينماي ايران را دارند. آيا غير از اين است كه همه دارايي و سرمايه سينماي ما شرافت و نجابت منحصر به فرد آن است؟ و آيا جز اين است كه گسترش ماجراهاي رذيلانه و موهن در سينما باعث از دست رفتن اين سرمايه ها مي شود؟

جاي ترديدي نيست كه تبديل كردن محدوديت نمايش تعداد انگشت شماري از فيلم هاي مبتذل و ضدمردمي به يك معضل فراگير و حياتي از سوي عده اي، تنها با اهداف كاسب كارانه و منفعت طلبانه صورت گرفته است. واقعيت اين است كه اين همه تظاهر به دلسوزي براي سينما و فرهنگ ستايي هاي رياكارانه از سوي اين عده قابل باور نيست. اگر اين دوستان به معناي واقعي كلمه دلشان براي سينما و فرهنگ و مردم و سرزمينمان مي سوزد، اصلا در پي ساخت چنين فيلم هايي برنمي آمدند و به جاي ترسيم ده ها موضوع مهم و بر زمين مانده ملي و فرهنگي به سراغ نمايش خيانت و تحقير مردم نمي رفتند.

۱۳۹۱/۷/۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...