نسخه چاپی

جنجال «آتش و خشم» در كاخ سفید

خبرگزاری تسنیم گزارش‌های ویژه‌ای در خصوص كتاب جنجالی «آتش و خشم» تهیه‌كرده و تا زمانی كه این كتاب ترجمه شده و در اختیار همگان قرار گیرد، مهم‌ترین محورهای آن را در اختیار مخاطبان قرار دهد.

به گزارش نما، تا به امروز که تنها چند روز از انتشار کتاب جنجالی مایکل وولف درباره یک سال ابتدایی فعالیت ترامپ در کاخ سفید می‌گذرد، گزارش‌ها و مصاحبه‌های خبری زیادی در خصوص این کتاب و انگیزه نگارش آن به انتشار رسیده است. این کتاب بیشتر ازآنچه باید کاخ سفید در دوران ترامپ را به کاخ شیشه‌ای تبدیل کرده و گروه مشاوران ترامپ که حالا به هر دلیلی در کابینه‌اش حضور ندارند، کمک زیادی به فرآیند نوشته شدن این کتاب کرده‌اند.

* * * * *

مایکل وولف در مقدمه کتاب خود به‌نام «آتش و خشم، درون کاخ سفید ترامپ» ماجرای یک دیدار بین استیو بنن، مشاور استراتژیک ترامپ و راجر ایلز، رئیس پیشین شبکه فاکس نیوز را که از دوستان بسیار نزدیک دونالد ترامپ است روایت کرده است. این دیدار که ایلز آن را ترتیب داده بود، دو هفته قبل از برگزاری مراسم تحلیف ریاست جمهوری برگزار شد و استیو بنن که درواقع شانس آورده بود و توانسته بود جای ایلز را در حلقه یاران نزدیک ترامپ از آن خود کند، از سیاست‌هایی که ترامپ به‌زودی و در زمان استقرار در کاخ سفید به اجرا می‌گذارد، رونمایی کرد.

نویسنده کتاب در بخش مقدمه این‌چنین شرح داده است که ترامپ اصرار داشت دوست قدیمی او در فاکس نیوز که در آن زمان به‌تازگی از این رسانه بیرون آمده و قبل از آن نیز برای 30 سال یکی از رهبران اصلی حزب جمهوری‌خواه بود، مشاور استراتژیک او در کاخ سفید باشد اما راجر ایلز گرچه سابقه درخشانی در حزب جمهوری‌خواه داشت اما اخلاق و رفتار او چندان هم کارنامه درخشانی از او باقی نگذاشته بود.

6 ماه قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و زمانی که هنوز پیروزی ترامپ بسیار دور از واقعیت به‌نظر می‌رسید، راجر ایلز متهم به آزار جنسی شد و پسران لیبرال‌شده روپرت مورداک 85ساله، او را مجبور کردند از فاکس نیوز برود. نکته جالب‌توجه در این است که ترامپ نیز چند ماه بعدازاین به آزار جنسی متهم شد. ایلز بااین‌حال از دوستان بسیار صمیمی ترامپ بود و از همه اخلاق و رفتار او، منش و مدیریتش در امور اقتصادی و حتی تأثیری که به‌روی دیگران می‌توانست داشته باشد و بی‌شرمی‌اش خوشش می‌آمد و می‌گفت: «او همیشه در حال حرکت است»، او بعد از یکی از مناظره‌های ترامپ با کلینتون به او گفته بود: «تو به سر ترامپ شلیک کردی اما او باز هم ادامه می‌داد انگار اصلاً متوجه نشده بود که به او شلیک شده است!».

این مسئله اما بدین معنا نبود که ایلز به‌صورت کامل و جامع ترامپ را قبول دارد. او بیان کرده بود که ترامپ دیسیپلین سیاسی ندارد، او نمی‌تواند بخشی از یک سازمان باشد و نمی‌تواند به هیچ برنامه و یا اصلی هم وابستگی داشته باشد. در دیدگاه ایلز، ترامپ شورشی‌ای بدون دلیل بود، او «دونالد» بود و هیچ‌چیز دیگری نمی‌توانست او را توصیف کند.

یک ماه بعدازاینکه ایلز از فاکس نیوز اخراج شد، ترامپ از او خواست که مدیریت کمپین انتخاباتی پر از مصیبتش را به‌عهده بگیرد. ایلز که می‌دانست ترامپ به هیچ توصیه‌ای نه عمل می‌کند و نه حتی گوش می‌دهد، به او پاسخ منفی داد. یک هفته بعد، استیو بنن این شغل را قبول کرد. بعد از پیروزی ترامپ، ایلز تازه فهمیده بود که دیگر پشیمانی فایده‌ای ندارد و او بهترین فرصت دوباره‌ای را که می‌شد ازدست داده است، بااین‌حال ایلز علت اصلی طرفداری سفیدپوستان عصبانی آمریکا که عمدتاً مخاطبان فاکس نیوز بودند، از ترامپ بود. او رسانه‌ای دست راستی را ایجاد کرده بود که نمود کاملی از کاراکتر و سیاست‌ها و افکار ترامپ در آن وجود داشت.

