نسخه چاپی

چهار سكانس از سناریوی ساماندهی قبور شهدا

حرف همه خانواده‌های شهدا و همه آنهایی كه با شهدا انس گرفته‌اند و كنار این بچه‌ها قد كشیده‌اند و قد دو نسل خاطره دارند، در تهران و اصفهان و تبریز و قزوین و... حتما همین است: لطفا دست به بهشت ما نزنید!

به گزارش نما

سکانس اول: مرداد - گلستان شهدای اصفهان
مردم اصفهان به استقبال پیکرهای پاک شهدای تازه تفحص شده آمده‌اند. گلستان شهدا شلوغ است؛ شلوغ‌تر از هر زمان دیگری. جمعیت زیادی از خیابان احمدآباد به سمت گلزار درحرکت هستند و شهدا را تشییع می‌کنند. عده زیادی هم در گلستان منتظرند تا پاره‌های‌تن وطن از راه برسند. کمی قبل از پیوستن به قافله تشییع، چشممان به تجمع و شلوغی قطعه شهدای عملیات «فرمانده کل قوا» می‌افتد. عده زیادی در این قطعه و کنار مزار شهدایی که عکس آنها دیگر بالای سر مزارشان به چشم نمی‌خورد، تجمع کرده‌اند و در حال بگومگو هستند. برگه‌هایی روی مزار شهدا چسبانده شده که درواقع «اعتراضیه» است. اعتراض به اقدام کسانی که تصمیم گرفته‌اند این قطعه را تخریب و ساماندهی کنند. روی برگه‌ها نوشته شده که «طرح ساماندهی، این قطعه را هم همانند قطعه شهدای گمنام خواهد کرد؛ بی‌نام و نشان». خانمی در حال‌گریه کردن است. می‌گوید بعد از مدتی امروز به گلستان شهدا آمده‌اند و تازه فهمیده‌اند چه خبر شده و اصلا نمی‌دانستند قرار است این قطعه که شهیدشان در آن به خاک سپرده شده، این شکلی شود! می‌گوید نه من و نه مادرم هیچ کدام در جریان نبودیم. ‌اشک می‌ریزد.‌ اشک‌هایی که بند نمی‌آید. می‌پرسد با کدام مجوز مزار شهدا را به این سر و شکل درآورده‌اند؟ از چه کسی اجازه گرفتند که دست به قاب عکس شهدای ما بزنند؟ چرا ما را در جریان نگذاشتند؟

مردی میانسال آن سوتر با شور و حرارت در حال گلایه از متولیان امر است. چند نفری دورش جمع شده‌اند. یک نفر هم دوربین به دست مرتب عکس می‌گیرد. مرد میانسال که همراه با همسر و فرزند خردسالش به گلستان شهدا آمده، گلایه می‌کند که بر اساس کدام منطق تصمیم به چنین کاری گرفتند؟ این سؤال را مطرح می‌کند که این قطعه چه نیازی به ساماندهی داشت؟ و البته با صراحت تاکید می‌کند پشت پرده خبرهای دیگری است: «ساماندهی بهانه است. می‌خواهند دفاع مقدس و ارزش‌هایش را کمرنگ کنند. عکس بزرگ شهدا را کنده‌اند و می‌گویند می‌خواهیم قبرها را صاف کنیم و یک عکس کوچک از شهدا روی سنگ قبرشان بزنیم. این یعنی من که سال‌های سال با این سنگ مزار و این قاب عکس بالای مزار خو گرفته‌ام و به آن عادت کرده‌ام، از این به بعد باید به یک عکس کوچک روی سنگ مزاری صاف شده دل خوش کنم و فرزند من و نسل‌های بعدی هم همین عکس کوچک را ببینند و کم کم عکس‌ها هم پاک شود...» جوانی که با دقت به حرف‌های مرد میانسال گوش می‌دهد، به میان بحث می‌آید و می‌گوید: «این برنامه را در شهرهای دیگر هم پیاده کرده‌اند. فقط اصفهان و تهران مقاومت کردند. فعلا تهران را بی‌خیال شده‌اند و به سراغ اصفهان آمده‌اند.» خانمی که در میان جمعیت است و از خانواده‌های شهداست، با صدای بلند می‌گوید: «مگر ما می‌گذاریم؟»

