نسخه چاپی

مشوقان متجاوز

محمد كاظم انبارلوئی

آمريكايي‌ها در دو جنگ جهاني اول و دوم از صحنه‌هاي نبرد دور بودند. جنگ در اروپا، آسيا و ‌آفريقا روي تقسيم جغرافياي سياسي و طبيعي جهان براي غارت ملت‌هاي محروم بين ابرقدرت‌ها بود. باآنکه جنگ دوم پایان‌یافته بود و آلمان و ايتاليا سقوط كرده بود و ژاپن پرچم تسليم را به اهتزاز درآورده بود اما آمريكايي‌ها ناكازاكي و هيروشيما را بمباران اتمي كردند و صدها هزار نفر را در آتش كينه و شرارت خود سوزاندند.

فلسفه كار شرورانه آمريكايي‌ها در ناكازاكي و هيروشيما همين بود كه ازاین‌پس به هر دولت و ملتي «توپ» و «تشر» زدند، القاء كنند كه شوخي نمي‌كنند. به همين دليل پس از جنگ جهاني دوم بين ابرقدرت‌ها «جنگ گرمي» رخ نداد و شاهد يك دوره «جنگ سرد» بوديم. چراکه هيچ قدرتي حاضر نيست هزينه يك جنگ گرم به‌ویژه اتمي را پرداخت كند.

ماجراجويي آمريكايي‌ها در شبه‌جزيره كره به‌جایی نمي‌رسد. چون کره شمالی دسترسي به بمب اتمي را براي نمايش در موزه نظامي خود نمي‌خواهد. آن‌ها «هزينه» عظيم ساخت بمب را پرداخته‌اند و در حال حاضر به «درآمد» آن فكر می‌کنند.

هيچ سياستمدار عاقلي در واشنگتن تن به يك جنگ اتمي نمي‌دهد. به همين دليل در تمامي دوران بحران روابط شرق و غرب كسي دست به ماشه هسته‌اي نبرد. اخیراً جمعي از روان‌پزشکان آمريكايي در تحليل افعال و اقوال ترامپ گفتند؛ «او ديوانه است و دچار بيماري رواني است.» اين نظريه يك نظريه پزشكي نبود، يك تاكتيك نظامي بود. آن‌ها خواستند به مقامات پیونگ‌یانگ بگویند ممكن است ترامپ ديوانه‌بازي درآورد و آ‌نجا را با بمب اتمي بكوبد. مقامات كره شمالي هم از زمان ساخت بمب اين پيام را به واشنگتن و ديگر كشورهاي صاحب بمب داده بودند كه ما هم در همين مسير ديوانگي هستيم. کره‌ای‌ها اخیراً يك گام جلوتر نهاده و گفته‌اند ممكن است ما دراین‌باره با اقدام پيشدستانه يا پيشگیرانه، شليك اوليه را داشته باشيم.

واقعيت اين است كه بمب هسته‌اي قبل از اينكه پيام‌آور جنگ باشد، پيام‌آور صلح است.

چراکه پس از دستيابي پاكستان و هند ديگر جنگ خونینی بين آن‌ها رخ نداد و قدرت‌هاي هسته‌اي جهان اكنون در فضاي صلح و سازش هستند و اصلاً به فكر اين نيستند که در اوج اختلافات دست به ماشه هسته‌اي ببرند. در بحران اوكراين كه روس‌ها و اروپایي‌ها و آمريكايي‌ها شاخ‌وشانه كشيدند، به يك جنگ هسته‌اي فكر نكردند. از ترس اينكه مبادا به آن سمت روند مسير ديگري براي ادامه تخاصم انتخاب كردند. آمريكا‌يي‌ها و اروپايي‌ها به‌سوی «تحريم‌ها» رفتند، روس‌ها هم به سمت بازسازي اقتصاد و خودكفايي و يافتن راه‌هاي خوداتكايي برگشتند.

امروز در شرق آسيا همه نگاه‌ها به «اون» رئیس‌جمهور كره شمالي است. كره‌اي‌ها فشار تحريم‌ها را مهار كرده و دارند زندگي خود را مي‌كنند. آمريكايي‌های احمق و ديوانه اگر فشار را افزايش دهند خود را در معرض يك جنگ هسته‌اي قرار داده‌اند. اگر از اين راه برنگردند ضربه اول را ممكن است دريافت كنند. چون راهي جز چكاندن ماشه هسته‌ای براي پاسخ به «توپ» و «تشر» آمريكا از سوی «اون» باقي نمي‌ماند.