وولف خاطرنشان می‌کند که راجر ایلز در این جلسه همچنان از انتخاب شدن ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده شگفت‌زده بود، در همین حال بنن به او می‌گوید که تا یک هفته آینده، اعضای اصلی کابینه نیز مشخص خواهند شد و سبک کابینه بیشتر شبیه به کابینه‌های تجاری ــ نظامی دهه 50 میلادی خواهد بود. به‌عقیده نویسنده این کتاب، بنن در خصوص اعضای کابینه به‌شدت اشتیاق و ذوق داشته است. او بیان کرده است که قرار است ژنرال متیس یا همان «سگ دیوانه» وزیر دفاع باشد که ید طولایی در دفاع از شکنجه‌ها دارد و می‌تواند باعث تعجب لیبرال‌ها شود.

مایکل فلین نیز که در بسیاری از تبلیغات ترامپ و برنامه‌هایش حضور داشته مشاور امنیت ملی می‌شود. بنن در ادامه خاطرنشان می‌سازد که تلاش داشته تا جان بولتون ــ دیپلمات جنگ‌طلب و تندروی آمریکایی را به‌عنوان مشاور امنیت ملی معرفی کند و ایلز نیز از این گزینه حمایت کرده بود. ایلز گفته بود که او «بمب» است. او آدم عجیب‌وغریبی است اما ترامپ به بولتون نیاز پیدا می‌کند، و چه‌کسی بهتر از او در خصوص مسائل اسراییل می‌تواند باشد؟

فلین بااین‌حال در مورد ایران هم تا حدی دیوانه است. ایلز در مورد تیلرسون هم گفت که «او فقط نفت را می‌شناسد.»، در ادامه اما گفت‌وگویی بین ایلز و بنن در مورد جان بولتون شکل می‌گیرد که جالب است:

بنن: «اما سبیل بولتون دردسرساز می‌شود. ترامپ فکر می‌کند او به‌درد این کار نمی‌خورد، نچسب است».

ایلز: خوب شایعه شده است که جان بولتون مشکلاتی هم دارد. گفته‌شده در هتلی دعوا کرده و بعد هم همان شب زنی را در هتل تعقیب می‌کرده».

بنن: اگر این را به ترامپ بگویم حتماً کار را به او می‌سپارد!».

بستن مرزها عقیده چه‌کسی بود؟

در ادامه این کتاب بیان شده است که استیو بنن تا قبل از این تنها به گرفتن مصاحبه با ترامپ برای سایت بریت بارت که خودش آن را به‌راه انداخته بود می‌پرداخت و مسئله تازه‌ای در حرف‌ها و پیام‌های ترامپ نمی‌دید اما بعد از مدتی «زمان» بنن فرارسیده بود. در همه‌جای جهان احساس تردید نسبت به جهانی‌شدن وجود داشت. برگزیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) در انگلستان، موج جدید مهاجران که به سواحل اروپا می‌رسیدند، رها شدن کارگران به حال خود، اوضاع اقتصادی رو به وخامت، برنی سندرز و سیاست‌هایش برای انتقام گرفتن و اقدامات تلافی‌جویانه علیه سیستم موجود، در همه‌جا واکنشی نسبت به وضع موجود در آمریکا و یا سایر نقاط دنیا وجود داشت.

بنن به این نتیجه رسیده بود که تعداد زیادی از مردم آماده شنیدن پیام تازه‌ای هستند: جهان به مرز نیاز دارد، و باید به زمانی بازگردد که مرزها هنوز کارآیی داشتند، زمانی که آمریکا هنوز بزرگ بود و ترامپ پلت‌فرم خوبی برای انتقال این پیام‌ها بود. ایلز در این خصوص تردید داشت و بارها از بنن پرسید که؛ آیا ترامپ این پیام‌ها را درک می‌کند؟ آیا می‌توان چنین پیام‌هایی را از ترامپ شنید؟ پسر میلیونر نیویورک می‌تواند دلیل اصلی کارگران برای رأی دادن باشد و پوپولیسم را ترویج کند؟ بنن عقیده داشت که می‌تواند.