هرکس نظری دارد و از ظن خود، این مسئله را بررسی می‌کند. یکی می‌گوید شاید با اسم سپاه روی سنگ مزارشهدا مشکل دارند. دیگری می‌گوید شهرداری و بنیادشهید اگر بودجه اضافه دارند، این پول را خرج خانواده‌های شهدا کنند. چرا به سنگ مزارشهدا دست می‌زنند؟ خانمی هم این سؤال را مطرح می‌کند که اگر از بین رفتن سنگ مزارها بهانه است، چرا به سراغ قطعه‌های دیگر که وضعیتی به مراتب بدتر دارند، نرفته‌اند؟ به سنگ قبور شهدا نگاهی می‌اندازم. پربیراه هم نمی‌گوید. قبور این قطعه دست نخورده‌تر و کمترآسیب دیده‌تر نسبت به برخی قطعه‌های دیگر گلستان شهدا هستند.

«گلستان شهدا مثل باغ رضوان می‌شود اگر این کار را بکنند.» این را خانم پیری می‌گوید که به دنبال مزار برادرشهیدش در همان قطعه می‌گردد و می‌گوید نیم ساعتی هست هرچه می‌گردد قبر را پیدا نمی‌کند چون از روی قاب عکس عادت کرده بود مزار را پیدا کند...

سکانس دوم- واکنش‌ها به ساماندهی قبور شهدا
آنچه ما در یک ساعت حضور در قطعه شهدای دارخوین مشاهده کردیم، اعتراض خانواده‌های شهدا به تغییر و تخریب و ساماندهی این قطعه بود؛ خانواده‌هایی که می‌گفتند در جریان این موضوع نبوده‌اند. با این حال، یک روز پس از رسانه‌ای شدن این موضوع، مدیرکل بنیادشهید و امور ایثارگران استان در گفت‌وگو با خبرگزاری شبستان گفت که «در پاسخ به درخواست‌های مکرر خانواده‌های معزّز شهدا طرح ساماندهی قبور مطهر شهدا را در دستور کار داریم و هیچ تغییر کاربری را شاهد نخواهیم بود.» داریوش وکیلی علت این اقدام را هم نشست، شکستگی و آسیب دیدن سنگ قبور عنوان کرد و گفت تنها به خاطر تعمیر سنگ مزارشهدا دست به این کار زده‌اند.
درحالی که برخی از مردم اعتقاد داشتند برنامه متولیان این امر، تغییر شکل طراحی سنگ قبور و عکس هاست و احتمالا قرار است مشابه طرحی که در برخی شهرهای دیگر از جمله «تبریز» اجرا شده، در سایر کلانشهرها از جمله اصفهان نیز به اجرا درآید و تصاویر شهدا روی سنگ مزارشان کنده کاری شود. مدیرکل بنیادشهید اما این گمانه را رد کرد و گفت که «قاب عکس شهدا در برخی موارد دچار پوسیدگی شده‌اند که ابتدا تعمیر و سپس مجددا به همان صورت قبلی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.» ‌اشاره وکیلی به قاب عکس‌هایی است که از پایه بریده شدند!

