نسخه چاپی

خاطره بازی منصور برزگر در گفت و گو با نما:

در سالن 12 هزار نفری همه گریه می كردند!

عکس خبري -در سالن 12 هزار نفري همه گريه مي کردند!

در سالن 12 هزارنفری آزادی كه پر شده بود خداحافظی كردم و همه تماشاگران هم گریه كردند حتی هركس این صحنه را در تلویزیون دید گریه كرده بود

گفتگو: علیرضا حاجی میرزابابا- بدون شک منصور برزگر از بزرگترین و معروف ترین پیشکسوتهای کشتی ماست او به نوعی مثل علی دایی برای کشتی است . چند صباحی است که منصور خان دیگر مربیگری نمی کند و به قول خود توان این کار را ندارد اما در حال حاضر عضو شورای فنی تیمهای ملی کشتی آزاد است، او می گوید: «در سالن 12 هزارنفری آزادی که پر شده بود خداحافظی کردم و همه تماشاگران هم گریه کردند حتی هرکس این صحنه را در تلویزیون دید گریه کرده بود. بهترین مدالم هم طلای مسابقات جهانی تهران در سال 1973 بود و بدترین مدالم نقره المپیک مونترال بود چون در فینال حریف ژاپنی ام را دست کم گرفتم. سال قبلش او را در مسابقات جهانی ضربه کرده بودم. اما در فینال المپیک او با برنامه آمده بود و من با غرور روی تشک رفتم.»



 ما اگر مدال المپیک می خواهیم باید چه کنیم؟

باید بدون تعارف به این نکته اشاره کرد که اگر مدیران و مسئولان، مدال المپیک از کشتی میخواهند باید بسیار فراتر از امکانات موجود به این رشته رسیدگی کنند، اما اگر فقط به کشتی با نگاه ورزشی برای سرگرمی مردم مینگرند بهتر است همین وضعیت را ادامه دهند. در واقع اگر به چشم سرگرمی به کشتی نگاه شود بهتر است سراغ رشتههای دیگر بروند که شاید سرگرمکنندهتر باشد! نگاه ما به کشتی باید المپیکی باشد و برای کسب مدال در المپیک ۲۰۲۰ گام برداریم، چراکه ممکن است باز هم از سوی کشتیگیران آمریکایی که در رقابتهای جوانان جهان همه را مبهوت کرد از قافله جا بمانیم.


 به نظر می رسد استعداد های کشتی ما کم شده اند؟

کشتی ایران مثل چاه های نفت است، هروقت اکتشاف کنی در می آید. کشتی با فرهنگ و سنت ما آمیخته شده است. کشتی وارداتی نیست درون جامعه ما است. در گذشته و حتی الان در خیلی از عروسی ها هم کشتی می گیرند. کشتی برای ما بوده وقتی می گویند کشتی برای ایران بوده نه با محیط جغرافیایی حالا منظور زمانی است که ساحل شرق و غرب دریای خزر و خیلی مناطق دیگر هم برای ایران بوده است. الان هم مدال های دنیا در همین مناطق تقسیم می شوند. الان هم وضع کشتی ما خیلی خوب است و با وجود رسول خادم خوب تغذیه می شود. البته زمانی با پول اندکی می شد کار کرد ولی الان نمی شود. هزینه ها بالا رفته و بودجه همانقدر است البته بازیکنان به این مسائل فکر نمی کنند. من زمان جنگ دهه 60 مربی تیم ملی هم که بودم اردو می‌گذاشتیم بازیکنان با جان و دل شرکت می کردند الان هم همین طور هستند.


 کادر فنی جوان این دوره ما در نتایج بدست آمده مقصر نبود؟
 به هیچ عنوان با این ادعا که برخی میگویند کادرفنی در افت این تیم نسبت به ادوار قبلی نقش داشته، موافق نیستم. تقی اکبرنژاد از زمانی که به جای محمد طلایی سرمربی تیم جوانان شده، حدود یکسال وقت داشت. مطمئنا این زمان محدود با توجه به تغییر نسل برخی ازجوانان و انتقال آنها به رده بزرگسالان باعث شد ما در رقابتهای جهانی دچار افت محسوسی شویم.