****

رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار فرماندهان ارتش مقوله «ترس از دشمن» را از يك نگاه راهبردي دقيق مورد واكاوي قراردادند و فرمودند؛

- براي يك كشور بدترين حالت آن است كه مسئولان آن كشور از تشر دشمن بترسند زيرا اين كار، در را براي ورود تجاوز و تعرض دشمن باز مي‌كند.

- ترسیدن و دلهره از تشر دشمن و تحت تأثیر اخم قدرتمندان قرارگرفته، اول بدبختي است.

- اگر مسئولي مي‌خواهد از دشمن بترسد، بترسد، اشكالي ندارد، اما از طرف ملت و به‌حساب مردم نترسد. زيرا ملت ايستاده است.

راهبرد ملت ما و امام ما در برابر «توپ» و «تشر» استكبار جهاني و استبداد داخلي، منطق و راهبرد پيروزي «خون بر شمشير» بود. عالي‌ترين ظهور اين منطق را تاريخ در محرم سال 60 هجري در كربلا در قيام امام حسين (ع) ویاران او ثبت كرده است. ما با همين منطق يك استبداد 2500 ساله را سرنگون و درنبرد با تفاله‌هاي آمريكا در اوايل انقلاب و بعد در جنگ تحميلي پيروز شديم. اين منطق چه در جنگ و چه در صلح جواب مي‌دهد.

امام خميني (ره) در اوج شرارت پهلوي دوم و تهديد‌هاي شاه و جلادان او هرگز نترسيد. او شجاعت و دليري و نترسيدن را به ملت ما تعليم داد. به‌گونه‌ای كه شجاعت ملت ما زبانزد ملت‌هاي جهان است. امام ما و ملت ما اين تعاليم الهي را از قرآن آموخته‌اند كه فرمود؛

- كساني كه پيام‌هاي خدا را ابلاغ مي‌كنند از هیچ‌کس جز خدا بيم ندارند، خدا آن‌ها را كفايت مي‌كند. (سوره احزاب، آيه 39)

- كساني كه می‌گویند خدا براي ما بس است نه‌تنها از }توپ‌وتشر عِدّه و عُدّه{ دشمن نمي‌ترسند بلكه بر ايمانشان هم افزوده مي‌شود. (سوره آل‌عمران، آیه 173)

دستاوردهاي انقلاب، همه مدیون نترسیدن از دشمن است. امام اول ما حضرت امیرالمؤمنین علي علیه‌السلام فرمود: «كسي كه مي‌ترسد به مقصد نمي‌رسد و زيان مي‌بيند.» (غررالحكم، صفحه 61)

امام حسين (ع) اسوه ايثار و شجاعت و سلحشوري و مقاومت، فرمود: «بدترين ويژگي حاكمان، ترس از دشمن است» (مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 65)

ما نيازي به بمب هسته‌اي، به دليل ملاحظات فقهي و ديني، نداشته و نداريم.

ما خدا داريم و به او تكيه می‌کنیم و از او استعانت مي‌جویيم. خدا ما را بس است.

متأسفانه دولت يازدهم كارنامه خوبي در سیاست خارجی در مواجهه با قدرت‌هاي جهاني به‌ویژه آمريكا به‌جای نگذاشت. به همين دليل به تعبیر و اعتراف مقامات دولتي، در برجام به دستاورد «تقریباً هيچ» رسيديم.

ما در مذاكرات هسته‌ای، دشمن را قوي و خود را ضعيف انگاشتيم. به همين دليل دچار «بدعهدي» آن‌ها شديم و همين رويكرد باعث شد دشمن، هم براي متن و هم براي روح برجام پشيزي قائل نشود و مسيري برود كه بازگشت به نقطه صفر اجتناب‌ناپذیر است. نمي‌خواهم اينجا مطالبي را كه رئیس‌جمهور يا وزير خارجه به آن تفوه كردند كه نشانه پذيرش ضعف ما و قدرت دشمن است، بياورم. بارها در مقالات به آن اشاره‌شده و ملال‌آور است؛ اما نمي‌توانم اين حرف را نزنم كه چرا كاري كردند كه سرنوشت برجام را به اينجا كشاندند كه دشمن نه‌تنها تحريم‌ها را برنداشت بلكه به‌شدت آن افزود و ابايي هم از آن ندارد؟ چندي پيش كه سناي آمريكا در تدارك وضع تحريم‌هاي جديد بود، باب كروكر رئيس كميته روابط خارجي آمريكا گفت: «اروپايي‌ها از تأثیر تشديد تحريم‌ها بر سرنوشت ميانه‌روها در انتخابات ايران نگران‌اند، بهتر است آن را به تعويق بيندازيم.» اهالي سناي آمريكا هم‌نظر او را پذيرفتند، فعلاً به تعويق انداختند تا بعد از انتخابات، شرارت خود را دنبال كنند!

