نسخه چاپی

آزمون بزرگ عزت

محمد جواد اخوان

حكام گذشته‌ اين ملّت -پادشاهان دوران قاجار و پادشاهان پهلوي- عزت اين ملّت را گرفتند، اين ملّت را ذليل كردند، عقب نگه داشتند، زير بار تحميل قدرت‌ها بردند، [بنابراين] اينها عادت كردند و دلشان می‌خواهد كه همين قضيه اتفاق افتاده باشد. حالا اسلام -جمهوري اسلامي، نظام اسلامي، انقلاب اسلامي- آمده اين ملت را به عزت خودش برگردانده، اين ملت ايستاده‌اند، اينها نمی‌توانند تحمل كنند؛ دعوا سرِ اين است. »
واقعيت آن است كه مفهوم كليدي و راهبردي «عزت» در مقاطع حساس تاريخي براي ملت ايران تعیین‌کننده بوده است. اكنون چند سالی است كه كشور با چالش‌هاي جدي اقتصادي دست‌وپنجه نرم مي‌كند و نخبگان و دست‌اندركاران امور اجرايي كشور در مواجهه با چالش‌هاي مسير پيشرفت - كه گاه منشأ خارجي نيز دارند- دو گزينه در پيش داشته و دارند؛ نخست: انتخاب عزتمندانه با تدبير و خرد و ديگر: تسليم ذليلانه. نكته قابل تأمل اين بزنگاه انتخاب آن است كه حتي گاهي مسير ذلت‌بار ظاهري خردورزانه و عقلاني به خود مي‌گيرد اما تكيه به تجارب و عبرت‌آموزي از رويدادهاي مشابه نشان مي‌دهد آنها كه با تكيه به عقلانيت دنيازده، مسير ذلت را برمي‌گزينند، در نهايت به پيشرفت نيز دست نمي‌يابند. پيشتر رهبر معظم انقلاب انذار داده بودند كه «بر اساس آيات قرآن، انسان‌هايي كه براي رسيدن به عزت، به جاي هدايت و ولايت الهي، به دشمنان اسلام و بشريت و ولايت شياطين متوسل مي‌شوند، در نهايت به عزت نخواهند رسيد و همان شياطين از آنها سپاسگزاري هم نخواهند كرد. » چارچوب قرآني مورد اشاره از سوي معظم‌له، بر اساس سنت‌هاي الهي است كه اهل معرفت و بصيرت به نيكي مي‌دانند كه در نهايت كار دنيا نيز بر مبناي همين سنن پيش رفته و مي‌رود.
مسير تاريخي ملت ايران در طول 40 سال گذشته سرشار از چالش‌ها و مشكلاتي بوده كه به تعبيري مي‌توان آنها را به مثابه امتحاناتي در نظر گرفت كه عيار اين جامعه در آن سنجيده شده و فولاد استقامت آنان در اين كوران، آبديده‌تر شد.
به حق مي‌توان ملت ايران را مصداق اين آيه شريفه كلام‌الله مجيد دانست كه «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ»«اينها كساني بودند كه (بعضي از) مردم، به آنان گفتند: مردم [لشكر دشمن] براي (حمله به) شما اجتماع كرده‌اند؛ از آنها بترسيد! اما اين سخن، بر ايمانشان افزود و گفتند: خدا ما را كافي است؛ و او بهترين حامي ماست. » البته در طول تاريخ كم نبوده‌اند كساني كه در مقابل فشارهاي دشمن و نيز برخي آسيب‌هاي دروني، ولايت شيطان را پذيرفته و سر تسليم در مقابل زياده‌خواهي‌هاي مستكبران فرود آورده‌اند. مروري بر نوع مواجهه كشورهاي ضعيف و عقب نگاه داشته شده با مقوله پيشرفت، خود درس عبرت‌آموزي از اين جهت است. كم نبوده‌اند كساني كه در مقابل نظام سلطه‌گر و سلطه‌پذير مطلوب مستكبران سر خم كرده و آشكارا مسير پيشرفت خود را ذيل استكبارورزي سلطه‌گران تعريف كرده‌اند. برخي نخبگان غربگرا و غرب‌باور