نسخه چاپی

تكان‌دهنده‌ترین افشاگری سال علیه كادر سابق ژنرال

ما سال گذشته شاهد سیستم ارباب رعیتی در تیم بودیم و كارهایی مثل دست‌بوسی، شانه‌بوسی و پشت‌سر دیگران راه رفتن! این كه مردم آذربایجان از آقایان ناراحت هستند، به ما مربوط نیست و مربوط به عملكرد خودشان است. مردم آذربایجان خوب را از بد و سره را ناسره تشخیص می‌دهند و سابقه همه هم روشن است و در تهران و تبریز مردم همه را می‌شناسند و تنها با آذربایجان، آذربایجان گفتن نمی‌توان مردم را فریب داد.

به گزارش نمابه نقل ازپارس فوتبال،اگرچه اتفاقات پشت پرده فوتبال ايران عادت‌مان داده از هيچ موضوع جديدي تعجب نكنيم اما باز هم هر از گاه چيزهايي مي‌شنويم كه هوش از سرمان مي‌پراند!

در همین باره گل نوشت: مسئول يك باشگاه -خيلي روشن و واضح- مي‌گويد در اردوي تيم ما اتفاقاتي افتاده كه اگر افشا مي‌شد حكمش سنگسار بود! سنگسار كلمه كوچكي نيست. باور كنيد اين اتهام، اتهام بزرگي است. اين حرفي نيست كه تا به حال حتي مشابهش را در افشاگري‌هاي فوتبالي شنيده باشيم. انگار اهالي فوتبال در ايران دارند حد و مرزهاي سقوط و انحطاط و پرده‌دري را گسترش مي‌دهند.

اختلافاتي كه ميان امير قلعه‌نويي و باشگاه تراكتورسازي به وجود آمده و حرف‌هايي كه طرفين هر روز عليه يكديگر به زبان مي‌آورند كم‌كم كار را به جاهاي باريك و خطرناكي رسانده است. به گرداب سياهي كه شايد خيلي‌ها را در خودش غرق كند. البته اگر اين سر و صداها به گوش كسي برسد. نكته اين‌جاست كه در فوتبال ايران گاهي بلندترين صداها را هم كسي نمي‌شنود. اگر «صلاح» نبينند نمي‌شنوند. اين را تجربه نشان داده است.

افشاگري‌هاي امروز مدير رسانه‌اي باشگاه تراكتورسازي عليه كادر فني اين تيم در سال گذشته، واژه‌هاي جديدي را به ادبيات فوتبالي ما اضافه كرد. صحبت‌هاي اين مسئول را بخوانيد. البته با احتياط و با رعايت فاصله مطمئن!

بيت‌المال يا مال پدري؟!

محمد علويي، مدير رسانه‌اي باشگاه تراكتورسازي مي‌گويد: روز شنبه در يك رسانه مصاحبه‌اي از آقاي ستار همداني ديدم كه متاسف شدم، چون در عين بي‌اطلاعي از مسائل باشگاه و به نيابت از ديگران صحبت كرده بود و اين ادبيات، ادبيات او نبود. در مصاحبه از خدا و بيت‌المال دم زده بود و بعضي مسائل را در رابطه با هدايت باشگاه تراكتور مطرح كرده بود كه من مي‌خواهم به سهم خودم تنوير افكار كنم.

گفته شده كه سال گذشته باشگاه براي او منزل نگرفته ولي امسال براي كادر تبريزي از بيت‌المال منزل گرفته شده كه اين هم يك دروغ و هم يك اتهام است و اگر امكان دارد لطفا نام آن شخص را بگويند تا مردم هم بدانند. درباره پول بيت‌المال هم متاسفانه عده‌اي فكر مي‌كنند ملاحظه بيت‌المال فقط در مورد ديگران است اما وقتي نوبت به خودشان مي‌رسد بيت‌المال مي‌شود مال‌پدري!