بيان جناب باب كروكر از يك واقعيت نیز در ميان مسئولان رونمايي مي‌كند و آن، اين است كه آمريكايي‌ها مایل‌اند با «ميانه‌روها» كار كنند. ميانه‌روها چه كساني هستند؟ همان‌هایی كه دستور دادند تست موشكي و پرتاب ماهواره را فعلاً متوقف كنند!

پس عمل به تكليف «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه ...» چه می‌شود؟ قرار بود هر چه در توان داريم بياوريم تا دشمن را بترسانيم نه اينكه از دشمن بترسيم. اين ميانه‌روي كه خوشايند آمريكايي‌هاست را از كجا آورديم؟ مردم ما تاآخرین‌نفس و آخرين قطره خون ايستاده‌اند. شهداي مدافع حرم نماد و نمود همين طرز تفكر در مردم است. ميانه‌روها به نمايندگي از كدام مردم از دشمن مي‌ترسند؟ چرا دشمن‌روی آن‌ها حساب باز مي‌كند، به‌طوری‌که طمع كند در امور داخلي ما و در انتخابات مداخله نماید؟!

رئیس‌جمهور بر اساس اصل یک‌صد و بيست و يكم قانون اساسی سوگند خورده است «پاسدار و مروج دين باشد و در حراست از استقلال كشور از هيچ اقدامي دريغ نورزد و ...» قانون اساسی به‌عنوان میثاق ملت، كجا به ما اجازه می‌دهد در برابر دشمن، وادادگي داشته باشيم و آن‌ها را اميدوار به «ميانه‌روي» در رفتار خودمان كنيم؟ چرا استقلال كشور را به مخاطره مي‌اندازيم و با ميانه‌روي، كشور را در برابر تهديد‌هاي نظامي و تحريم‌هاي اقتصادي بيشتر قرار مي‌دهيم؟ رئيس دولت بايد فكري براي پاسخگويي به مداخلات اجانب در انتخابات بكند. سكوت يعني رضايت به اين مداخلات!

دورتادور ايران و زمين، هوا و دريا را ناتو سرباز چيده است، هر از چندي هم يك مانور نظامي برگزار می‌کنند. بعد هم هیئت اقتصادي می‌فرستند، نه قراردادي مي‌بندند و نه كاري را شروع می‌کنند، فقط می‌آیند زنبيل مي‌گذارند و مي‌روند. دولت هيچ واكنشي نسبت به اين شرارت‌ها نشان نمي‌دهد. اظهارات تحقيرآميز وزير خارجه فرانسه در سفر به تهران هنگام ضيافت شام در تفوه به اين سخن كه «براي برگزاري مانورهاي نظامي هيچ اعتراضي به ما نكردند» را چطور می‌شود توجيه كرد؟

امروز ميليون‌ها جوان در سپاه و ارتش و بسيج منتظر يك فرمان هستند تا در زمين و هوا و دريا دشمن را از اين تحقير كردن‌ها پشيمان كنند. انگشت قدرت اين جوانان روي ماشه تفنگ‌ها، توپ‌ها و موشك‌هاست. آن‌ها اعتقاد عميق دارند که خدا آن‌ها را بس است و كفايت می‌کند. چرا نبايد همين روحيه در مسئولان ما به‌ویژه دستگاه ديپلماسي ما باشد؟ يكي از اساسي‌ترين مطالبات مردم در اين انتخابات اعاده عزت و اقتدار و عظمت ايران اسلامي است. رئیس‌جمهور بايد فكري براي پاسخگويي به اين مطالبه كند. كمترين اقدام آن است كه مداخلات آمريكا را در انتخابات محكوم كند و در كنار ملت از استقلال كشور و شرف ملي دفاع كند.

۱۳۹۶/۲/۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...