در جوامع مستضعف، كعبه آمال خود را پيروي از غرب و تبديل شدن به يكي از اقمار نظام سلطه تصوير كرده‌اند. متأسفانه بايد گفت برخي غربگرايان چنان مسخ شده‌اند و دل‌هايشان مرده است كه توفيق حسن ظن به وعده‌های الهي را از دست داده‌اند و در مسير حركت خود تنها به ابزار ماده اكتفا می‌کنند. طبيعي است انساني كه تنها به ابزاري مادي متكي شود، در مقابل نيرويي توانمندتر، خود را مي‌بازد و مسير تسليم را دنبال مي‌كند. هزار نكته باريك‌تر از مو اتفاقاً اينجاست كه دقيقاً كساني كه به ولايت شيطان گردن مي‌نهند و عزت خود را به مستكبران ارزاني مي‌دارند، به مثابه مهره‌هايي در دست نظام سلطه تلقي شده و گاه چنين شده كه آنگاه تاريخ مصرفشان از سوي اربابان غربي به پايان مي‌رسد، به صورتي كاملاً غيرمنتظره كنار گذاشته و به فراموشي سپرده مي‌شوند. شياطين هيچ‌گاه تكيه‌گاه امن و مطمئني براي پيروان خود نبوده و نيستند.
در مقابل كساني كه مسير استقامت عزتمندانه را با حسن ظن به وعده‌های الهي و نيروي تدبير و خرد در پيش‌گرفته‌اند، مشمول بركات الهي و مصداق آيه شريفه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا» مي‌گردند. تنها در اين چارچوب است كه مي‌توان رمز موفقيت‌هاي ملت ايران و نظام اسلامي در برابر انبوه مشكلات و فشارهاي دشمن در طول سال‌هاي متمادي دريافت. اكنون نيز در دهه چهارم انقلاب اسلامي كه دهه پيشرفت و عدالت نام گرفته است، همين بنيان توحيدي، الگوي پيشرفت ملت ايران را رقم مي‌زند كه «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ. »
اينك پرونده برجام امريكايي به فرجام رسيد و برگ ديگري در دفتر قطور تجربيات ملت ايران نقش بست. تك تك سطور اين برگ مشحون از نكات عبرت‌آموز، خصوصاً چگونگي مواجهه با قدرت‌هاي استكباري است. اما آزمون عزت همچنان برقرار است. به تعبير امام خامنه‌اي « مسئله بسيار حساس است. امروز مسئولين كشور در معرض يك آزمون بزرگند؛ آيا حفظِ عزت و اقتدارِ اين ملّت عزيز را خواهند كرد يا نه؟ بايد عزت اين ملّت تأمين بشود، منافع ملّت بايد تأمين بشود به معناي واقعي كلمه، كه خب حالا خوشبختانه مسئوليان هم روي حفظ منافع ملي تكيه كردند و گفتند بايد منافع ما تأمين بشود؛ بله، بايد تأمين بشود منتها براي تأمين منافع، به حرفِ فلان رئيس و فلان نخست‌وزير و فلان صدراعظم اعتماد نكنيد؛ حرف اينها اعتباري ندارد؛ امروز يك چيزي مي‌گويند، فردا يك‌جور ديگري عمل می‌کنند؛ هيچ رودربايستي هم ندارند، خجالت هم اصلاً نمی‌کشند. متأسفانه در عالم ديپلماسي چيزي كه وجود ندارد اخلاق انساني است؛ بخصوص اين غربي‌ها، اروپايي‌ها كه هيچ اصلاً اخلاق را در ارتباطات گوناگون ديپلماسي و امثال اينها، بو نكرده‌اند؛ فقط صرفاً بر طبق منافع خودشان فكر می‌کنند و حركت می‌کنند و نقشه می‌کشند. با اينها بايد با دقّت رفتار كرد، عاقلانه بايد رفتار كرد. بنابراين عزت ملّت بايد حفظ بشود.»

۱۳۹۷/۳/۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...