دو ميليارد تومان؛ هزينه بازيكنان سفارشي

آقايان سال گذشته با خريد بازيكنان سفارشي دوستان‌شان بيش از دو ميليارد تومان به باشگاه ضرر زدند. آيا اين خيانت به بيت‌المال نبود؟ خريدن تعدادي بازيكن كه اصلا به آنها بازي ندادند و حتي جزو 18 نفر هم نبودند و يا اخراج آرفي و تلاش براي اخراج كياني كه سردار جعفري جلوي آن را گرفت، آيا لطماتي متوجه باشگاه نكرد؟ آيا در اين مورد نظري ندارند؟

مي‌گويند مديريت باشگاه ضعيف بوده و به خاطر آن تراكتور قهرمان نشده؛ اين مدير (سردار جعفري) در فصل گذشته 13 بازيكن خريد، موضوع جذب سرباز را براي تيم حل كرد، دو بازيكن سرباز ملي‌پوش به تيم آورد و سه اردوي خارج از كشور برگزار كرد. آيا مديريت غير از اين است؟

بدون شرح...!!

متاسفانه آقايان در اردو كارهايي كردند كه همه را سرافكنده كرد. هر چند افشاي گناه خودش گناه است اما اين خطاي انجام شده آنها در اردو به لحاظ شرعي حكم سنگسار دارد ولي سردار جعفري انسان صبوري است و آن شخص را اخراج نكرد و به خاطر منافع تيم اوضاع را تحمل كرد.

سیستم ارباب رعیتی در تیم!

گفته شده كه تراكتور تيم بزرگي است و به آدم‌هاي بزرگي نياز دارد. اين موضوع كاملا صحيح است و به همين خاطر است كه بزرگترها در كنار تيم مانده‌اند.

ما سال گذشته شاهد سیستم ارباب رعيتي در تيم بوديم و كارهايي مثل دست‌بوسي، شانه‌بوسي و پشت‌سر ديگران راه رفتن! اين كه مردم آذربايجان از آقايان ناراحت هستند، به ما مربوط نيست و مربوط به عملكرد خودشان است. مردم آذربايجان خوب را از بد و سره را ناسره تشخيص مي‌دهند و سابقه همه هم روشن است و در تهران و تبريز مردم همه را مي‌شناسند و تنها با آذربايجان، آذربايجان گفتن نمي‌توان مردم را فريب داد.

كساني كه در تبريز خبرنگار را كتك زدند و تهديد به مرگ كردند، به داور فحاشي كردند و چاقوكشي و قداره‌‌بند دارند ما نبوديم و آدمهاي باشگاه ما نبودند. اصلا ايراني‌ها افراد و اطرافيانشان را خوب مي‌شناسند.

به حريف راه دادند، قهرمان نشديم

اگر سال گذشته تراكتور قهرمان نشد به علت بي‌دانشي كادر فني بود كه در دو بازي با مس سرچشمه قعرنشين متوقف شديم چون تنها يك برد در مقابل اين تيم ما را قهرمان مي‌كرد. ما قهرمان نشديم چون به بازيكنان سفارش شد كه در بازي با استقلال محكم بازي نكنند و مواظب ساق‌‌پاهاي استقلالي‌ها باشند و به همين دليل بازي را باختيم. تيم سال گذشته تراكتورسازي تبريز را به هر كسي مي‌دادند آن را قهرمان مي‌كرد نه نايب قهرمان!

* * *


آنچه خوانديد حرف‌هاي يك مسئول باشگاه تراكتورسازي بود عليه كادر فني اين تيم در فصل گذشته. عليه امير قلعه‌نويي و ستار همداني و...

افشاگري‌ آدم‌هايي كه تا ديروز همكار بودند و امروز رو در روي يكديگر ايستاه‌اند در فوتبال ما سابقه زيادي دارد. اين‌ها در اين زمينه نه «اولين» بوده‌اند و نه «آخرين» مي‌مانند. اما اطلاق صفت «عجيب‌ترين» و «تكان‌دهنده‌ترين» براي اين اتهامات حرف گزافي نيست. اين حرف‌ها ، حتي اگر به مرحله اثبات نرسند، حتي اگر -مثل موارد مشابه قبلي- بدون تحقيق و بررسي به خاك فراموشي سپرده شوند، باز هم تاثير خودشان را خواهند گذاشت. تاثيري به اندازه گسترش مرزهاي بي‌شرمي و بي‌اخلاقي در فوتبالي كه صداي طبل رسوايي‌اش حالا پرطنين‌تر از هميشه به گوش مي‌رسد.

۱۳۹۱/۷/۱۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...