علاوه بر این احساس میکنیم بسیاری از انتقادهایی که امروز به ایشان میشود نشانه هرچه باشد نشانه دلسوزی نیست.
نمونه بارز این گونه انتقادات سخنی است که آقای قاضیپور نماینده محترم مردم ارومیه در مجلس بیان فرمودهاند.
آقای رئیس جمهور در ششمین مجلس دانشآموزان عنوان کردهاند: «بروید راهیان نور، چهار تا عکس با چفیه بگیرید زمانی به دردتان میخورد». آقای قاضیپور در واکنش به سخن آقای رئیسجمهور فرمودهاند: «اجازه نمیدهیم هیچ کس در هر مقامی به نشان بسیجی ما توهین کند».
هر آدم منصفی میداند که سخن آقای احمدینژاد به هیچ وجه و با هیچ تفسیری توهین به بسیج و بسیجی تلقی نمیشود. اتفاقاً طعنه ایشان به کسانی است که میخواهند از عنوان و سابقه بسیجیان سوءاستفاده کنند.
در این سالها کم نبودهاند کسانی که با چنین ظاهرسازیهایی به پایگاه و جایگاهی که درخور شأنشان نبوده رسیدهاند. احتمالاً آقای رئیسجمهور آدمهایی از این دست را در دور و اطرافشان بسیار دیدهاند. تعریض ایشان به این آدمهای ریاکار بوده و نه بسیجیانی که خالصانه در دفاع از آب و خاک این سرزمین جانشان را فدا کردهاند.
این درست است که انتقاد از آقای احمدینژاد سکه رایج شده است و بد و بیراه گفتن به ایشان نه تنها هزینهای ندارد بلکه شاید برای بدگویان امتیازاتی را هم به همراه بیاورد اما کمی منصف باشیم و از خود بپرسیم این بدگویان محترم در زمانی که شیفتگان جناب آقای احمدینژاد از ایشان با عنوان «معجزه هزاره سوم» یاد میکردند کجا بودند؟ آیا در آن زمان در گفتار و رفتار آقای احمدینژاد هیچ نکته قابل انتقادی وجود نداشت؟
انتقاد نامنصفانه از احمدینژاد
این روزها تعداد كسانی كه خود را دلیر میپندارند و به صراحت از آقای احمدینژاد انتقاد میكنند روز به روز در حال افزایش است. آش آن قدر شور شده كه دیگر من و امثال من به حكم: مردی نبود فتاده را پای زدن، دلمان نمیآید چیزی به آقای احمدینژاد بگوییم.
۱۳۹۱/۷/۱۹