نسخه چاپی

ماجرای آخرین عكس حاج قاسم و شهیدهمدانی

آنجا با خنده به من گفت كه بیا با هم یك عكسی بگیریم؛ شاید این آخرین عكس من و تو باشد. خیلی اهل این كارها نبود كه به چیزی اصرار كند.

به گزارش نما به نقل از مشرق، صفحه منتسب به سرلشکر سلیمانی در ایسنتاگرام با انتشار عکس زیر نوشت: من در آن لحظه‌ی آخر که#شهید_همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است... آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد. خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلا عکسی بگیرد؛ چه از خودش، چه با کس دیگری.

2072460.jpg


من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید- از همان‌جایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم.- ولی یک حسی به من گفت خب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطره‌ای که به دریا متصل میشود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست. ۹۵/۷/۱۴

۱۳۹۶/۷/۱۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...