سکانس سوم- فلش بک؛ سال 1383
کارگروه ساماندهی گلزارهای شهدا، سال 83 به تصویب هیئت وزیران دولت وقت رسید. پیش از آن هم در دهه 70 اقداماتی تحت عنوان بهینه‌سازی گلزارهای سطح کشور در چند نقطه محدود صورت گرفت و پس از تایید بنیاد شهید و امور ایثارگران، نامشان در زمره گلزارهای ساماندهی شده ثبت شد، به همین دلیل در سال 83 و قبل از تصویب کارگروه‌ها، کار ساماندهی 338 گلزار و هفت هزار و 826 مزار شهید پایان یافته بود، اما ساماندهی به‌صورت مستمر از سال 83 قوت گرفته و ادامه پیدا کرد.
یکسان سازی، بهسازی، همسان سازی، ساماندهی، زیباسازی و مناسب‌سازی همه واژه‌هایی است که برای این طرح به کار می‌رود و هر مسئولی بسته به سلیقه خود بر کاربرد یکی از این واژه‌ها اصرار دارد. در بسیاری از گلزارهای شهدا در سراسر کشور طرح یکسان‌سازی قبور به اجرا در آمد و طی آن سنگ مزار شهدا و ویترین‌های بالای سر هر مزار که به‌مرور زمان طرحی سنتی و ‌نمایی معنوی در قطعات شهدا ایجاد کرده بود، به‌یک‌باره تغییرشکل داد و جای آن را سنگ‌های هم‌اندازه و همرنگ با مشخصاتی روتین و بدون مشخصه خاصی برای هر شهید، گرفت. منتقدان این طرح می‌گویند آنچه درپی این یکسان‌سازی‌ها به جای ماند، نارضایتی خانواده‌های شهدا بود و اینکه قبور شهدا بدون اجازه خانواده‌هایشان یک‌دست و یک‌شکل شدند.نقوش سنتی و نمادهایی که به‌دست خانواده‌ها کنار قبور ایجاد شده بود، ازبین رفت. یکدست شدن گلزارها باعث شد تا مادران کهنسال مزار فرزندشان را گم کنند و با چشمان‌اشکبار میان قبور تکراری نشان خاصی برای عزیز از دست رفته‌شان پیدا نکنند. حالا بماند که در جریان عملیاتی شدن این طرح، اخباری همچون پیدا شدن استخوان‌هایی در گلزار شهدای برخی شهرها (از جمله قزوین) دل خانواده‌های شهدا را به دردآورد و بعدا ثابت شد مربوط به اموات مجاور شهدا بوده است.

گویا تا سال 87 برای اجرای این طرح رضایتی از خانواده شهدا گرفته نمی‌شد و کار با امضای صورت‌جلسه‌هایی که توسط اعضای کارگروه در جلسات امضا می‌شد، پیش می‌رفت اما از سال 87 به همه ادارات، اکیداً دستور داده شد تا از خانواده شهدا رضایت‌نامه گرفته شود. ماجرای رضایت گرفتن و نگرفتن از خانواده‌های شهدا در برخی شهرها تا پای شکایت و دادسرا هم پیش رفت از جمله در تهران که شنیده شد نماینده خانواده شهدا از سازمان بهشت زهرا(س) و شهرداری تهران به اتهام ساماندهی مزار شهدا بدون رضایت خانواده شهدا شکایت کرده است.

خلاصه بحث بالا گرفت و حتی نمایندگان مجلس هم به میان ماجرا آمدند. حجت‌الاسلام‌نصرالله پژمانفر رئیس‌کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی شهریور سال گذشته در جلسه علنی مجلس تذکری را خطاب به حجت‌الاسلام شهیدی رئیس‌بنیاد شهید کشور صادر کرد و گفت: «گلزارهای شهدای انقلاب و دفاع مقدس، که در روندی طبیعی و کاملاً اعتقادی توسط امت شهیدپرور بنا شده است، به بهانه‌ بهسازی و ساماندهی، در حال تخریب است. متاسفانه در یک دهه‌ گذشته، اغلب گلزارها دچار دگرگونی اساسی شده و مزیت‌های انحصاری خود را از دست داده‌اند. گلزارهای شهدا، از جهات تاریخی، سیاسی، فرهنگی، هنری، مردم‌شناختی، جامعه‌شناختی و حتی معماری، ویژگی‌های ممتازی داشته‌اند. این خصوصیات، اولا در کلیت مجموعه‌ مزارها و ثانیا در اجزا و عناصر تک‌تک مزارها نمود دارد. از پرچم مقدس جمهوری اسلامی گرفته تا حجله‌ها و سنگ‌نوشته‌های ارزشمند و سایر نمادهای معنادار، با بی‌توجهی و غفلت غیرقابلِ جبران مدیران بنیاد شهید و شهرداری‌ها، برچیده شده است. به گفته رئیس‌بنیاد شهید کشور حجت‌الاسلام شهیدی از حدود 19هزار گلزار شهید در سراسر کشور 12هزار گلزار تخریب و یکسان سازی شده است... قاطعانه باید از ادامه‌ این تخریب‌های جبران‌ناپذیر ممانعت کرده و هرگونه تغییر یا عملیاتی که مستلزم دست بردن در ترکیب و ساختار مزارهاست را به گروهی از پژوهشگران شناخته‌شده‌ فرهنگ انقلاب و دفاع‌مقدس، جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان، هنرمندان و معماران دلسوز بسپارد تا تعداد اندک مزارهای باقیمانده در تهران و شهرها و روستاهای کشور، برای تاریخ این سرزمین باقی بماند. ضمنا تلاش برای احیای بافت قبلی به استناد عکس‌ها و اسناد مزارها، مورد انتظار است.»

