اکرم یافتیان- بعد از گذشته هفتهها از اعلام افزایش آمار طلاق و ایجاد نوعی نگرانی و اضطراب از این مسئله حرف و حدیثهای بسیاری برای پیشگیری از این داستان تلخ زده شد و چراییهای ممکن طرح گردید اما نقطه اصلی مبهم در این میانه عدم پرداختن به ازدواج بود، موضوعی که نیلوفر امانی مشاور خانواده آن را برای ما بازگشایی میکند:
آیا سخت کردن شرایط طلاق منجر به کاهش نرخ آن خواهد شد؟
سخت کردن طلاق به نفع زوجین نیست و به کاهش طلاق کمکی نمیکند کما اینکه تجربههای این سالها نشان داده است این مقوله تنها سرعت جدایی را کاهش میدهد ولی در نهایت زندگیها ختم به جدایی شده است، البته در یک نگاه دیگر باید گفت اجبار و فشار برای حفظ زندگی تنها زنان و مردانی را که به طلاق عاطفی رسیدهاند به اجبار زیر یک سقف نگاه میدارد و ممکن است آنها را به روابط فرازناشوییبکشاند. حتی مهریه و داشتن فرزند نیز در مواردی که زوجین در مورد طلاق به قطعیت رسیدهاند، نمیتواند مانع طلاق شود.
شما مهمترین عوامل طلاق را در چه اموری خلاصه میدانید؟
به عقیده من 17 دلیل در طلاق مؤثر است اولین عامل این است که ازدواج در جامعه ما شوخی گرفته میشود و در مواردی تصمیمات منتهی به ازدواج بر مبنای شناختی است که افراد در چت و فضای مجازی پیدا میکنند؛ گویا ازدواج برای آنها اتفاقی است که مثل بقیه مسائل صرفاً به دنبال تجربه آن هستند. کمرنگ شدن ارزشها و باورهای اسلامی و ملی در جامعه، بمباران رسانههای بیگانه و حتی ارزش شدن طلاق برای برخی از افراد، باعث شده است حقیقت و چهره تلخ طلاق از بین برود. در مدارس ما دانشآموز خود را مسئولیتپذیر و وظیفهمدار بار نمیآورند و همین امر باعث شده این افراد پس از پذیرفتن نقش زن و شوهری در خانواده نتوانند مسئولیتهای خود را به خوبی ایفا کنند. طبق تحقیقات انجام شده داشتن دوران نامزدی بین سه تا 12ز ماه میتواند شناخت زوجین را نسبت به یکدیگر افزایش دهد و به انتخاب درست کمک کند. ناتوانی جنسی، یکی دیگر از مسائلی است که بنیان خانوادهها را تهدید میکند و یکی از ریشههای آن فعالیت بیش از حد کاری مردان و زنان در بیرون از خانه است که گاهی باعث میشود پس از مراجعت به منزل زوجین به کمترین ارتباط هم راغب نباشند.
بر اساس آمارهای ارائه شده از پایتخت میزان طلاق در مناطق بالای شهر بیشتر از پایین شهر است، علت این تفاوت چیست؟
در پاسخ به سؤال شما باید بگویم، آنچه میتواند طلاق را کاهش دهد اصالت و وابستگی به خانواده است و برخی افرادی که در مناطق مرفهنشین تهران زندگی میکنند این خصوصیات را دارا نیستند.
متأسفانه در رویکرد به طلاق با نگاهی زنانه متوجه میشویم برخی از زنان طلاق را عامل رهایی میدانند علت این مقوله چیست؟
نسبت به موضع این زنان باید اینطور گفت که آنها نسبت به مسئولیتهای اجتماعی خود گریزان هستند؛ آنها نمیفهمند که در جامعه به دنیا آمدهاند و نسبت به آن برای بقای نسل مسئولیت دارند، نمیتوان در جامعه زندگی کرد و نسبت به آن تکلیفی نداشت.
گاهی به نظر میرسد جامعه ما دچار نوعی فروریختگی فرهنگی در اثر فرهنگهای مهاجم شده است این مطلب چگونه منجر به افزایش آمار جدایی شده است؟
فروریختگی فرهنگی در جامعه بخشی به دلیل کمکاری نهادهای فرهنگی مؤثر همچون صدا و سیما است، ما نتوانستهایم برنامه مفید برای جوانان تولید کنیم و همین مسئله سبب روی آوردن آنها به برنامههای ماهوارهای شده است که برنامههای آن کودتای خزنده برای نابودی نهاد خانواده است اکنون هم اگر شما به چگونگی و کیفیت طلاقها رجوع کنید درخواهید یافت که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این هجوم در فروپاشی خانوادهها محسوس است. اما باید به مسئله دیگری در این میان اشاره کنیم موضوعی که با زندگی غیرقانونی و غیرشرعی زنان و مردان در کنار هم و به تأسی از همین تهاجم اتفاق میافتد متأسفانه برخی از مسئولین اینگونه زندگیها را ازدواج سفید مینامند در حالی که ازدواج پیمانی قانونی و شرعی است و نباید به اینهمباشیهای سیاه نام ازدواج را نهاد.
در گفتگو با مشاور خانواده مطرح شد؛
اصالت و وابستگی به خانواده عامل كاهش طلاق / سخت كردن طلاق به كاهش آن كمكی نمیكند
آنچه میتواند طلاق را كاهش دهد اصالت و وابستگی به خانواده است و برخی افرادی كه در مناطق مرفهنشین تهران زندگی میكنند این خصوصیات را دارا نیستند.
۱۳۹۷/۲/۱۷