انتقال سفارت آمریکا به قدس پیشنهاد چه‌کسی بود؟

شاید در وهله اول به‌نظر برسد داماد یهودی ترامپ، پایه‌گذار اصلی سیاست‌های رئیس‌جمهور آمریکا در قبال فلسطین و ماجرای انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس باشد اما کتاب تازه منتشرشده از مایکل وولف، روزنامه‌نگار آمریکایی که این روزها جنجال زیادی در داخل آمریکا به‌پا کرده، نشان می‌دهد ترامپ حتی پیش از انتخاب شدن به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات‌متحده نیز به‌دلیل دوستی عمیق با یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران یهود، بنا داشت اقدامات جدی در این زمینه انجام دهد.

بنن در ادامه به برخی دیگر از برنامه‌هایی که قرار است ترامپ در روزهای ابتدایی ریاست‌جمهوری‌اش اجرایی کند هم پرداخت. او بیان کرد: در روز اول ریاست جمهوری ما سفارتمان را به اورشلیم منتقل می‌کنیم. نتانیاهو تمام‌قد از این عمل دفاع می‌کند. شلدون هم به‌همچنین. شلدون آدلسون، کازینودار بیلیونر که از حامیان تندروی اسراییل و جناح راست در آمریکا است از این کار حمایت می‌کند و حامی ترامپ است.

ایلز با تعجب از بنن می‌پرسد: ترامپ هم این را می‌داند؟ بنن لبخند می‌زند و یک چشمک را هم چاشنی کارش می‌کند و ادامه می‌دهد: «بگذار اردن کرانه باختری را بردارد، بگذار مصر غزه را بردارد. بگذار همه‌شان هرطور می‌خواهند با این قضیه کنار بیایند و یا اینکه در حالی که تلاش می‌کنند تغییری ایجاد کنند، غرق شوند.

سعودی‌ها در آستانه سقوط هستند. همه‌شان از ترس ایران (تمدن فارس‌ها) دارند می‌میرند. یمن، سینا، لیبی، همه وضع بدی دارند، به‌خاطر همین است که روسیه به کلید اصلی در منطقه تبدیل شده است. روسیه یعنی واقعاً این‌قدر بد است؟ آن‌ها آدم‌های بدی هستند اما جهان پر از آدم‌های بد است.»، بنن مثل کسی که دارد دوباره جهان را از نو می‌سازد، ادامه داد: «اما درهرصورت خوب است که آدم بدها را بشناسیم و بدانیم که آن‌ها آدم‌های بد هستند». ایلز در اینجا اشاره کرد: «اما احتمالاً دونالد این را نمی‌داند».

بنن که سعی داشت زیاد هم به ترامپ اهانت نکرده باشد، گفت که دشمن واقعی چین است. جنگ سرد جدید قرار است بین آمریکا و چین باشد و در تمام طول سال‌هایی که اوباما رئیس‌جمهور بود، این مسئله فهمیده نشد، و این نشان‌دهنده شکست سیستم‌های اطلاعاتی آمریکا است.

«چین در حال حاضر همه‌چیز است. ما چین را درست نفهمیده‌ایم اما همه‌چیز به‌شدت ساده است. چین در حال حاضر در جایی ایستاده که آلمان نازی در سال 1929 ایستاده بود. چینی‌ها مانند آلمانی‌ها معقول‌ترین انسان‌های جهان هستند و همان‌طور که آلمان‌ها می‌خواستند آلمان را در دهه 30 میلادی به‌شدت گسترش دهند، چینی‌ها هم می‌خواهند همین کار را انجام دهند. زمانی که اقدام به شروع این کار کردند، دیگر نمی‌توانیم غول چراغ جادو را به بطری‌اش برگردانیم. ایلز به او گفت که ترامپ، نیکسون نیست که به چین برود. بنن با لبخندی جواب داد: «بنن به چین می‌رود!».

او در ادامه رؤسای اف‌بی‌آی و سیا را موردحمله قرارداد و اضافه کرد: «من فکر می‌کنم جیمز کومی آدم درجه‌سه‌ای هست و برنان هم آدم درجه‌دو».

ایلز در ادامه از بنن درباره روابط ترامپ و روسیه می‌پرسد و بنن پاسخ می‌دهد: ترامپ می‌خواهد به روسیه برود و با پوتین دیدار کند. اما پوتین اصلاً به او اهمیتی نمی‌دهد اما ترامپ باز هم تلاش می‌کند. او آدم فوق‌العاده‌ای است. در مورد کاری که می‌کند اصرار دارد.

درنهایت ایلز با این سؤال که «بچه چطور است؟» به‌سراغ داماد ترامپ رفت. بنن جواب داد: "او شریک من است". بااین‌حال لحن صحبتش به‌گونه‌ای بود که انگار قضیه چیز دیگری است. ایلز این لحن را متوجه شد و پرسید: واقعاً؟ بنن پاسخ داد: او هم در تیم است.
منبع: تسنیم

۱۳۹۶/۱۰/۲۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...