آیا دوباره هدایت تیم ملی را در دست خواهید گرفت یا خیر ؟
 من کشش سرمربی گری ندارم. ولی همین الان هم با اعضای تیم ملی رابطه خوبی دارم. اگر نکته ای بگویم گوش می کنند. از همگی آن ها تشکر می کنم به خصوص رسول خادم که احترام زیادی برایم قائل است و توصیه هایم و پیشنهاداتم را با جان ودل گوش می دهد و عمل می کند. لازم نیست روی تشک باشم چون حرف هایی که باید بزنم را می زنم. مشاورش هستم بعضی وقت ها حتی دخالت مسقیم هم می کنم. چون آن ها را بچه های خودم می دانم. آن ها هم مثل پدر به من احترام می گذارند. وقتی به اردو می روم چه بنا چه بقیه با همه وجود می آیند و باهم صحبت می کنیم. فکر می کنم اینطوری خیلی بهتر باشد، قادر نیستم سر تیم ملی باشم نه از نظر روحی نه فیزیکی توانش را ندارم.



سوال تکراری؛ با انتصاب ملی پوشان موافقید یا انتخاب؟

هيچ وقت طرفدار انتصاب ملي‌پوشان نبوده و نيستم. ما بايد همچون آمريکايي‌ها و روس‌ها ملي‌پوشان خود را از دل رقابت‌هاي انتخابي، برگزينيم. خودم هر وقت سرمربي تيم ملي بودم اين کار را انجام مي‌دادم و فقط دريک يا دو وزن با سنجيدن شرايط دست به انتصاب مي‌زدم.


 چه خاطراتی از زمان مربیگری خود دارید که فراموش نکرده اید؟
 هيچگاه پيروزي‌هاي رسول خادم و عباس جديدي مقابل ماخاربک خاداراتسف، عليرضا دبير مقابل تري براندز، امير خادم مقابل کني ماندي و عليرضا حيدري مقابل الدارکورتانيدزه را فراموش نمي کنم. شکست عباس جديدي مقابل کورت انگل و عليرضا حيدري مقابل رسلان شيخ‌اف خيلي ناراحتم کرد.خاداراتسف و سايتي‌اف کشتي‌گيراني بودند که واقعا روي تشک با قدرت ظاهر مي شدند. هر حرکتي سايتي‌اف بوي فنون کشتي را مي داد.کشتي‌گيران ايراني بسياري وجود دارند که من از مبارزاتشان لذت مي بردم؛ اما نمي‌توانم نام آنها را به زبان بياورم. شايد نام ديگران از قلم بيفتد که اين مساله صورت خوشي ندارد.


 و چه خاطراتی از زمان کشتی گرفتن خود دارید؟

وقتی در سال 1973 و در مسابقات جهانی تهران مدال طلا گرفتم مرا به سمت رادیو فراخواند و با من مصاحبه کرد که هنوز آن دیالوگ را بخاطر دارم ، اما خاطره ماندگار بنده به بازی های المپیک 1976 مونترال بر می گردد و زمانی که بنده با کشتی گیر امریکایی در حال مبارزه بودم ، در خلال کشتی، ساعت از کار افتاد و در این لحظه بهمنش با صدایی بلند به مسوولان برگزاری مسابقات معترض شد که چرا زمان را نگه داشته اند، ما در حال مبارزه بودیم، ولی من صدای استاد را می شنیدم که با هیجان خاصی قسم می خورد که وقت را نگه داشته اند تا حق خوری کنند.


خداحافظی شما هم که پر بود از اشک و ... ؟

در سالن 12 هزارنفری آزادی که پر شده بود خداحافظی کردم و همه تماشاگران هم گریه کردند حتی هرکس این صحنه را در تلویزیون دید گریه کرده بود. بهترین مدالم هم طلای مسابقات جهانی تهران در سال 1973 بود و بدترین مدالم نقره المپیک مونترال بود چون در فینال حریف ژاپنی ام را دست کم گرفتم. سال قبلش او را در مسابقات جهانی ضربه کرده بودم. اما در فینال المپیک او با برنامه آمده بود و من با غرور روی تشک رفتم.

۱۳۹۶/۶/۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...