سکانس چهارم: زیرو روکردن خاطره‌ها
رئیس‌بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ پیش از این در واکنش به اعتراضات گفته بود: برخی فکر می‌کنند ما می‌خواهیم گلزار را شخم بزنیم و زیرورو کنیم. زیررو رو کردن در واقع تخریب باور خودمان است. اولین قدم در مجموعه دستورالعمل مناسب‌سازی گلزار شهدا، رضایت خانواده‌های شهداست.»

ماجرای تخریب یا ساماندهی یا یکسان سازی یا هرچیز دیگری که اسمش را بگذارید، برای مدتی متوقف شد تا این روزها که باز هم شاهد حضور کارگران و مهندسان در قطعه شهدای دارخویین هستیم. روابط عمومی بنیاد شهید می‌گوید این قطعه دچار نشتی آب شده است(!) مشاهدات عینی خبرنگار ما و گفت‌وگو با کارگران حاضر در گلزار شهدا که مشغول کار در این قطعه هستند، می‌گوید ساماندهی باردیگر شروع شده است. قاب عکس‌ها یک بار کنده شدند، پس از اعتراض مردم و خانواده شهدا، چند قاب عکس دوباره نصب شد و حالا در دور تازه، همان چند قاب‌عکس هم باردیگر برداشته شده است تا مشخص نباشد بنیاد شهید دقیقا چه درسر دارد! البته بنیاد شهید و شهرداری تاکید داشتند قصد تغییر کاربری یا تخریب یا هم سطح کردن قبور شهدا را ندارند و تنها قرار است تعمیر و ساماندهی صورت بگیرد و دوباره همه چیز به شکل اولیه بازمی‌گردد. با این حال مشاهدات نشان می‌دهد تغییراتی در راه است. سنگ مزارشهدا را بالاتر آورده‌اند و معلوم نیست برای ادامه راه چه درسر دارند!

صحبت از ساخت سالن اجتماعات هم هست اما خانواده‌های شهدا می‌گویند وقتی دیگر جانباز و ایثارگری نباشد که بخواهد شمع محافل یادواره‌ای و همایش‌های شما شود، ساخت سالن اجتماعات به چه دردی می‌خورد؟ سالن‌های اجتماعات با بودجه‌های گزاف را برای چه کسی می‌سازید؟ بهتر نیست این هزینه‌ها صرف خرید دارو و تجهیزات برای جانبازی شود که از پس خرید داروهای گران قیمت برنمی آید؟ یا مادر شهیدی که در فلان شهر دستفروشی می‌کرد یا فرزند شهیدی که بیکار است یا پدرشهیدی که در فلان روستای دورافتاده با سختی روزگار می‌گذراند یا جانبازی که نفس‌هایش به شماره افتاده یا...؟

حرف همه خانواده‌های شهدا و همه آنهایی که با شهدا انس گرفته‌اند و کنار این بچه‌ها قد کشیده‌اند و قد دو نسل خاطره دارند، در تهران و اصفهان و تبریز و قزوین و شیراز و سایر شهرها حتما همین است: لطفا دست به بهشت ما نزنید و اجازه بدهید با خاطره‌هایمان به دور از شلوغی‌های زمانه ، خلوت کنیم... ما به چشم خودمان دیدیم مادر پیری که مزار پسرش را گم کرده بود و اشک می‌ریخت. می‌گفت من 30 سال است این مزار را به همان قاب عکس بالای سرش می‌شناختم و عادت کرده بودم. سواد که ندارم. مزار پسرم را به من نشان دهید...
منبع: کیهان

۱۳۹۶/۱۰/۱۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...